انواع اختلالات اضطرابی و روش های درمان آنها ( بخش سوم) :اختلال فوبیای خاص

اختلالات اضطرابی یکی از اختلالات شایع روانشناختی است. این طبقه از اختلالات شامل اختلالاتی مانند اختلال پانیگ (Panic disorder) ، اختلال اضطراب منتشر ،اختلال اضطراب اجتماعی (Social anxiety disorder )  و اختلال فوبیای خاص( Specific phobia) است. در دو بخش قبلی این سلسله از مقالات تلاش نمودم در مورد ویژگیها و روش های درمانی دو نوع از اختلالات اضطرابی ( اختلال پانبک و اختلال اضطراب اجتماعی )توضیحاتی را ارایه دهم. در بخش سوم این سلسله از مقالات در مورد ویژگیها و روش های درمانی یکی دیگر از انواع اختلالات اضطرابی به نام اختلال فوبیای خاص توضیح خواهم داد.

بخش سوم : اختلال فوبیای خاص

اختلال فوبیای خاص یکی از شایعترین انواع اختلالات اضطرابی می باشد و این اختلال در بین زنان شایع ترین نوع اختلالات روانشناختی می باشد. با وجود شیوع زیاد این اختلال درصد بسیاری کمی از مبتلایان به اختلال فوبیای خاص برای درمان مراجعه می نمایند و شاید یکی از علل مراجعه ی کم مبتلایان به اختلال فوبیای خاص برای درمان این موضوع باشد که اکثریت مبتلایان به اختلال فوبیای خاص تلاش می کنند که از محرکهای ترس زا اجتناب نمایند و در نتیجه با اجتناب از محرکهای ترس زا احساس آرامش موقت می نمایند. براساس یکی از معتبرترین طبقه بندی تشخیصی که از سوی انجمن روان پزشکی آمریکا ارایه شده است و به DSM-V معروف است ملاکهای تشخیصی فوبیای خاص عبارتند از :

A) وجود ترس یا اضطراب آشکار از یک شیی یا موقعیت خاص (برای مثال از حیوانات ، بلندی و دیدن خون)

B )  تقریبا درتمام مواقع قرار گرفتن در آن موقعیت و یا دیدن آن شیی تحریک کننده ی حالت تر

س و اضطراب است

C)  از موقعیت یا شیی تحریک کننده ی حالت ترس یا اضطراب به صورت فعالانه ای اجتناب می شود

D) ترس و اضطزاب ایجاد شده ناشی از روبرو شدن با آن موقعیت یا شیی تحریک کننده ی حالت ترس و اضطراب بسیار بیشتر از خطر واقعی آن شیی یا آن موقعیت است.

E)ترس و اضطراب ایجاد شده به صورت مداوم است و به طور معمول باید حداقل شش ماه تداوم داشته باشد.

F) ترس ، اضطراب یا اجتناب ایجاد شده موجب ناراحتی کلینیکی یا ایجاد آسیب در حوزه های اجتماعی ، شغلی و یا سایر موارد می شود.

G)علایم این اختلال ناشی از وجود سایر اختلالات روان شناختی مانند اختلال پانیک نمی باشد

در طبقه بندی DSM-V اختلال فوبیای خاص به انواع فرعی زیر تقسیم می شود:

-فوبیای حیوانات(برای مثال فوبیا از حشرات ، سگها )

-فوبیا از محیط طبیعی ( برای مثال فوبیا از بلندی ، آب و طوفان )

-فوبیا از آسیب دیدن ، تزریق و خون ( برای مثال فوبیا از سرنگ )

-فوبیا از موقعیتها ( برای مثال فوبیا از سوار شدن به هواپیما ، آسانسور و مکانهای بسته )

-فوبیا از سایر موارد( برای مثال فوبیا حضور از موقعیتهایی که امکان دارد منجر به ایجاد خفگی و یا ایجاد تهوع شود)

نتایج برخی از برآوردها نشان می دهد که در 75 درصد مواقع اشخاص مبتلا به اختلال فوبیای خاص از بیشتر از یک موقعیت و یا شیی ایجاد کننده فوبیا دچار ترس و هراس می باشند.

