تکنیک های موثر برای مدیریت حالت خشم (بخش سوم)

حالت خشم یکی از حالتهای هیجانی می باشد که مانند سایر حالتهای هیجانی با یک سلسله تغییرات فیزیولوژیکی ، زیستی و رفتاری همراه می باشد. عوامل موثر در افزایش واکنش به محرکهای تحریک کننده ی حالت خشم بسیار زیاد می باشند و برخی از این عوامل مانند روبرو شدن با شکستها و شنیدن توهین ها در خارج از وجود شخص قرار دارند و برخی از این عوامل مانند به خاطر آوردن رویدادهای ناراحت کننده در درون شخص قرار دارند . از سوی دیگر حالت خشم با حالتهای پرخاشگری و خشونت تفاوتهایی دارد. یکی از این تفاوتها در ارتباط با میزان شدت و عوارض هر یک از این حالتها می باشد . بطورکلی حالتهای پرخاشگری و خشونت میزان شدت زیادتری در مقایسه با حالت خشم دارند و عوارض زیادتری را با خود دارند . تفاوت دیگر حالت خشم با حالتهای پرخاشگری و خشونت آن است که در حالت پرخاشگری شخص تلاش می کند که به شخص دیگر آسیب فیزیکی و یا روانشناختی وارد کند و در حالت خشونت که حالتی شدیدتر از حالت پرخاشگری  می باشد  امکان دارد  آسیبهایی که شخص به شخص دیگر وارد می نماید شدیدتر از آسیبی باشد که در حالت پرخاشگری  وارد می شود و حتی ابراز این حالت خشونت می تواند به مرگ شخص دیگر که هدف خشونت قرار گرفته منجر شود . وچود عواملی در افزایش شدت ابراز حالت خشم نقش دارند برخی از آن عوامل عبارتند از :

-جنسیت

نتایج بسیاری از پژوهشها نشان می دهند که در موقعیتهای مختلف مردان در مقایسه با زنان در تمام سنین حالتهای خشم شدیدتری را نشان می دهند . عوامل مختلفی سبب می گردد مردان در مقایسه با زنان حالتهای خشم شدیدتری را نشان دهند از جمله ی این عوامل می توان به  عوامل فرهنگی و اجتماعی اشاره نمود. برای نمونه دختران از زمان اوایل دوران کودکی فرا می گیرند که حالت خشم خود را بازداری و یا کنترل نمایند اما در فرایند رشد پسران این فرایند معمولا اتفاق نمی افتد و حتی در برخی از مواقع والدین پسران خود را تشویق می نمایند که حالت خشم خود را به صورت شدیدی نشان دهند. عوامل زیستی نیز در ایجاد تفاوت بین شدت ابراز حالت خشم در بین پسران و دختران نقش مهمی را بازی می نمایند . از مهمترین عوامل زیستی که در این زمینه ی  نقش بازی می کنند می توان به دو عامل سرشتی (Temperament ) و میزان آزاد شدن برخی از هورمون ها اشاره نمود. عوامل سرشتی مجموعه ی عواملی مادرزادی هستند که درهنگام تولد در نوازد متولد شده وجود دارند و در تعیین میزان و شدت انجام بسیاری از رفتارهای وی نقش دارند. همچینن این عوامل می توانند در تعیین برخی از ویزگیهای شخصیتی اشخاص مانند درون گرایی و یا برون گرایی و نحوه ی واکنش آنان به محرکهای محیطی را تعیین نمایند. نقش عوامل سرشتی در تعیین رفتارها و تعیین نوع واکنش به محرکهای محیطی در اوایل دوران کودکی زیاد است اما بتدریج با تاثیر عوامل محیطی نقش این عوامل  کاهش می یابد. تفاوت بین میزان آزاد شدن برخی از هورمونها (بخصوص هورمونهای جنسی ) در پسران و دختران یکی دیگر از عواملی هستند که در ایجاد تفاوت در شدت میزان ابراز حالت خشم در دختران و پسران نقش دارد.

