ویزگیهای کلی روان درمانی بین فردی
اختلالات روانشناختی یکی از مشکلات مهم جوامع می باشد. افزایش این اختلالات خسارات مهم انسانی و اقتصادی را به جوامع وارد می نماید .برای نمونه یکی از خسارات مهم انسانی ابتلا به اختلالات روانشناختی بالا رفتن خطر اقدام به خودکشی می باشد. چنانکه دراشخاص مبتلا به اختلال افسردگی اساسی میزان خطر اقدام به خودکشی حدود 10 برابر سایر اشخاص می باشد. ابتلا به اختلالات روانشناختی علاوه بر خسارات انسانی خسارات اقتصادی زیادی را هم به جوامع وارد می کند . از جمله خسارات اقتصادی ابتلا به اختلالات روانشناختی می توان به افت میزان کارآمدی در زمینه های مختلف از جمله انجام فعالیتهای شغلی اشاره نمود.
در درمان اختلالات روانشناختی از دو روش درمان دارویی و روان درمانی استفاده می شود. از درمان دارویی معمولا زمانی بهره برده می شود که میزان شدت اختلالات روانشناختی در سطح متوسط تا شدید باشد و بر عکس از روان درمانی زمانی استفاده می شود که میزان شدت اختلالات روانشناختی در سطح خفیف تا متوسط است. البته باید به این نکته توجه نمود که در بسیاری از مواقع لازم است که در درمان اختلالات روانشناختی از درمانهای دارویی و روان درمانی به صورت همزمان استفاده نمود.
اگرچه تعاریف زیادی از روان درمانی شده است اما شاید این تعریف که روان درمانی را استفاده از مجموعه روشهایی می دانند که بکار بردن آنها می تواند سبب ایجاد تغییرات شناختی ، رفتاری و هیجانی گردد تعریفی کامل تر باشد. اکثر ابداع کنندگان روان درمانی اعتقاد دارند ایجاد تغییرات شناختی ، رفتاری و هیجانی به کمک جبنه های عمومی و تخصصی روشهای روان درمانیها اتفاق می افتد . به نظر آنان جبنه های عمومی روان درمانیها جبنه هایی هستند که تقریبا در تمام روان درمانیها مشابه هم هستند و بطور عمده اشاره به ارتباطات متقابلی می نماید که بین روان درمانگر و مراجع بوجود می آید. در طول اجرای روان درمانیها با افزایش میزان ارتباطات متقابلی که بین درمانگر و مراجع به وجود می آید تغییرات شناختی ، رفتاری و هیجانی در مراجع ایجاد شده و در نتیجه تاحدودی شدت علایم اختلالی که مراجع به آن مبتلا می باشد کاهش می یابد. در برخی از روان درمانیها مانند روان درمانی مراجع محوری که توسط کارل راجرز ( روانشناس معروف مکتب انسانگرایی ) ابداع شده است اعتقاد بر آن است که به کمک جبنه های عمومی روان درمانیها ( مانند افزایش میزان ارتباط متقابل بین درمانگر و مراجع و ابراز احساس همدلی از سوی درمانگر نسبت به مراجع ) می توان به بخش عمده ای از اهداف روان درمانی یعنی ایجاد تغییرات شناختی ، رفتاری و هیجانی دست یافت . در سوی مقابل روان درمانگرانی که به تاثیر جبنه های عمومی روان درمانی اهمیت زیادی می دهند روان درمانگرانی هم هستند که اعتقاد دارند استفاده از تکنیکهای مختلف در طول روان درمانی از عوامل اساسی اثر بخشی روان درمانی می باشند . از نظر این روان درمانگران بکار بردن تکنیک های مختلف در طول روان درمانی از عوامل اصلی ایجاد تغییرات شناختی ، رفتاری و هیجانی در مراجعان می باشد و جبنه های عمومی روان درمانیها ( مانند برقراری ارتباط درمانی و ابراز احساس همدلی از سوی روان درمانگر ) نقش کمتری را در فرایند روان درمانی بازی می نمایند.
