اختلال وسواسی-اجباری و روشهای درمان آن

اختلال وسواسی- اجباری یکی از اختلالات روان شناختی می باشد که ابتلا به آن با ایجاد مشکلات مختلف در زمینه های مختلف زندگی از جمله مشکلات شغلی و ارتباطی همراه می باشد. برطبق نظر سازمان بهداشت جهانی اختلال وسواسی- اجباری در بین بیماریهای مختلف از نظر میزان ناتوایی ایجاد کننده در رتبه ی دهم قرار دارد. اگرچه بنابر نظر سازمان بهداشت جهانی اختلال وسواسی- اجباری از نظر ایجاد ناتوایی در سطح اختلال افسردگی که در این لیست در رده دوم قرار دارد نمی باشد اما این اختلال امکان دارد در طول روز حدود 4 تا 6 ساعت از وقت مبتلایان به این اختلال را بگیرد و سبب کاهش قابل توجه در سطح کارآیی شخص گردد.

در آخرین طبقه بندی اختلالات روانپزشکی که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا ارایه شده است و به DSM-V معروف است اختلال وسواسی- اجباری در طبقه ای مستقل به نام اختلال وسواسی- اجباری و اختلالات مرتبط با آن قرار گرفته است. این اختلال در طبقه بندی قبلی انجمن روانپزشکی امریکا که به نام DSM-IV معروف بود در کنار اختلال اضطراب منتشر ، اختلال فوبیا و اختلال استرس بعد از سانحه به عنوان طبقه ای از اختلالات اضطرابی قرار گرفته بود اما در طبقه بندی بعدی این انجمن اختلال وسواسی – اخباری به خاطر تفاوتهایی که با دیگر اختلالات اضطرابی از نظر نوع علایم  و ریشه های سبب شناسی داشت در طبقه ای مستقل قرار گرفت.

اشخاصی که مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری می شوند یک سلسله افکار ، سائقها (Urges) و تصاویر ناراحت کننده ای را که به صورت پی در پی و در موقعیتهای مختلف به ذهن شان می آیند و سبب ناراحتی آنان می گردند را تجربه می نمایند . همچینن مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری  یک سلسله اعمال اجباری (Complusion) را در پاسخ به افکار وسواسی انجام می دهند.  اختلال وسواسی- اجباری اختلالی ناهمگون می باشد به عبارت دیگر نه تنها امکان دازد علایم تجربه شده در اثر ابتلا به این اختلال در بین مبتلایان به این اختلال مختلف باشد بلکه در شخص مبتلا به این اختلال نیز امکان دارد که علایم تجربه شده در طول زمان تغییرات قابل توجهی یابد. بر اساس یک برآورد انجام گرفته در این زمینه اشخاص مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری امکان دارد از بین حدود 67 نوع مختلف از حالتهای افکار وسواسی و اعمال وسواسی یک یا چند نوع افکار و یا اعمال وسواسی را تجربه نمایند. نتایج تعداد زیادی از پژوهشها نشان می دهد که از بین انواع افکار وسواسی و اعمال وسواسی چند نوع افکار و اعمال وسواسی مانند افکار وسواسی آلودگی (Contamination ) ، افکار وسواسی شک و تردید ، افکار وسواسی پرخاشگری و افکار وسواسی تقارن و اعمال وسواسی شستشو ، اعمال وسواسی چک نمودن و اعمال وسواسی تقارن از شایعترین انواع افکار و اعمال وسواسی می باشند که مبتلایان به اختلال وسواسی – اجباری آنها را تجربه می نمایند.

