روشهای درمان اختلال وسواسی – جبری

اختلال وسواسی- اجباری یکی از اختلالات روانشناختی است که در جدیدترین طبقه بندی انجمن روانپزشکی آمریکا که در سال 2015 انتشار یافته است از اختلالات اضطرابی جدا شده و به عنوان طبقه ای مستقل از اختلالات روانشناختی مطرح شده است . از نظر انجمن روانپزشکی آمریکا موضوع جدا شدن اختلال وسواسی-اجباری از اختلالات اضطرابی بیشتر به علت افزایش میزان برآورد شیوع اختلال وسواسی -اجباری و لزوم توجه بیشتر به تشخیص و درمان مناسب این اختلال بوده است. بر اساس آخرین برآوردها میزان شیوع اختلال وسواسی- اجباری بیش از دو و نیم درصد می باشد و  بر عکس اختلال افسردگی که میران شیوع آن در بین زنان دو برابر مردان است تفاوت چندانی در این زمینه وجود ندارد. ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری در هرسنی امکان دارد مشاهده شود چنانکه مواردی از ابتلا به این اختلال در کودکان سه تا پنج ساله هم مشاهده شده است . سن ابتلا به احتلال وسواسی – اجباری در بین پسران زودتر از دختران است چنانکه در پسران میانگین سن ابتلا 16 سال اما سن میانگین ابتلا در دختران 21 یا 22 سال است. زمانی که سن ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری درسنین بالاتر باشد نوعی پیش آگهی مثبت برای درمان تلقی می گردد و احتمال موفقیت درمان در چینن مواردی بیشتر است.

اختلال وسواسی- اجباری شامل حضور یک سلسله افکار ، تصاویر تکراری و ناراحت کننده و مزاحم می باشد که در هر موقعیت و به صورت مکرر ظاهر می شوند.  حضور مکرر این افکار و یا تصاویر موجب ناراحتی شدید شخص می شوند . همچینن اختلال وسواس -اجباری شامل  یک سلسله اعمال تکراری و آئین وار است که به دنبال حضور افکار وسواسی انجام می گیرند و انجام این اعمال همراه با  کاهش میزان ناراحتی است که در اثر حضور افکار وسواسی تجربه می شود . معمولا شخصی که مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری است هم افکار وسواسی و هم اعمال وسواسی را نشان می دهد اما در 10 درصد از مبتلایان به این اختلال تنها یکی از دو حالت فوق مشاهده می گردد.

اختلال وسواسی- اجباری اختلالی مقاوم به درمان می باشد و امکان دارد در تمام طول عمر علایم آن ادامه داشته باشد . عامل ژنتیک یکی از عواملی است که میزان خطر ابتلا به این اختلال را بالا می برد. یکی از عوامل دیگری که در افزایش احتمال ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری نقش دارد تجربه ی رویدادهایی است که میزان استرس زایی آنها بالا است می باشد. 

اختلال وسواسی- اجباری موجب به هم خوردن تنظیم سیستم عصبی مرکزی می گردد و در مناطق مختلفی از مغز به هنگام ابتلا به اختلال وسواسی – اجباری تغییراتی پیدا می گردد . مهمترین این تغییرات در منطقه ای از مغز که هسته های قاعده ای نامیده می شود رخ می دهد . این منطقه خارج از قشر مغر قرار دارد. هسته های قاعده ای بیشتر با فعالیتهای حرکتی در ارتباط می باشند . نتایج بررسیها نشان داده است در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی -اجباری میزان اندازه ی ناحیه ی هسته های قاعده ای کاهش می یابد. همچینن در مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری که به حالت مزمن بیماری مبتلا هستند تغییراتی در فعالیت قشر پیشانی جلویی(Prefrontal ) رخ می دهد و در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری مزمن میزان اندازه ی این بخش  کاهش می یاید. یکی دیگر از نواحی که به هنگام ابتلا به اختلال وسواسی -اجباری تغییراتی را پیدا می کند ناجیه ی آمیگدال (Amygdala) است. این ناحیه از مغز در درون ناحیه ای که سیستم لیمبیک نامیده می شود قرار گرفته است. آمیگدال نقش مهمی در ارتباط با ادراک هیجانات و نشان دادن واکنش به هیجانات بخصوص هیجان ترس بر عهده دارد.

در هنگام ابتلا به اختلال وسواسی – اجباری تغییراتی در انتقال دهنده های عصبی رخ می دهد. انتقال دهنده های عصبی توسط سلول های عصبی آزاد شده و به داخل شکافهای عصبی ریخته می شوند . مهمترین عمل ناقل های عصبی در انتقال پیامهای عصبی می باشد در کنار این مورد ناقلهای عصبی بر روی رفتارها و فعالیت های روانشناختی هم اثر می گذارند. ناقل عصبی سروتونین یکی از مهمترین ناقل های عصبی است که در ارتباط با ابتلا به اختلال وسواس – اجباری نقش دارد.نتایج پژوهش های مختلف نشان می دهد داروهایی مانند دازوی فلوگزتین و یا فلوکسامین که از بازجذب ناقل عصبی سروتونین جلوگیری می نمایند و سبب افزایش میزان این ناقل عصبی در مغز می شوند علایم اختلال وسواسی -اجباری را کاهش می دهند.