بر اساس برآوردی که در مورد میزان روان درمانیهای ابداع شده انچام شده است معلوم گردیده که امروزه بیشتر از 300 نوع روان درمانی وجود دارد. با توجه به این موضوع که اکثر روان درمانیها از نظریه های مختلفی که در سبب شناسی (Etiology ) اختلالات روانشناختی شکل گرفته اند لذا به نظر می رسد یکی از دلایل کثرت روان درمانیها وجود نظریه های مختلف در مورد علل ابتلا به اختلالات روانشناختی می باشد .
روان درمانی بین فردی (Interpersonal psychotherapy ) یکی از انواع روان درمانیهای کوتاه مدت می باشد. روان درمانی بین فردی که با اسم اختصاری IPT مشخص می شود توسط ویزمن (Weissman) برای درمان اختلال افسردگی بزرگسالان ابداع شد. امروزه از این نوع روان درمانی علاوه بر روان درمانی اختلال افسردگی بزرگسالان در روان درمانی اختلال افسردگی نوجوانان و اختلال افسردگی بیمارانی که مبتلا به بیماریهای صعب العلاج جسمانی می باشند نیز استفاده می شود . همچینن امروزه از روان درمانی بین فردی برای درمان مبتلایان به اختلال دو قطبی ( اختلالی که مبتلایان در آن هم دوره ای از افسردگی و هم دوره ای از مانیا تجربه می نمایند) نیز استفاده می شود.
کاربرد روان درمانی بین فردی در درمان اختلال افسردگی
درمانگری که از روش روان درمانی بین فردی در درمان اختلال افسردگی استفاده می نماید اعتقاد دارد که اگرچه علایم افسردگی در اثر علل ژنتیک و محیطی شکل می گیرند اما وضعیت جاری زندگی شخص بخصوص ارتباطاتی که وی با اشخاص نزدیکش دارد در رشد و یا عدم رشد علایم اختلال افسردگی نقش دارند. همچینن به نظر درمانگرانی که از روش روان درمانی بین فردی استفاده می نمایند وقوع برخی رویدادهای ناراحت کننده شایع در زندگی مانند رویداد طلاق ، مشاجرات مکرر با همسر ، از دست دادن شغل ، نقل مکان به یک شهر دیگر ، از دست دادن یک عزیز ، بازنشستگی و ابتلا به بیماری جسمانی در ظاهر شدن علایم افسردگی نقش دارند.
روان درمانگرانی که از روش روان درمانی بین فردی برای درمان اختلال افسردگی استفاده می نمایند در درمان اختلال افسردگی به سه مورد زیر توجه بیشتری می نمایند:
1- علایم : علایم اختلال افسردگی را می توان در طبقه های شناختی ، هیجانی ، جسمانی و رفتاری قرار داد . عدم توانایی برای تمرکز ، مشکل در تصمیم گیری ، بدبینی ، احساس گناه ، مشکلات مربوط به خواب ، مشکلات مربوط به غذا خوردن ، از دست دادن علایق مختلف ، عدم لذت بردن از زندگی ، احساس خستگی و افکار خودکشی از جمله علایم مهم اختلال افسردگی می باشند
2- ویژگیهای زندگی بین فردی و زندگی اجتماعی : دریافت حمایتهای اجتماعی از سوی خانواده ، دوستان و همکاران می تواند عاملی موثر برای مقابله با علایم افسردگی باشد و در مقابل افزایش میزان دریافت محرکهای استرس زا می تواند میزان خطر ابتلا به اختلال افسردگی را افزایش دهد.