-میزان سن

نتایج بسیاری از پژوهشها نشان می دهد که مردان و زنانی که در سنین 13 الی 39 قرار دارند در مقایسه با سایر سنین در مقابل محرکهای تحریک کننده ی حالت خشم واکنشهای شدیدتری را از خود نشان می دهند و وجود ارتباط بین میزان سن و نشان دادن حالت خشم لزوم آموزش مدیریت حالت خشم را در این رده ی سنی را لازم تر می سازد.

– تاثیر عوامل سرشتی ( Temperament)

عوامل سرشتی یک سلسله عوامل به ارث برده شده ای هستند که در تعیین نوع واکنش ها به عوامل مختلف محیطی نقش عمده ای  را بازی می نمایند. دو عامل مهم سرشتی که به ارث بردن آنها به میزان زیاد می تواند در فرایند کنترل حالت خشم مشکلاتی را بوجود بیاورد عامل های سرشتی تکانه ای بودن (Impassivity ) و هیجان پذیری (Excitability ) می باشد. عامل سرشتی تکانه ای بودن عبارت است از ناتوایی در به تاخیر انداختن ارضای نیازهای مختلف است. همچینن عامل سرشتی هیجان پذیری به معنای آن است که انواع هیجانات در شخص به آسانی برانگیخته می شوند. نقش عوامل سرشتی در تعیین میزان واکنشهای هیجانی و رفتاری به محرکهای محیطی بخصوص در پنج سال اول زندگی بسیار زیاد می باشد اما بتدریج با افزایش میزان تاثیرات عوامل محیطی میزان نقش عوامل سرشتی در تعیین نوع رفتارها و شیوه های واکنش به محرکهای محیطی کاهش می یابد.

 -افزایش میزان روبرو شدن با محرکهای تحریک کننده ی حالت خشم

همه انسانها به صورت یکسانی در خطر روبرو شدن با محرکهای تحریک کننده ی حالت خشم قرار ندارند. برای نمونه برخی از مردم در مناطقی زندگی می نمایند که در آن مناطق خطر ارتکاب جرم و خشونت بالا می باشد. زندگی در چینن مناطقی اشخاص را درخطر بیشتر برای روبرو شدن با محرکهای تحریک کننده ی حالت خشم و در نتیجه بروز حالت خشم و پرخاشگری می نماید. همچینن در برخی از مواقع نوع شغلی که شخص به آن اشتغال دارد می تواند احتمال روبرو شدن با محرکهای تحریک کننده ی حالت خشم را افزایش دهد . برای نمونه معلمان و پلیس ها در خطر بیشتری برای روبرو شدن با محر کهای تحریک کننده ی حالت خشم قرار دارند.

-نارضایتی از وضعیت زندگی خود

علل مختلفی می توانند سبب نارضایتی شخص از وضعیت زندگی خود شود از جمله این عوامل می توان به پائین بودن میزان حالت خوش بینی اشاره نمود. . زمانی که میزان حالت خوش بینی شخصی در سطح پائینی قرار دارد وی بدترین پیش بینی ها را در مورد احتمال رخ دادن رویدادهای ناخوشایند در آینده می نماید و چینن حالتی می تواند آستانه ی تحمل شخص در مقابل محرکهای تحریک کننده ی حالت خشم را کاهش دهد. عامل دیگری که می تواند سبب نارضایتی شخص از وضعیت زندگی خود گردد وجود برخی از خطاهای ذهنی است. خطاهای ذهنی موجب رشد افکار منفی شده و در نهایت میزان سطح آستانه ی تحمل شخص در برابر محرکهای تحریک کننده ی حالت خشم ر ا کاهش می دهد . آرئون بک که درمان شناختی – رفتاری را برای درمان غیر دارویی اختلالات روانشناختی ابداع نموده است اعتقاد دارد که ریشه ی خطاهای ذهنی به دوران کودکی باز می گردد . به نظر وی در دوران کودکی برخی از طرحواره های منفی شکل می گیرند و این طرحواره ها عامل اصلی رشد خطاهای ذهنی می باشند و به نظر وی علت شکل گیری بسیاری از این طرحواره ها به استفاده ی والدین از روشهای نادرست تربیتی بر می گردد. امروزه بیشتر از 20 نوع خطای  ذهنی شناخته شده است و نمونه هایی از این خطاهای ذهنی شامل خطاهای ذهنی تفکر همه – هیچ ،خطای تعمیم دادن و خطای ذهنی فاجعه سازی می باشد.