علامت اصلی اختلال فوبیای خاص وجود ترس یا اضطراب در زمانی می باشد که شخص با یک موقعیت یا شیی که حالت اضطراب و ترس وی را تحریک می کند روبرو می شود. حالت فوبیای خاص می تواند با حالت حمله ی پانیک همراه باشد و حالت حمله ی پانیک حالتی ناخوشایند است که با برانگیختگی سیستم عصبی همراه است و در طی این حمله که چند دقیقه طول می کشد شخص علایم شدید جسمی اضطراب مانند افزایش میزان ضربان قلب ، افزایش آهنگ تنفس ، سردرد ، سرگیجه و احساس تهوع را تجربه می کند . همچینن شخصی که علایم جسمانی حمله ی پانیک را تجربه می کند در کنار تجربه ی این علایم برخی از احساس های روان شناختی مانند احساس عدم کنترل بدن و احساس متوقف شدن فعالیت قلب را نیز ممکن است تجربه کند. علامت دیگر ابتلا به اختلال فوبیای خاص اجتناب شدید از محرکهای ایجاد کننده ی ترس و اضطراب می باشد و این به معنای آن است که شخص به صورت عمدی به صورتی رفتار می کند که از روبرو شدن با محرکهای ایجاد کننده ی حالت فوبیا جلوگیری نموده و یا تلاش می کند که ارتباط خود با این محرکها را به حداقل برساند. یکی دیگر از علامتهای اختلال فوبیای خاص آن است که ترس و اضطراب ایجاد شده در نتیجه ی روبرو شدن و یا پیش بینی روبرو شدن با مجرک ایجاد کننده فوبیا بسیار بیشتر از احتمال خطر واقعی آن محرک می باشد.در این رابطه می توان گفت اگرچه اشخاصی که مبتلا به فوبیای خاص می باشند تشخیص می دهند که واکنشهای آنها در برابر روبرو شدن با محرک یا مجرکهای ایجاد کننده ی فوبیا نامناسب است اما آنها گرایش دارند به هنگام روبرو شدن با موقعیتهای ترس زا برآورد بالاتری از خطر را داشته باشند. علامت دیگری که برای تشخیص اختلال فوبیا ضروری است تجربه علایم این اختلال حداقل برای شش ماه می باشد و بالاخره آخرین علامت اختلال فوبیای خاص وجود شدت زیاد علایم و ایجاد آسیب در عملکردهای اجتماعی ، شغلی و تحصیلی می باشد.

اشخاصی که به اختلال فوبیای خاص مبتلا می باشند در مقایسه با سایر اشخاص حالت برانگیختگی فیزیولوژیکی بالاتری را در طول مواجهه با شیی یا موقعیت ترس زا یا مضطرب کننده تجربه می نمایند.

