اختلال وسواسی- اجباری و روشهای درمان آن

اختلال وسواسی – اجباری یکی از اختلالات مهم و شایع روانشناختی می باشد. میزان شیوع نقطه ای(Point) این اختلال در یک بررسی 6 ماهه 1/6درصد و میزان شیوع آن در طول زندگی (Life time)2/5 درصد برآورد شده است .همچینن این اختلال از نظر شیوع چهارمین اختلال روانشناختی است و میزان شیوع آن بعد از اختلالات فوبیا ، سومصرف مواد و افسردگی قرار دارد. در آخرین طبقه بندی تشخیصی اختلالات روانشناختی که توسط انجمن روان پزشکی آمریکا ارایه شده است و به طبقه بندی DSM-V معروف است اختلال وسواسی- اجباری به عنوان طبقه ای مستقل در نظر گرفته شده است و این اختلال در طبقه ای که به نام طبقه ی اختلال وسواسی- اجباری و اختلالات مرتبط با آن نامیده می شود قرار داده شده است . درحالی که اختلال وسواسی- اجباری در طبقه بندیهای قبلی انجمن روان پزشکی آمریکا به عنوان زیر مجموعه ای از اختلالات اضطرابی محسوب می شد. امروزه اختلال وسواسی- اجباری به عنوان زیر مجموعه ای از اختلالات اضطرابی مطرح نمی باشد دلایل مختلفی سبب شده است که اختلال وسواسی- اجباری از طبقه ی اختلالات اضطرابی جدا شود.  از چمله ی این دلایل می توان به شدید بودن علایم اختلال وسواسی- اجباری در مقایسه با سایر اختلالات اضطرابی و متفاوت بودن علایم این اختلال در مقایسه با سایر اختلالات اضطرابی اشاره نمود . در مخالفت با نظر انچمن روان پزشکی آمریکا در ارتباط با جدا نمودن طبقه ی اختلال وسواسی- اجباری از طبقه ی اختلالات اضطرابی برخی از پژوهشگران اعتقاد دارند که اختلال وسواسی- اجباری می تواند به عنوان نوعی از اختلالات اضطرابی مطرح باشد . به نظر آنان نقش اضطراب در ابتلا به این اختلال بسیار مهم می باشد.