زمانی که شدت اختلال وسواسی-اجباری زیاد گردد از دارو درمانی و روان درمانی می توان برای درمان آن استفاده کرد . داروهایی که برای درمان اختلال وسواسی -اجباری بکار می رود شامل داروهایی است که بر روی ناقل عصبی سروتونین اثر می گذارد. در مبتلایان به اختلال وسواسی – اجباری میزان ناقل عصبی سروتونین در درون مغز کاهش می یابد. داروهایی که اصطلاحا داروهای اختصاصی بازدارنده ی بازحدب سروتونین (SSRI) نامیده می شوند از بازجذب ناقل عصبی سروتونین جلو گیری می نمایند و سبب افزایش میزان این ناقل عصبی در درون مغز می شوند . با افزایش میزان ناقل عصبی سروتونین علایم اختلال وسواسی – اجباری کاهش می یابد. داروهایی که برای درمان اختلال وسواسی- اجباری بکار می روند اولین علایم بهبودی را بعد از دو یا سه هفته بعد از مصرف ایجاد می نمایند. این داروها بر روی نمام مبتلایان به اختلال وسواسی – اجباری اثر نمی گذارند. بر اساس پژوهشهایی که در این زمینه انجام شده است تنها 40 تا 60 درصد مبتلایان به اختلال وسواسی – اجباری به دارو درمانی پاسخ می دهند. کارآمدترین روان درمانی برای درمان اختلال وسواسی- اجباری درمان شناختی – رفتاری است. درمانگران شناختی – رفتاری پیشنهاد می نمایند که بهتر است به صورت کلی از تکنیک های رفتاری برای درمان حالت وسواس عملی و از تکنیک های شناختی برای درمان حالت وسواس فکری استفاده گردد. تکنیک های مواجهه (Exposure ) و پیشگیری از پاسخ (Response prevention ) کارآمدترین تکنیک های رفتاری برای درمان حالت وسواس عملی می باشند. میزان کارآیی تکنیک های فوق در درمان حالت وسواس عملی حدود 75 درصد برآورد شده است. فلسفه ی کاربرد تکنیک مواجهه بر روی این اصل استوار است که اجتناب از روبرو شدن با محرک های ترس زا یا ناراحت کننده سبب می شود که شخص نتواند ابعاد مختلف آن محرک را در ذهنش تجزیه و تحلیل نماید و در نتیجه حالت ترس و ناراحتی شخص ادامه می یابد. تکنیک مواجهه علاوه بر درمان اختلال وسواسی- اجباری در درمان اختلال فوبیا ( ترس غیرعادی ) نیز کاربرد دارد. برای درمان مبتلایان به اختلال وسواسی – اجباری از طریق کاربرد تکنیک مواجهه ابتدا باید این نکته اساسی به بیمار بوضیح داده شود که کاربرد این تکنیک در اوایل درمان امکان دارد همراه با ایجاد ناراحتی  و حتی افزایش میزان اضطراب وی باشد. زمانی که توضیحات فوق به بیمار داده شد باید رضایت بیمار برای بکار بردن تکنیک مواجهه جلب شود. بهتر است ارایه ی تکنیک مواجهه به صورت تدریجی باشد تا بیمار حالت اضطراب کمتری را تحمل نماید. همچینن در مواقعی که امکان اجرای تکنیک مواجهه به صورت مستقیم و عینی به علت وجود اضطراب شدید در بیمار وجود نداشته باشد بهتر است از تکنیک مواجهه ی تجسمی نیز استفاده نمود. در تکنیک مواجهه ی تجسمی شخصی که مبتلا به اختلال وسواسی – جبری می باشد بر روی صندلی راحتی می نشیند و چشمان خود را می بند و روبرو شدن با محرکی که همیشه از آن اجتناب نموده است را در ذهنش تجسم می نماید. تکنیک پیشگیری از پاسخ تکنیک رفتاری دیگری است که برای درمان حالت وسواسی عملی بکار می رود . در تکنیک فوق به شخص مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری اجازه ی اجتناب از محرکی که روبرو شدن با آن سبب اضطراب وی می شود داده نمی شود . 

برای درمان اختلال وسواسی-اجباری زمانی که در آن علامت عمده حالت وسواس فکری باشد می توان از برخی از روش های شناختی مانند روش تلاش برای برای برآورد بهتر احتمال خطر و روش تلاش برای کاهش میزان کمال گرایی استفاده نمود. علت استفاده از روش اول آن است که اشخاص مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری احتمال خطر را بسیار بالاتر از دیگران برآورد می نمایند و وجود چینن حالتی می تواند تقویت کننده ی حضور افکار وسواسی گردد .استفاده از روش کاهش دادن احتمال خطر می تواند با کاهش میزان اضطراب و نگرانی و در نهایت با کاهش افکار مزاحم و ناخواسته در بیمار مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری همراه باشد. برای اجرای روش اول از تکنیک های شناختی مانند تکنیک به زیر سوال بردن افکار  منفی که خاصیت اضطراب زایی دارند استفاده می شود. از نظر درمانگران شناختی -رفتاری اشخاص مبتلا به اختلال وسواسی-اجباری در مقایسه با سایر اشخاص حس  کمال گرایی زیادی دارند و وجود چینن حسی همراه با افزایش میزان نگرانی و در نتیجه ظاهر شدن افکار مزاحم و ناراحت کننده است . به نظر آنان اجرای روش کاهش حس کمال گرایی می تواند بهمبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری  کمک نماید تا حالت انعطاف پذیری ذهنی خود را افزایش د هند 

 منابع

Abramowitz.J.(2005).Obsessive Compulsive disorder . New York : Springer press.

Storch.h.(2016).Clinical  handbook of obsessive compulsive related disorders .New York : Springer press

Toates.F.(2005 ).Obsessive Compulsive disorder.London : Class publishing.

نوشته شده توسط دکتر حسین لطقی نیا( متخصص روانشناسی بالینی )

استفاده از مقاله به شرط نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است.

21 /7 /95

آدرس دفتر روانشناسی دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی ):تبریز ،خیابان ،17شهریور جدید ، بالاتر از تقاطع خیابان طالقانی ، برج سینا ، طبقه ی هفتم

تلفن :04135559866

بازدیدها: 3060

نظرات