در افزایش خطر ابتلا به اختلال فوبیای خاص عوامل ژنتیک و عوامل محیطی نقش دارند. از جمله عوامل ژنتیک که در ابتلا به اختلال فوبیای خاص نقش دارند می توان به عامل سرشت  (Temperament) اشاره نمود. حالتهای سرشتی حالتهای فطری می باشند که از هنگام تولد اثر خود را در قالب انجام برخی از رفتارها و نشان دادن خلق و خوی خاص نشان می دهند. حالتهای سرشتی بتدریج بر اثر تاثیر عوامل محیطی تا حدی تغییر می یابند . از جمله حالتهای سرشتی که امکان دارذ در ابتلا و یا تداوم علایم اختلال فوبیای خاص نقش داشته باشند می توان به وجود حالت سرشتی عاطفه ی منفی (عصبی گرایی ) و حالت سرشتی بازداری رفتاری اشاره نمود. همچینن نتایج برخی از تحقیقات نشانگر نقش وراثت در ابتلا به اختلال فوبیای خاص می باشد . نتایج یک برآوردی که در مورد میزان وراثت پذیری در ابتلا به اختلال فوبیای خاص انجام گرفته است نشان دهنده ی نقش 25 الی 32 درصدی این عامل  در ابتلا به اختلال فوبیای خاص می باشد  .از سوی دیگر عوامل محیطی نیز امکان دارد در بالا بردن خطر ابتلا به اختلال فوبیای خاص نقش داشته باشند از جمله عوامل محیطی که امکان دارد در بالا بردن خطر ابتلا به اختلال فوبیای خاص نقش داشته باشد می توان به حمایت زیاد والدین از کودکان، از دست دادن والدین در دوران کودکی و مورد آزار جسمی و جنسی قرار گرفتن در دوران گودکی اشاره نمود.

در ارتباط با میزان ابتلای زنان و مردان به انواع فرعی فوبیای خاص تفاوتهایی بین آنها وجود دارد به نحوی که که میزان ابتلا به فوبیای خاص موقعیتی ، فوبیای خاص محیط طبیعی و فوبیای خاص حیوانات در بین زنان بیشتر است در حالی میزان ابتلا به فوبیای خاص خون – تزریق و فوبیای خاص آسیب دیدن در بین زنان و مردان مساوی است. ابتلا به اختلال فوبیای خاص مانند سایر انواع اختلالات روانشناختی با آسیب به کارکردهای مختلف مانند آسیب به کارکردهای شغلی ، ارتباطی و اجتماعی همراه می باشد. همچینن ابتلا به اختلال فوبیای خاص با کاهش کیفیت زندگی همراه می باشد. از سوی دیگر اشخاصی که مبتلا به اختلال فوبیای خاص می باشند در مقایسه با سایر اشخاص در خطر بیشتری برای ابتلا به سایر اختلالات روانشناختی مانند برخی از انواع اختلالات اضطرابی ، اختلال وابستگی به مواد  و برخی از انواع اختلالات شخصیتی بخصوص اختلال شخصیتی وابسته قرار دارند .