-وجود برخی از ویژگیهای ناسازگار شخصیتی

برخی از ویژگیهای شخصیتی می توانند در تشدید پاسخها به محرکهای تحریک کننده ی حالت خشم نقش داشته باشند . از جمله ی این ویژگیها می توان به داشتن حالت رقابت پذیری شدید ، حالت عدم صبوری ، حالت متکبر بودن و وجود تمایل زیاد برای حالت تلافی نمودن اشاره نمود.

-استفاده از برخی از مواد و یا داروها

مصرف برخی از مواد و داروها  احتمال دارد میزان واکنش به محرکهای تحریک کننده ی حالت خشم را افزایش دهند. از جمله ی این مواد و داروها می توان به الکل ، کافئین ، نیکوتین ، داروهای آرامبخش ( مانند دیازپام ) و کوکائین (Cocaine ) اشاره نمود.

– وجود حالت بیقراری (Irritable)

وجود حالت بیقراری می تواند یکی از عوامل مهم در ایجاد حالت خشم باشد. حالت بیقراری در موارد ی مانند افزایش حالت اضطراب و نگرانی و یا به هنگام ابتلا به اختلال افسردگی بیشتر خود را نشان می دهد .

– ضعیف بودن قدرت حل مساله

زمانی که شخص قادر باشد که مسایل مختلف زندگی خود را به صورت مطلوبی حل نماید میزان احساس ناکامی وی کاهش یافته و آستانه ی تحمل وی در مقابل محرکهای تحریک کننده ی حالت خشم افزایش چشمگیری می یابد. برای حل بهتر مسایل زندگی می توان از الگوی زیر  که شامل مراحل شش گانه است استفاده نمود و در نتیجه با حل بهتر مسایل زندگی امکان مدیریت بهتر حالت خشم را فراهم ساخت. این مراحل عبارتند از :

-تعریف واضح و روشن از مساله

-تعیین اهداف قابل دسترس برای حل مساله

-به ذهن آوردن انواع راه حلها برای حل مساله

-انتخاب بهترین راه حل برای حل مساله

-اجرای راه حل انتخاب شده

-ارزیابی کارآمد بودن راه حل اجرا شده

-روبرو شدن با محرکهای استرس زا

موضوع استرس یکی از موضوعات مهمی است که در مورد آن پژوهشهای فراوانی انجام گرفته است . به نظر می رسد انجام پژوهشهای زیاد در مورد موضوع استرس به نقش مهم این عامل در افزایش خطر ابتلا به بیماریهای جسمانی بخصوص بیماریهای روانی – جسمانی (Psycho somatic ) بر می گردد . استرس به کمک محرکهایی که محرکهای استرس زا نامیده می شوند ایجاد می گردد. محرکهای استرس زا به دو نوع کلی محرکهای استرس زای درونی و محرکهای استرس زای بیرونی طبقه بندی می شوند. محرکهای استرس زای دورنی مجموع افکاری را شامل می شوند که می توانند  هیجانات منفی ( ماننی ذد هیجان خشم ، ترس و تنفر ) را ایجاد نمایند. محرکهای استرس زای بیرونی شامل تجربه ی رویدادهای بسیار ناراحت کننده ( مانند از دست دادن عزیزان و یا بیکاری مزمن ) و تجربه ی مکرر رویدارهادهای کمتر ناراحت کننده ( مانند گم نمودن برخی از مدارک و اسناد ) را شامل می شود.

– انجام قضاوتهای فوری در مورد علل رفتارهای دیگران

در بسیاری از مواقع حالت خشم در پی انجام قضاوتهای فوری ظاهر می شود . زمانی که شخصی در مورد رفتارها و سخنان مردم به صورت کاملا منفی قضاوت می نماید . احتمال ظاهر شدن حالت خشم در وی افزایش می یابد.

-مقصر دانستن دیگران برای رخ دادن بسیاری از رویدادهای ناراحت کننده

زمانی که شخصی دیگران را فورا متهم می نماید که سبب رخ دادن رویدادهای ناراحت برای او شده اند احتمال دارد که حالت های شدید از خشم را تجربه نماید . همچینن زمانی که شخصی احساس می کند که برخی از اشخاص سبب محرومیت و ناکامی در او شده اند احتمال دارد حالت هایی از خشم در او ظاهر شود.