3-شخصیت : ویژگیهای شخصیتی ویژگیهای رفتاری و روانشناختی نسبتا ثابتی هستند که موجب می شوند هر شخص از دیگران متفاوت به نظر برسد. برای نمونه برخی از اشخاص از میزان عزت نفس بالایی برخوردار هستند و برخی دیگر حالت بازداری قوی دارند. برعکس بسیاری از روان درمانیها در روان درمانی بین فردی برای درمان اختلالات شخصیت تلاش زیادی صورت نمی گیرد . به نظر روان درمانگران بین فردی بسیاری از ویژگیهای ثابت شخصیتی امکان دارد در اثر ابتلا طولانی مدت به اختلال افسردگی ایجاد شده باشند. برای نمونه ویژگی تحریک پذیری (Irritable ) که یکی از ویژگیهای شخصیتی می باشد امکان دارد یکی از علایمی باشد که بعد از ابتلا به اختلال افسردگی ایجاد شده باشد و بعد از کاهش شدت علایم افسردگی میزان شدت این نوع ویژگی نیز کاهش یابد.
روان درمانگر بین فردی در طول روان درمانی بین فردی به جای تاکید زیاد به مشکلات دوران کودکی و نوجوانی بر روی مسایل و مشکلات جاری شخص توجه بیشتری را می نماید. همچینن روان درمانگر بین فردی نقش عوامل ژنتیک در افزایش خطر ابتلا به اختلالات روانشناختی را انکار نمی نماید و دراین زمینه اعتقاد دارد همانطوریکه در ابتلا به برخی از بیماریهای جسمانی مانند بیماری دیابت و بیماری فشارخون عوامل محیطی و ژنتیک بر روی یکدیگر تاثیر می گذارند در ابتلا به اختلالات روانشناختی نیز عوامل محیطی و ژنتیک به صورت مشترک نقش دارند.
از نظر روان درمانگر بین فردی مهمترین عامل محیطی که احتمال خطر ابتلا به اختلالات روانپزشکی را بالا می برد مختل شدن ارتباطات متقابل شخص بخصوص ارتباطات متقابل شخص با خانواده و اشخاص نزدیک می باشد.
روان درمانگران بین فردی اعتقاد دارند در مواقع زیر احتمال ظاهرشدن علایم افسردگی افزایش می یابد:
1-از دست دادن عزیزان و روبرو شدن با حالت عزاداری
2- روبرو شدن با دوره های خاصی از زندگی مانند دوره ی بازنشستگی و یا دوره سربازی
3-عدم مهارتهای اجتماعی متناسب با دوره ی رشدی که شخص در حالت تجربه نمودن آن است.
روان درمانگران بین فردی اعتقاد دارند اشخاصی که علایم اختلال افسردگی آنان در پی قرار گرفتن در موقعیتهایی مانند از دست دادن عزیران و یا مشکلاتی در فرایند دلبستگی به مراقبان رشد نموده است می توانند بهره ی بیشتری از اجرای روان درمانی بین فردی ببرند.
روان درمانگر بین فردی در طول جلسات اولیه ی روان درمانی بین فردی تلاش می کند که به یک ارتباط درمانی مناسب برسد و برای رسیدن به این حالت از تکنیک هایی مانند تکنیک گوش فرا دادن فعال و ابراز همدلی استفاده می نماید. همچینن روان درمانگر بین فردی در طول چلسات اولیه ی روان درمانی بین فردی تلاش می نماید تا نوع ارتباطات متقابل مراجع را با اشخاص مختلف و بخصوص با اشخاص مهم در زندگیش را بسجند ، از انتظارات مراجع از درمان آگاهی بیشتری پیدا نماید و رضایت مراجع از میزان و نحوه ی ارتباطاتش با دیگران را مورد سنجنش قرار دهد .
نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی )
استفاده از مطالب این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است
97/2/17
آدرس دفتر روانشناسی دکتر حسین لطفی نیا (متخصص روانشناسی بالینی) : تبریز، خیابان17 شهریور جدید، بالاترتقاطع از خیابان طالقانی،برج سینا، طبقه ی هفتم
تلفن:04135559866 و09144015140
منابع
Gotlb.I.&.Hammen.C.(2009). Handbook of depression.New York : Guiford press
Hersen.M.(2007). Adult psychopathology and diagnosis . New York : John wiley & sons Inc
Ingram.R.(2009). Ther international encyclopedia of depression . New York : Springer publishers
–
بازدیدها: 1733
نظرات