تغییرات در ملاکهای تشخیصی اختلال وسواسی- اجباری در DSM-V

در جدیدترین طبقه بندی اختلالات روانپزشکی که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا ارایه شده است و به نام DSM-Vمعروف است اختلال وسواسی- اجباری در طبقه ای از اختلالات که به نام طبقه ی اختلال وسواسی – اجباری و اختلالات مرتبط با آن نامیده می شود قرار گرفته است. اختلالاتی که در این طبقه قرار دارند شامل اختلال بد ریختی بدن (Body dysmorphic disorder ) اختلال احتکار (Hoarding disorder ) ، اختلال کشیدن مو (Trichotllomania ) ، اختلال برداشتن پوست (Excoriation) ، اختلال وسواسی- اجباری و اختلالات مرتبط با آن که بوسیله مصرف مواد و داروها ایجاد شده اند و اختلال وسواسی- اجباری و اختلالات مرتبط با آن که ناشی از ابتلا به اختلالات جسمانی می باشند است. . در اختلال بدریختی بدن شخص مبتلا ، افکار تکراری ناراحت کننده ای در مورد وجود بدشکلی در اعضای مختلف بدن بخصوص وجود بدشکلی در اعضای چهره (مانند بینی ) را تجربه می نماید.اشخاصی که مبتلا به اختلال بد ریختی بدن می باشند تلاش زیادی را برای اصلاح بدشکلهای بدن خود دارند و لذا دایما به پزشکان مختلف بخصوص پزشکان متخصص پوست مراجعه می نمایند . همچینن مبتلایان به اختلال بدریختی بدن وجود بد شکلی بسیار کوچک را در اعضای بدن خود را بسیار بزرگتر از حد واقعی را برآورد می نمایند. در طبقه بندی قبلی DSM( یعنی طبقه بندی DSM-IV) اختلال احتکار به عنوان نوع مستقلی از اختلالات مطرح نشده بود بلکه این نوع اختلال به عنوان نوعی اعمال وسواسی مطرح شده بود که مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری امکان داشت آن را تجربه نمایند اما در طبقه بندی DSM-V این حالت به عنوان اختلالی مستقل در نظر گرفته شد و در طبقه ی اختلال وشواسی – اجباری و اختلالات مرتبط با آن قرار گرفت . ویژگی مهم اختلال احتکار جمع آوری اشیای غیرضروری و عدم به دور انداختن اشیای که وجود آنها لازم نمی باشد است . همچینن یکی از علایم اختلال احتکار علاقه زیاد به خرید نمودن است . اشخاصی که مبتلا به اختلال احتکار می باشند به علت عدم دورانداختن  اشیای غیرضروری و همچینن به علت خرید زیاد امکان دارد با مشکلاتی در ارتباط با چگونگی قرار دادن اشیای مختلف در درون خانه و در نتیجه کمبود جا برای زندگی روبرو شوند . اختلال کشیدن مو در طبقه بندی قبلی DSM( یعنی DSM-IV) در طبقه ی اختلالات تکانه ای قرار داشت اما در جدیدترین طبقه بندی DSM (یعنی DSM-V) این اختلال از طبقه ی اختلالات تکانه ای خارج شده و در طبقه ی اختلال وسواسی- اجباری و اختلالات مرتبط با آن قرار گرفته است. علامت مهم اختلال کشیدن مو کندن موهای نواحی مختلف بدن بخصوص موهای ناحیه ی سر می باشد. برای تشخیص این اختلال لازم است میزان کشیدن موی نواحی مختلف بدن باید به حدی زیاد باشد که این نواحی موهای خود را کاملا از دست بدهند و یا موها در نواحی مذکور موهاکاملا کم پشت گردند. اشخاصی که از اختلال کشیدن مو رنج می برند تلاش زیادی برای پنهان نمودن نواحی که در اثر کشیدن ، موهای آنها از بین رفته و یا کم پشت شده است می نمایند و در بسیاری از مواقع تلاش می نمایند از موقعیتهایی که در آن موقعیت خطر آشکار شدن نبود موهای بدن وجود دارد اجتناب نمایند. اجتلال برداشتن پوست بدن یکی دیگر از اختلالاتی است که در طبقه بندی قبلی DSM(یعنی DSM-IV) در طبقه ی اختلالات تکانه ای قرار داشت. علامت عمده ی اختلال برداشتن پوست ایجاد زخمهای مختلف در بخش هایی از بدن است که شخص اقدام به برداشتن پوست آنها نموده است و این زجمها امکان دارد با تجربه ی دردهای شدید و یا ایجاد عفونت همراه باشد .