در دو مقاله پیش که در مورد انواع تکنیکهای موثر در مدیریت حالت خشم مطالبی را نوشته بودم و به شش تکنیک موثر در زمینه ی فوق اشاره نمودم و در بخش سوم این سلسله از مقالات به سه تکنیک دیگر که بکار بردن آنها در مدیریت حالت خشم موثر هستند اشاره می نمایم. این سه تکنیگ عبارتند از :

 1-فراگیری راههایی برای ایجاد تغییرات هیجانی ، شناختی و رفتاری در برابر محرک ها و موقعیت های تحریک کننده ی حالت خشم

فراگیری روشهایی برای ایجاد تغییرات هیجانی ، شناختی و رفتاری در برابر محرک ها و موقعیتهای تحریک کننده حالت خشم می تواند میزان توانایی ما را در کنترل حالت خشم بسیار بالا ببرد. برای ایجاد تغییرات هیجانی ، شناختی و رفتاری در برابر محرک ها و موقعیتهای تحریک کننده ی حالت خشم از روش های مختلفی استفاده می شود . برخی از این روش ها عبارتند از :

الف : بکار بردن روش هایی برای ایجاد تغییرات هیجانی

برای ایجاد تغییرات هیجانی بکار بردن روشهای زیر می تواند مفید باشد -بکاربردن روش هایی برای افزایش میزان ابراز هیجانات مثبت

-آموزش توجه به زمان حال و دور شدن ازتوجه به زمان گذشته

– صرف وقت محدود برای تفکر به رویدادهای ناراحت کننده ای که در گذشته اتفاق افتاده است

-آموزش روش حل مساله

ب :بکار بردن روشهایی برای ایجاد تغییرات شناختی

چند روش مهم در زمینه ایجاد تغییرات شناختی عبارتند از:

-آشنایی با روش های شناسایی افکار خودکار منفی

-آشنایی با روش های مقابله با افکار خودکار منفی

-تلاش برای توجه به افکار متفاوت با افکاری که تحریک کننده حالت خشم هستند

ج : بکار بردن روشهایی برای ایجاد تغییرات رفتاری

چند روش مهم برای ایجاد تغییرات رفتاری عبارتند از :

-استفاده از روش های مناسب ابراز اعتراض(مانند روش ابراز قاطعیت ) به جای استفاده از روش های نامناسب برای بیان اعتراض (مانند روش ابراز خشم یا روش سرکوب نمودن حالت خشم )

-نشان دادن رفتارهای متفاوت با رفتارهایی که به هنگام خشمگین شدن ابراز می شود

 2-آموزش روشهایی برای مقابله با حالت رنجش از دیگران

بوجود آمدن حالت رنجش از دیگران در تحریک حالت خشم نقش زیادی دارد. ایجاد حالت رنجش از دیگران همچینن می تواند سبب ظاهر شدن سایر هیجانات منفی (مانندهیجان غمگینی و هیجان اضطراب ) نیز گردد و به کمیت و کیفیت ارتباطات اجتماعی اشخاص آسیب مهمی وارد نماید. زمانی که حالت رنجش از دیگران در شخصی به صورت مکرر و طولانی وجود داشته باشد احتمال دارد به سلامت روانشناختی وی آسیب جدی وارد شود .

استفاده از روش های زیر می تواند در کاهش بوجود آمدن حالت رنجش از دیگران موثر باشد.

1-مقابله با خطاهای شناختی: خطاهای شناختی در اثر فعالیت افکار خودکار منفی به وجود می آیند . انواع مختلفی از خطاهای شناختی مورد شناسایی قرار گرفته اند . یکی از مهمترین انواع این خطاها ، خطای شناختی شخصی سازی می باشد. در اثر وجود خطای شناختی شخصی سازی شخص اعتقاد پیدا می کند که وقایع و رویدادهای ناراحت کننده اکثرا برای او رخ می دهند و وی نقش مهمی را در به وقوع پیوستن این اتفاقات و رویدادها بر عهده دارد.

