چهار تکنیک شناختی برای کاهش علایم اختلال افسردگی
اختلال افسردگی یکی از اختلالات شایع روانشناختی می باشد. ابتلا به اختلال افسردگی با خسارات مختلف انسانی و اقتصادی همراه می باشد . از جمله مهمترین خسارات انسانی ابتلا به اختلال افسردگی افزایش قابل توجه خطر خودکشی می باشد و از جمله مهمترین خسارات اقتصادی ابتلا به اختلال افسردگی کاهش میزان کارآیی شغلی مبتلایان به این اختلال و صرف هزینه های فراوانی است که برای درمان اختلال افسردگی مصرف می شود است. برای درمان اختلال افسردگی از درمانهای مختلف دارویی و روش های مختلف روات درمانی استفاه می شود. در اکثر مواقع درمان دارویی اختلال افسردگی به کمک داروهایی که اصطلاحا داروهای ضد افسردگی نامیده می شوند انجام می گیرد. انواع مختلفی از داروهای ضدافسردگی ابداع شده اند از جمله ی این داروها می توان به داروهای بازدازنده ی اختصاصی بازجذب سروتونین یا داروهای SSRI و داروهای ضدافسردگی سه حلقه ای اشاره نمود. زمانی که میزان شدت علایم در مبتلایان به اختلال افسردگی در سطخ خفیف تا متوسط قرار دارد اجرای روان درمانی به عنوان یکی از روش های انتخابی درمان مطرح است . امروزه برای درمان اختلال افسردگی از انواع مختلف روان درمانیها استفاده می شود . یکی از مهمترین و در عین حال کارآمدتر ین روشهای درمانی که برای درمان اختلال افسردگی از ان استفاده می شود روش روان درمانی شناختی- رفتاری است. روان درمانی شناختی- رفتاری درمانی کوتاه مدت و در عین حال ساختار یافته است و میران متوسط جلسات درمانی این روش درمانی بین 12 الی 15 جلسه می باشد. جلسات درمان شناختی – رفتاری معمولا به صورت هفیکی بزگزار می شود و در هر جلسه بعد از انتخاب موضوعاتی که باید در آن جلسه مورد بررسی قرار گیرند ، به مراجع انواع مختلفی از تکنیکهای شناختی- رفتاری برای مقابله با علایم افسردگی آموزش داده می شود و سپس در پایان جلسه ی درمان انواع مختلفی از تکالیف خانگی ارایه می شود تا مراجع آنها را در خانه اش تمرین کند. بر اساس نتایج پژوهشهای مختلفی که در مورد میزان کارآیی درمان شناختی- رفتاری انجام گرفته است میزان کارآمدی این روش در درمان انواع مختلف اختلال افسردگی که میزان شدت آنها در سطح خفیف تا متوسط قرار دارد حدود 70درصد برآورد شده است. برای درمان شناختی -رفتاری اختلال افسردگی از تکنیک های مختلف شناختی و رفتاری استفاده می شود و مبنای مهم انتخاب این تکنیک ها برای درمان نتایجی است که از مرحله ی ارزیابی بدست می آید. در این مقاله تلاش دارم که به چهار نوع ازتکنیک ها یی که در اغلب مواقع در درمان شناختی – رفتاری اختلال افسردگی مورد استفاده قرار می گیرند اشاره کنم :
1- تکنیک بازسازی شناختی
تکنیک بازسازی شناختی یکی از تکنیکها های شناختی است که درمانگران شناختی –رفتاری به مراجعان مبتلا به اختلال افسردگی خود برای مقابله ی بهتر با افکار و نگرشهای منفی که دارند آموزش می دهند. در درمان شناختی – رفتاری فرض می شود مراجعان مبتلا به اختلال افسردگی با استفاده از تکنیکهای بازسازی شناختی می توانند در نگرش ها و اعتقادات منفی خود تغییرات مهمی را بوجود آورند و هیجانات مثبت ( مانند هیجان شادی و آرامش ) را جایگزین هیجانات منفی ( مانند هیجان خشم و هیجان اضطراب ) نمایند . برای اجرای تکنیک بازسازی شناختی ابتدا لازم است افکار ناراحت کننده ای که خود بخود به ذهن می آیند و سبب ناراحتی می شوند را شناسایی نمود. راههای مختلفی برای شناسایی افکار ناراحت کننده ای که به ذهن می آیند وجود دارد یکی از این راهها آن است که در موقع تجربه ی حالتهای هیجانی منفی ( مانند هیجان غمگینی و یا خشم ) شخص از خود بپرسد که قبل از تجربه ی چینن حالت هیجانی در ذهنش چه افکاری جریان داشته است. بعد از شناسایی این افکار مرحله دوم تکنیک بازسازی شناختی آغاز می شود در این مرحله شواهد مربوط به درستی و یا نادرستی افکار ناراحت کننده مورد بررسی قرار می گیرد. برای اجرای مرحله دوم لازم است شواهد ی که مربوط به درستی و یا نادرستی افکار ناراحت کننده می باشد در ذهن بررسی شوند. اجرای موفقیت آمیز مرحله دوم تکنیک بازسازی شناختی سبب می شود که شخص به نادرستی افکار ناراحت کننده ای که در ذهنش به صورت مکرر جریان دارد پی ببرد .برای اجرای موفقیت آمیز مرحله دوم تکنیک بازسازی شناختی پرسیدن سوالاتی مانند سوالات زیر از خود می تواند بسیار مفید باشد.