روشهای درمان

اصلی ترین روش درمان اختلال فوبیای خاص استفاده از روشهای روان درمانی است و تنها از داروها در مواردی که شدت علایم خیلی شدید است استفاده می شود. به طور کلی امروزه روش های روان درمانی زیادی برای درمان اختلالات روانشناختی ابداع شده است و اگرچه انواع مختلف روان درمانی از نظر روشهای رسیدن به اهداف خود با یکدیگر تفاوت دارند اما می توان گفت هدف اکثر روش های روان درمانی ایجاد تغییراتی در پاسخهای هیجانی ، شناختی و رفتاری مراچعان می باشد. روان درمانیهای که براساس نظریه های شناختی و رفتاری پایه گذاری شدند بر روی ایجاد تغییراتی در پاسخهای شناختی و رفتاری مراجعان خود اصرار می ورزند درحالیکه که روان درمانیهایی که بر اساس نظریه های روان تحلیلی و یا روان کاوی پایه گذاری شده اند بر روی ایجاد تغییراتی در پاسخهای هیجانی مراجعان خود پافشاری می نمایند.یکی از اصلی ترین روش های روان درمانی اختلال فوبیای خاص روش های مختلف درمانهای شناختی – رفتاری است. در درمان های شناختی- رفتاری اختلال فوبیای خاص در اغلب مواقع از سه روش مواجهه (Exposure) ، بازسازی شناختی و آموزش آرمیدگی (Relaxtion) استفاده می شود. روش مواجهه یکی از روش های رفتاری است که علاوه بر درمان اختلال فوبیای خاص از آن برای درمان اختلال وسواسی- اجباری ، اختلال پانیک ، اختلال اضطراب منتشر و اختلال فوبیای اجتماعی نیز از آن استفاده می شود. با توجه به وضعیتهای مختلفی که بیمار با آن روبرو می باشد روش مواجهه به چندین صورت می تواند اجرا شود . برای نمونه از شایعترین انواع  روش مواجهه که برای بیماران مبتلا به اختلال فوبیای خاص قابل اجرا می باشد می توان به روش مواجهه ی واقعی و روش مواجهه تصوری اشاره نمود. در روش مواجهه ی واقعی شخصی که مبتلا به اختلال فوبیای خاص می باشد با محرک یا موقعیت مورد ترس اش در زندگی واقعی اش روبرو می شود.روش مواجهه ی واقعی در مقایسه با روش مواجهه تصوری از اثر بیشتری برخوردار می باشد. در روش مواجهه تصوری شخص در ذهن خویش با محرک یا موقعیت ترس زا روبرو می گردد. از روش مواجهه ی تصوری معمولا زمانی استفاده می شود که امکان استفاده از مواجهه ی واقعی وجود نداشته باشد ( مانند زمانی که مراجع مبتلا به فوبیای پرواز می باشد)همچینن از روش مواجهه ی تصوری زمانی استفاده می شود که میزان شدت ترس و اضطراب بسیار زیاد بوده و امکان استفاده از روش مواجهه واقعی وجود ندارد.در برخی از موقعیتها هم بهتر است روند اجرای روش مواجهه با روش مواجهه ی تصوری شروع شده و با ادامه ی اجرای روش مواجهه ی تصوری بتدریج این روش جای خود را به اجرای روش مواجهه ی واقعی بدهد.قبل از اجرای روش مواجهه لازم است که درمانگر شناختی- رفتاری اطلاعاتی به مراجع خود در مورد نحوه ی اثربخشی روش مواجهه ارایه دهد. در مدل درمانی شناختی- رفتاری دو فرضیه در مورد نحوه ی اثربخشی روش مواجهه در کاهش میزان ترسها ارایه شده است . بر اساس فرضیه ی اول اجرای مکرر روش مواجهه می تواند سبب گردد که نوعی حالت عادت پذیری (Habitation ) شکل گیرد و در اثر ایجاد این حالت مراجع نسبت به روبرو شدن با محرک یا موقعیت ترس زا واکنش بسیار کمتری را نشان دهد و بر اساس فرضیه ی دوم اجرای مکرر روش مواجهه سبب از بین رفتن حالت شرطی شدگی می گردد و با از بین رفتن حالت شرطی شدگی این حالت که یک محرک شرطی بتواند پاسخ شرطی ایجاد کند از بین می رود و در نهایت روبرو شدن با محرک یا موقعیت ترس زا دیگر نمی توانند حالت ترس را ایجاد نمایند. برای اجرای روش مواجهه لازم است که درمانگر و مراجع با کمک همدیگر فرمی که فرم سلسله مراتب ترس ها نامیده می شوند را پر کنند. این فرم می تواند شامل 10 تا 15 مورد از محرکها و یا موقعیتهایی باشد که شخص از روبرو شدن با آنها ترس دارد و از آنها اجتناب می نماید باشد. برای مشخص شدن میزان ترس از هر یک از این محرکها یا موقعیتها نمرات 0 تا 100 به آنها تعلق می گیرد که نمره ی صفر به معنای عدم ترس و نمره ی 100 به معنای تجربه ی شدیدترین حالت ترس است.زمانی که فرم سلسله مراتب ترس از سوی درمانگر و مراجع تهیه شد در مرحله ی بعدی اجرای روش مواجهه ، مراجع براساس فرم سلسله مراتب ترسها  با محرک یا موقعیتهای ترس زا روبرو می شود و میزان ترس خود را به هنگام روبرو شدن با آن محرکها در یک مقیاس صفر تا صد مشخص می نماید. اجرای روش مواجهه تا زمانی ادامه می یابد که کاهش معناداری در واکنش مراجع نسبت به محرک یا موقعیت ترس زا ایجاد گردد. در مدل درمانی شناختی – رفتاری توصیه می گردد که تا حد امکان میزان زمان اختصاص یافته به مواجهه با محرک یا موقعیت ترس زا  طولانی باشد و در زمان اجرای روش مواجهه از انجام رفتارهایی که از سوی مراجع انجام می گیرد و اصطلاحا رفتارهای ایمنی (Safety) نامیده می شوندخودداری شود . در مدل درمان شناختی – رفتاری رفتارهای ایمنی به مجموع رفتارهایی گفته می شود که به قصد اجتناب از روبرو شدن با محرک یا موقعیت ترس زا توسط مراجع بکار می رود از جمله ی این رفتارها در مبتلایان به اختلال فوبیای خاص می توان به دور نگه داشتن سوزنها از سوی بیماران مبتلا به اختلال فوبیای خاص که نوع اختلال آنها اختلال فوبیای خاص از اشیای تیز است و رانندگی تنها زمانی که شخص دیگری کنار او نشسته است در شخصی که اختلال فوبیای خاص موقعیتی دارد اشاره نمود