میزان شیوع اختلال وسواسی- اجباری

میزان شیوع اختلال وسواسی- اجباری حدود یک الی سه درصد برآورد شده است و نتایج پزوهشهای مختلف درست بودن رقم فوق را دربسیاری از کشورها مورد اثبات قرار داده است. اگرچه ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری امکان دارد در هر سنی رخ دهد اما معمولا در سنین 8 الی 11 سالگی  ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری آغاز می شود و در سنین بلوغ ( یعنی 11 الی 14 سالگی ) میزان ابتلا به این اختلال افزایش می یابد. سن آغاز ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری در بین پسران پائین تر از سن آغاز ابتلا به این اختلال در بین دختران می باشد به صورتی که در بین پسران بطورمیانگین سن آغاز ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری 14 الی 15 سال و در بین دختران سن آغاز ابتلا به این اختلال 21 الی 22 سال است. از سوی دیگر نتایج بسیاری از پژوهشها نشان می دهد که در سنین کودکی میزان ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری در بین پسران حدود دو برابر دختران می باشد اما در سنین اوایل بزرگسالی میزان ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری در بین جنس مذکر و مونث تقریبا مساوی است و حتی نتایج برخی از گزارشات تحقیقاتی بیان می نمایند که در اوایل دوره ی بزرگسالی میزان ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری در جنس مونث تا اندازه ای بیشتر از میزان ابتلا به این اختلال در جنس مذکر است.

اختلالات همراه با اختلال وسواسی- اجباری

اشخاصی که مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری می باشند در مقایسه با سایر اشخاص در خطر بیشتری برای ابتلا به برخی از اختلالات روان پزشکی قرار دارند از جمله ی شایعترین انواع اختلالات همراه با اختلال وسواسی- اجباری می توان به اختلالات اضطرابی ( مانند اختلال اضطراب منتشر و اختلال پانیک ) اشاره نمود. سایر اختلالات همراه با اختلال وسواسی- اجباری اختلال بدریختی بدن ، اختلالات مرتبط به غذا خوردن (مانند بی اشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی ) ، اختلال شخصیتی وسواسی ، اختلال وابستگی به مواد ، اختلال افسردگی اساسی و اختلال کشیدن مو می باشد. آگاهی به اختلالات همراه با اختلال وسواسی- اجباری از این جهت برای درمانگر اختلال وسواسی – اجباری اهمیت دارد که وی می تواند با آگاهی به این موضوع دریابد که پیش آگهی درمان چندان امیدوار کننده نخواهد بود و وی باید کوشش بیشتری را  برای موفقیت در درمان بکار ببرد.

عوامل خطرزای ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری

در ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری عوامل محیطی و ژنتیک نقش دارند. بر طبق نتایج برخی از پژوهشها که بر روی دوقلوها انجام گرفته است نقش عوامل محیطی در ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری تقریبا 50 درصد است و  مهمترین عامل محیطی که در ابتلا به اختلال وسواسی – اجباری نقش دارد روبرو شدن با یک رویداد تروماتیک مهم در زندگی می باشد . علاوه بر عوامل محیطی عوامل زیستی و یا ژنتیک نیز در ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری نقش دارند . عامل دیگری که می تواند شخص را در برابر خطر ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری آسیب پذیر نماید سو مصرف مواد می باشد.

به نظر می رسد عامل ژنتیک نقش خود را در ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری در قالب تاثیراتی که عوامل مزاجی (Temperament ) در زندگی شخص به جا می گذارند انجام می دهد به عبارت دیگر به ارث بردن برخی از عوامل مزاجی مانند عامل بازداری رفتار (Behavioral inhibiting ) می تواند شخص را در مقابل ابتلا به اختلال وسواسی – اجباری آسیب زا نماید.

عوارض ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری

ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری عوارض زیادی را در پی دارد و در زندگی روزانه ی شخص مبتلا اختلالات فراوانی را ایجاد می کند . یکی از عوارض مهم ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری درگیری زیاد روزانه ی شخص مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری با افکار وسواسی و اعمال وسواسی می باشد. بر طبق یک برآوردی که در این زمینه انجام گرفته است میزان متوسط زمانی که یک شخص مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری با هجوم انواع افکار وسواسی روبرو می باشد حدود 6 ساعت و میزان متوسط زمانی که یک شخص مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری صرف انجام اعمال وسواسی می نماید حدود 4/5 ساعت می باشد. از دیگر عوارض ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری کاهش قابل توجه در میزان کارآیی در انجام کارکردهای ارتباطی ، شغلی و اجتماعی می باشد.