2-قبول مسئولیت رفتارها و سخنان نامناسب خود :شخصی که مسئولیت رفتار ها وسخنان نامناسب خود را قبول نمی نماید احتمال بیشتری دارد که حالت رنجش از دیگران را تجربه نماید . همچینن چینن شخصی امکان دارد در مقایسه با دیگران به میزان بیشتری از مکانیسم های دفاعی رشد نیافته ای مانند مکانیسمهای  دفاعی فرافکنی یا سرکوبی استفاده نماید .

3-مقابله با هیجانهای منفی :ظاهر شدن مکرر برخی از هیجانهای منفی مانند ظاهر شدن هیجانهای حسادت و تنفر می تواند احتمال ایجاد حالت رنجش از دیگران را افزایش دهد . مقابله با هیجانات منفی کار آسانی نمی باشد . یکی از روش های مهم مقابله با هیجانات منفی تلاش برای ایجاد افکار متفاوت در ذهن در ارتباط با علل احتمالی رخ دادن رویدادها ناراحت کننده می باشد.

سایر روش های مقابله با حالت رنجش از دیگران عبارتند از :

1-نشان دادن پاسخهای متفاوت به محرک های تحریک کننده حالت خشم

2-مقابله با حالت ناامیدی و احساس ناتوایی

3-مقابله با حالت افسردگی

 3-فراگیری راههای جلوگیری کننده از قضاوت فوری در مورد علل رفتارها و سخنان ناخوشایند دیگران

اغلب بنظر می رسد اکثر مردمی که ما را با سخنان و یا رفتارهای خود خشمگین می نمایند قصد خشمگین نمودن ما را ندارند و زمانی که این آگاهی را به دست می آورند که با سخنان و رفتارهایشان ما را خشمگین نموده اند سعی می کنند برای بار دیگر آن سخنان را بازگو ننمایند و یا آن فعالیتها را انجام ندهند. قضاوت فوری ما در مورد علل رفتارها و سخنان نامناسب دیگران و محکوم نمودن فوری آنها به خاطر انجام آن رفتارها یا بیان آن سخنان نه تنها در کاهش شدت حالت خشم ایجاد شده ی تاثیری ندارد بلکه می تواند سبب افزایش میزان شدت ابراز حالت خشم نیز گردد. قضاوت فوری در مورد علل رفتارها و سخنان  ناخوشایند دیگران می تواند سبب گردد که ما تنها با استفاده از اطلاعات موجود در ذهن پیرامون پاسخ به آن رفتار ها یا سخنان تصمیم بگیریم و خود را از دسترسی به اطلاعات قبلی در آن زمینه ها محروم نمائیم . درچینن مواقعی پاسخ های ما با خطاهای ذهنی زیادی همراه خواهد بود. روانشناسانی که به مکتب شناختی اعتقاد دارند یکی از علل مهم ایجاد خطاهای شناختی قضاوت بر اساس اولین فکری است که به ذهن می آید و چینن قضاوتی می تواند به تصمیم گیریهای نامناسب و انجام رفتارهای نادرست منجر گردد.

منابع

                                                                                             Engel . B.(2004). Honor your Anger . John wiley & sons .Inc

                                                                   Fiore.A.& Novick . A. (2005). Anger Management.Gradient groove publisher

Fiore . A .& Novick , A . (2005 ) . Eight Anger control tools to learn before it is too later . Gradient groove  publisher

                                                                    Gentry. W.(2010). Anger Management for Dummies. John wiley & sons.Inc

                                                                       Gupta . M. & Malh.P. (2010 ) . How to control anger . Pustak mahal press

                                                                            Kazdin .A .(2000).Encyclopedia of psychology .Oxford university press

                                                                                                          Karker. J . (2005 ) . Anger Busting. Bayou publishing

پایان بخش سوم

نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی )

استفاده از مطالب این مقاله به شرط اشاره به نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است.

1400/5/7

آدرس دفتر روانشناسی و مشاوره ی دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی ): تبریز ، خیابان 17 شهریور جدید ، حد فاصل خیابانهای ارتش و طالقانی ، ساختمان سینا ، طبقه ی هفتم

تلفن :04135559866

نظرات