روش اجرای جلسات روش مواجهه می تواند به صورت متفاوت باشد به طوری که روش اجرای این روش می تواند به صورت پی در پی برای مثال چهار بار در روز و یا به صورت فاصله دار مانند چهار بار در طول یک هفته اجرا شود..

از دیگر روشهای درمان شناختی- رفتاری برای درمان اختلال فوبیای خاص می تواند بکار رود می توان  به روشهای شناختی اشاره نمود . یکی از روشهای شناختی  درمان های شناختی-رفتاری که در درمان اختلال فوبیای خاص می تواند کاربرد داشته باشد روش بازسازی شناختی می باشد. هدف از اجرای روش بازسازی شناختی تغییر دادن افکار خودکار ، فرضیات اولیه و طرحواره های شناختی منفی می باشد.زمانی که از روش بازسازی شناختی برای درمان اختلال فوبیای خاص استفاده می شود مراجعی که به اختلال فوبیای خاص مبتلا می باشد فرا می گیرد که به چه صورت افکار خودکار ، فرضیات اولیه و طرحواره های شناختی منفی خود را شناسایی ، ارزیابی و در نهایت تغییر دهد. درمانگران شناختی- رفتاری برای اجرای روش بازسازی شناختی از تکنیکهای مختلفی مانند تکنیک سقراطی ، تکنیک پیکان رو به پائین و تکنیک سه سوال استفاده می نمایند . به عنوان نمونه این درمانگران در جریان اجرای تکنیک سه سوال از مراجعان خود می خواهند که سه سوال زیر را برای خود مطرح نموده و تلاش کنند به این سه سوال پاسخ دهند.این سه سوال عبارتند از :

-چه شواهد و مدارکی درستی این افکار را تائید می نمایند؟

– از چه جبنه های دیگر می توان به رویداد اتفاق افتاده نگاه نمود؟

-اگر این افکار درست باشند معنای آن افکار چه می باشد؟

منابع

            American psychiatric publishers (2022). DSM-V. Washington: American   psychiatric publishers

Barlow. D.H.(2021). Clinical handbook of psychological disorders. New York: Guilford press

                      Leahy. R.L.(2017). Cognitive therapy techniques. New York :  Guilford press

پایان بخش سوم

تالیف دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی)

استفاده از مطالب این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است

آدرس دفتر روانشناسی و مشاوره دکتر حسین لطفی نیا : تبریز ، خیابان 17 شهریور جدید ، حدفاصل خیابانهای ارتش و طالقانی ، ساختمان سینا ، طبقه ی هفتم

تلفن : 04135559866

بازدیدها: 314

نظرات