روشهای درمان اختلال وسواسی- اجباری

برای درمان اختلال وسواسی- اجباری از روش های مختلف درمانی مانند درمان دارویی و  درمان روان درمانی استفاده می شود  برای درمان دارویی اختلال وسواسی-اجباری به طور عمده از انواعی از داورهایی که در دسته ی داروهای ضدافسردگی قرار دارند و به اصطلاح داروهای SSRI نامیده می شوند استفاده می گردد . ویژگی عمده ی این داروها آن است که آنها به صورت اختصاصی بر روی نوعی ناقل عصبی که ناقل عصبی سروتونین نامیده می شود اثر گذاشته و سبب جلوگیری از بازگشت این ناقل عصبی به درون سلولهای آزاد کننده می شوند . به وقوع پیوستن چینن فرایندی همراه با افزایش میزان ناقل عصبی سروتونین در مغز و در نهایت کاهش شدت علایم اختلال وسواسی- اجباری می باشد. از جمله داروهایی که در دسته دارویی SSRI قرار دارند و برای درمان اختلال وسواسی- اجباری موثر می باشند می توان به داروهای فلئوگزتین،سراترلین و فلوکسامین اشاره نمود. میزان کارآمدی داروهای SSRI در درمان اختلال وسواسی- اجباری حدود 70 درصد براورد شده است. کلراپرامین نوعی دیگر از داروهای ضدافسردگی است که کارآمدی آن در درمان اختلال وسواسی- اجباری مورد اثبات قرار گرفته است. این نوع دارو در دسته ی داروهای ضدافسردگی سه حلقه ای قرار دارد . تفاوت مهم داروی کلراپرامین با سایر داروهایی که در دسته ی داروهای ضدافسردگی سه حلقه ای قرار دارند آن است که داروی کلراپرامین به میزان بیشتری بر روی ناقل عصبی سروتونین اثر می گذارد در حالی که دیگر داروهای ضد افسردگی دسته سه حلقه ای به صورت بیشتری بر روی ناقل عصبی نورواپی نفرین اثر می گذارند . با توجه به این موضوع که اکثر داروهایی که بر روی اختلال وسواسی- اجباری موثر واقع می شوند با تاثیر در سلولهای آزاد کننده ی ناقل عصبی سروتونین سبب افزایش این ناقل عصبی در مغز می شوند لذا این فرضیه شکل گرفته است که علایم اختلال وسواسی- اجباری در پی کاهش میزان ناقل عصبی سروتونین ظاهر می شوند.

در بسیاری از مواقع بخصوص در مواقعی که میزان شدت اختلال وسواسی- اجباری در سطح خفیف تا متوسط قرار دارد برای درمان اختلال وسواسی- اجباری از روان درمانیها نیز استفاده می شود . از بین انواع روان درمانیهای موجود ، کارآمدی روان درمانیهایی که در دسته ی درمانهای شناختی- رفتاری قرار دارند در درمان اختلال وسواسی – اجباری مورد اثبات قرار گرفته است. درمان های شناختی – رفتاری مجموعه درمانهایی هستند که با استفاده از تکنیک های مختلف رفتاری و شناختی کوشش می نمایند که تغییراتی در نحوه ی تفسیر شخص از رویدادهایی که تجربه نموده را ایجاد نمایند. از نظر روش های درمان شناختی – رفتاری تغییرات رفتاری که به کمک اجرای تکنیکهای رفتاری ایجاد می شوند می توانند تغییراتی را در نحوه ی شناخت شخص از خود و محیط پیرامونش را ایجاد نمایند.

در درمانهای شناختی- رفتاری برای درمان اختلال وسواسی- اجباری از تکنیکهای مختلف زفتاری مانند تکنیک مواجهه (Exposure ) و تکنیک جلوگیری از پاسخ (Response prevention) و تکنیکهای مختلف شناختی مانند تکنیک بازسازی شناختی استفاده می گردد. یکی از ویزگیهای مهم درمانهای شناختی – رفتاری کوتاه مدت بودن آنهاست به نحوی میزان متوسط جلسات درمانی 12 الی 18 برآورد شده است.

منابع

Abramowitz.J,McKay.D.& Storch.A(2017). The Wiley Handbook of Obsessive Compulsive Disorders NewYork: John          Wiley & Sons Ltd

Phillips.K.& Stein.D.(2015). Handbook on obsessive – Compulsive and related disorders. Washington: American  psychiatric publishing

Storch .E.& Lewin.A.(2016). Clinical Handbook of Obsessive- Compulsive and related disorders. New York:Springer publishing

نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی )

استفاده از مطالب این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است

98/1/5

 

نظرات