اختلال وسواسی –اجباری شامل دو علامت مهم یعنی حالت افکار وسواسی (Obsession) و حالت اعمال وسواسی (Compulsion ) می باشد و در نود درصد مواقع ، مبتلایان به اختلال هر دو این حالتها را تجربه می نمایند اما در 10 درصد مواقع مبتلایان به این اختلال تنها افکار وسواسی و یا تنها اعمال وسواسی را تجربه می نمایند. افکار وسواسی شامل افکار ، تکانه ها(Impulsive)و یا تصاویر مکرری هستند که ایجاد اضطراب و ناراحتی زیادی را می نمایند و محتوای این افکار مربوط به نگرانیها در مورد مشکلات روزمره ی زندگی نمی باشند. همچینن یکی از ویژگیهای این افکار ، تکانه ها و تصاویر تولید شده آن است که شخص تشخیص می دهد که این افکار تولید شده ی ذهن می باشند و آنها را در بیشتر مواقع پوچ و بی معنا می داند . در مقابل افکار وسواسی اعمال وسواسی قرار دارند اعمال وسواسی شامل انجام یک سلسله رفتارهای کلیشه ای وتکراری در زمینه های مختلف مانند شستن دستها ، چک نمودن و یا یک انجام یک سلسله اعمال روانشناختی مانند شمردن اعداد و تکرار واژه ها به صورت ذهنی می باشد که بعد از تجربه ی ناراحت کننده ی افکار وسواسی انجام می شوند و این اعمال می توانند سبب کاهش موقت افکار وسواسی در ذهن شوند اما بعد از مدتی این افکار با شدت بیشتری در ذهن حاضر می شوند. افکار وسواسی به چند نوع طبقه بندی می شوند که شامل افکار وسواسی آلودگی (Contamination) ، افکار وسواسی در ارتباط با احساس مسئولیت زیاد،افکار وسواسی مربوط به نیاز به تقارن ( (Symmetry، افکار وسواسی پرخاشگرانه(Aggressive )، افکار وسواسی کفر گویی (Scrupulosity)، افکار وسواسی جسمانی (Somatic)و افکار وسواسی جنسی می باشند. از سوی دیگر اعمال وسواسی نیز به چند نوع طبقه بندی شده اند که برخی از آنها شامل اعمال وسواسی چک نمودن ، اعمال وسواسی آلودگی زدایی (Decontamination) یا اعمال وسواسی شستو، اعمال وسواسی مرتب نمودن و اعمال وسواسی انجام فعالیتهای تکراری می باشد. درافکار وسواسی آلودگی شخص افکار ، تکانه ها و تصاویر ناراحت کننده و مکرری در ارتباط با آلودگی یا تماس با میکروبها را تجربه می نماید. معمولا بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری در برابر افکار وسواسی آلودگی از عمل وسواسی شسشو استفاده می نمایند و در اغلب مواقع تماس و یا حتی نزدیک شدن به منبع آلودگی موجب ایجاد این عمل تکراری می گردد. محتوای افکار وسواسی احساس مسئولیت زیاد در برابر ایجاد آسیب ، در ارتباط با روبرو شدن با رخ دادن رویدادی دردناک است که امکان دارد رخ دادن آن رویداد در نتیجه ی بی مبادلاتی شخص روی داده باشد و اعمال وسواسی که در برابر این افکار وسواسی ظاهر می شود عمل وسواسی چک نمودن می باشد. بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری که افکار وسواسی نیاز به تقارن را تجربه می نمایند تمایل شدیدی برای تکرار برخی اعمال تکراری دارند تا این احساس را بدست آورند که آن اعمال توانستند به صورت دقیق انچام دادند. همچینن اشخاصی که افکار وسواسی مربوط به نیاز به تقارن را تجربه می کنند ناراحتی ذهنی در مورد وجود عدم نظم و ترتیب در محیط زندگی دارند و ممکن است افکار مکرر ناراحت کننده در مورد آنکه بسیاری از چیزها سرجای خود نمی باشد را داشته باشند .اشخاص مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری که وسواسی نیاز به تقارن را تجربه می نمایند برای کاهش تجربه ی چینن افکاری از اعمالی مانند آهسته رفتار نمودن و صرف میزان زمان زیاد و غیرمعمول برای کامل نمودن ساده ترین تکالیف استفاده می نمایند.افکار وسواسی جسمانی (Somatic)شامل تجربه ی یک سلسله افکارتکراری و ناراحت کننده می باشد که محتوای آنها در ارتباط با احتمال ابتلا به یک یا چند بیماری جسمی است که ابتلا به آن بیماری می تواند تهدید کننده ی زندگی باشند. مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری که افکار وسواسی جسمانی را تجربه می کنند احتمال دارد اعمال وسواسی مانند چک نمودن را انجام دهند. افکار وسواسی پرخاشگرانه یکی دیگر از انواع افکار وسواسی می باشد .مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری که افکار وسواسی پرخاشگرانه را تجربه می نمایند افکار مزاحم و تکراری که موضوع آنها در ارتباط با احتمال آزار و آسیب رساندن به نزدیکان ، کودکان و یا افراد سالمند است را به صورت مداوم تجربه می نمایند . امروزه مشخص شده است که اقلیتی از مبتلایان به اختلال وسواسی – اجباری  حالتی که به افکار وسواسی خالص (Pure obsession) معروف است را تجربه می نمایند. وجود این نوع از افکارهای وسواسی زمانی مورد اثبات قرار می گیرد که شخص اعمال وسواسی مانند چک نمودن ، شستن و وسواس عملی نظم و ترتیب را تجربه نمی نماید و وی تنها افکار وسواسی را تجربه می نماید . همچینن برای اثبات وجود افکار وسواسی خالص شخص نبایستی رفتار های آئینی روانشناختی ( مانند تکرار مکرر یک واژه و یا یک عدد ) و رفتارهای جستجوی اطمینان را داشته باشد.

درطبقه بندی  DSM_V برای تشخیص اختلال وسواسی- اجباری علاوه بر وجود افکار وسواسی و اعمال وسواسی شرایط دیگری نیز پیش بینی شده است. از جمله ی این شرایط صرف وقت زیاد برای انجام اعمال وسواسی (حداقل به میزان یک ساعت در طول روز ) و شدت علایم زیاد به نحوی که موجب ایجاد ناراحتی و دخالت در انجام کارکردهای روزمره شود می باشد.

برای درمان اختلال وسواسی- اجباری از روش های درمان دارویی ، روان درمانی و یا ترکیبی از درمانهای دارویی و روان درمانی استفاده می گردد. درمان دارویی اختلال وسواسی- اجباری به کمک مصرف داروهایی که بر روی ناقل عصبی سروتونین اثر گذاشته و در نهایت سبب افزایش میزان این ناقل عصبی در مغز مبتلایان به اختلال وسواسی –اجباری می شود انجام می گیرد این نوع داروها که اصطلاحا داروهای SSRI نیز گفته می شود داروهایی هستند که به صورت اختصاصی بر روی ناقل عصبی سروتونین اثر گذاشته و سبب جلوگیری از بازجذب این ناقل عصبی به درون سلولهای عصبی شده و در نهایت میزان این ناقل عصبی را در درون مغز افزایش می دهند. اگرچه کاربرد عمده ی داروهای SSRI به طور عمده در درمان اختلالات افسردگی است اما این دسته از ذاروها در درمان اختلال وسواسی – اجباری نیز کاربرد دارند و میزان درصد کارآمدی آنها حدود 60 الی65 درصد برآورد شده است. کاربرد دارو درمانی در درمان اختلال وسواسی – اجباری با برخی از عوارض دارویی همراه است. همچینن یکی از مشکلات دارو درمانی اختلال وسواسی- اجباری امکان عود یا بازگشت این اختلال بعد از اتمام دوره ی درمان دارویی می باشد. امروزه در کنار درمانهای دارویی از روان درمانی برای درمان اختلال وسواسی- اجباری نیز استفاده می شود و در برخی دیگر از  مواقع برای درمان اختلال وسواسی –اجباری از ترکیب دارو درمانی با روان درمانی استفاده می شود . بطورکلی بهتر است زمانی از روان درمانی برای درمان اختلال وسواسی- اجباری استفاده شود که میزان شدت اختلال وسواسی – اجباری در سطح خفیف یا متوسط  باشد . نتایج بسیاری از بررسیها که در مورد میزان کارآمدی اجرای انواع روان درمانیها در درمان اختلال وسواسی- اجباری انجام شده است نشان داده است که از بین انواع مختلف روان درمانی تنها کارآمدی درمان شناختی-رفتاری در درمان اختلال وسواسی- اجباری مورد تائید قرار گرفته است. در جریان درمان شناختی- رفتاری برای درمان اختلال وسواسی- اجباری از انواع تکنیکهای رفتاری و شناختی استفاده می شود. تکنیک رفتاری مواجهه (Exposure) و تکنیک رفتاری جلوگیری از پاسخ (Response prevention)دو نوع تکنیک شایع هستند که در درمان شناختی- رفتاری کاربرد زیادی دارند. در تکنیک رفتاری مواجهه شخصی که مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری می باشد به صورت تدریجی با محرک اضطراب زایی که تحریک کننده ی حضور افکار وسواسی در ذهن می باشد و دائما از آن اجتناب می نماید روبرو می شود . برای مثال شخصی که مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری است و نوع وسواس فکری وی از نوع آلودگی می باشد با محرک اضطراب زای آلودگی روبرو می شود . در تکنیک جلوگیری از پاسخ شخص مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری تلاش می کند که از انجام اعمالی که سبب اجتناب وی از محرک اضطراب زا و یا مجرکی که سبب برانگیختن افکار وسواسی وی می شود خودداری کند. در درمان شناختی- رفتاری در کنار استفاده از تکنیکهای رفتاری از تعدادی تکنیکهای شناختی نیز برای مقابله با علایم اختلال وسواسی- اجباری نیز استفاده می شود. هدف عمده از استفاده از تکنیکهای شناختی در درمان شناختی- رفتاری اختلال وسواسی- اجباری آن است که شخص مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری با برخی از خطاهای شناختی که به عنوان عاملی مهم در نگهداری علایم اختلال وسواسی- اجباری مطرح هستند آشنا شده و با جایگزین نمودن افکاری متفاوت با آنها این خطاها را از بین ببرد. از جمله یکی از خطاهای شناختی که احتمال دارد در مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری وجود داشته باشد و سبب تشدید علایم این اختلال گردد خطای شناختی پربرآوردی احتمال خطر است . این نوع خطای شناختی بیشتر در مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری که وسواس فکری مربوط به آلودگی دارند مشاهده می شود و در اثر وجود این خطای شناختی این دسته از مبتلایان اعتقاد دارند که در صورت اجتناب ننمودن از منابع الودگی در خطر بسیار  زیادی برای ابتلا به بیماریهای خطرناک و کشنده قرار دارند.

منابع

Abramowitz .A.&.etal .(2017). The wiley handbook of obsessive-compulsive disorder: New   York: john wiley inc

                       Dobson.K.(2017).Cognitive – behavioral therapies.: New York: Guiford press.

Oconnor.K. (2011). Clinical handbook for obsessive-compulsive disorder. New York: Wiley  – Blackwell inc

نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا (متخصص روانشناسی بالینی)

استفاده از مطالب این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است

آدرس دفتر روان شناسی و مشاوره دکتر حسین لطفی نیا: تبریز ، خیابان 17 شهریور جدید ، حدفاصل خیابانهای طالقانی و ارتش ، ساختمان سینا ، طبقه هفتم

تلفن:04135559866

1400/9/12

نظرات