-آیا شواهد کافی برای حمایت از این افکار وجود دارد؟
-اگر این افکار درست باشند بهترین روش مقابله با مشکل پیش آمده چه می باشد؟
مرحله سوم اجرای تکنیک بازسازی شناختی بعد از مطرح نمودن سوالات فوق آغاز می شود . در این مرحله شخص باید سعی نماید افکار متفاوت با افکار منفی و افکار ناراحت کننده به ذهنش بیاورد . اجرای موفقیت آمیز مرحله سوم تکنیک بازسازی شناختی در کاهش افکار ناراحت کننده و تغییر نگرش ها ی منفی وی نقش مهمی دارد.
2- تکنیک فعال سازی رفتار (Behavioral Activation )
در اغلب مواقع تکنیک فعال سازی رفتار در درمان اختلال افسردگی همراه با درمان شناختی- رفتاری اختلال افسردگی بکار می رود. هدف عمده از بکار بردن تکنیک فعال سازی رفتار اجرای فعالیتهای مختلف بخصوص فعالیتهایی است که انجام آنها با ارایه ی پاداش از سوی محیط همراه است می باشد. در درمان شناختی- رفتاری فرض می شود اجرای تکنیکهای رفتاری در جریان اجرای درمان شناختی- رفتاریی می تواند به از بین رفتن انواع خطاهای ذهنی کمک کند. یکی از ابرازی که می تواند اجرای تکنیک فعال سازی رفتار را تسهیل کند اجرای تکنیک ثبت فعالیتها می باشد . در جریان اجرای تکنیک ثبت فعالیتها از مراجعان خواسته می شود که زمان و نوع فعالیتهای خود را در طول یک روز را ثبت کنند. همچینن در جریان اجرای تکنیک ثبت فعالیتها مراجعان می توانند علاوه بر ثبت نوع فعالیتها و ساعات فعالیتها میزان احساس رضایت از انجام فعالیتها ( از صفر تا صد) و میزان احساس تسلط بر فعالیتها (از صفر تا صد)را نمره گذاری نمایند . با اجرای تکنیک فعال سازی رفتار مبتلایان به اختلال افسردگی آگاهیهایی مانند آگاههای زیر را به دست می آورند :
1-انجام فعالیت ها افزایش انگیزه ها را در پی دارد : استفاده از تکنیک فعال سازی رفتار می تواند افزایش فعالیت ها را در پی داشته باشد و افزایش فعالیتها می تواند سبب افزایش انگیزه ها شود
2 – ایجاد این باور گه موفقیت در خود کوشش نمودن است نه در به نتیجه رسیدن: اشخاصی که مبتلا به اختلال افسردگی هستند امکان دارد به میزان فعالیتهای مختلف خود اهمیت ندهند و ایجاد چینن حالتی می تواند میزان انرژی آنان را بسیار پائین آورد . در جریان اجرای تگنیگ فعال سازی رفتار مراجعان مبتلا به اختلال افسردگی تشویق می شوند که به انواع فعالیتهایی که در طول روز انجام می دهند توجه بیشتری نمایند و به جای توجه به نتایج انجام فعالیتها بر روی تلاشهای خود متمرکز شوند و موفقیت خود را نه در به نتیجه رسیدن بلکه در انجام کارها یا فعالیتها بدانند . به عبارت دیگر به کمک اجرای تکنیک فعال سازی رفتار مبتلایان به اختلال افسردگی به این باور می رسند که آنان با انجام فعالیتهای خود شایستگی دریافت پاداش را دارند.
3-مشخص نمودن هدف و منطق انجام فعالیت : زمانی که مراجعان قصد انجام فعالیتی را دارند امکان دارد هدف آنان از انجام آن فعالیت مبهم و یا خیلی خاص باشد. با کمک تکنیک فعال سازی رفتار اشخاص یاد می گیرند که بهتر است هدف از انجام کار شخصی و ناشی از یک حالت حس درونی باشد و این در خالی است که زمانی که هدف از انجام یک فعالیت از سوی دیگران تعیین می شود امکان دارد حالتی از مقاومت و خشم از انجام آن فعالیت ایجاد شود.
4- دادن اعتبار و پاداش به خود در هنگام انجام فعالیتها: اشخاصی که مبتلا به اختلال افسردگی شده اند به خاطر دید منفی که به خود و دنیا دارند گرایش دارند که میزان عملکرد های خود را به صورت بسیار ضعیف نشان دهند و آنان گرایش دارند که میزان عملکرد خود را با گذشته یعنی زمانی که میزان سطح عملگرد آنان بسیار بالاتر بود مقایسه نمایند. به کمک تگنیک فعال سازی رفتار مراجعان مبتلا به اختلال افسردگی فرا می گیرند که در برابر انجام هر مرحله از فعالیت خود اعتبار لازم را برای خود در نظر گرفته و به خود پاداش لازم را ارایه دهند. به طور کلی پاداش هایی که اشخاص در مقابل انجام فعالیتها به خود ارایه می دهند می تواند به صورت پاداشهای خارجی و یا پاداشهای درونی باشد. پاداشهای خارجی می تواند به صورت خرید چیزی که شخص تمایل زیادی به داشتن آن دارد باشد و پاداش درونی می تواند شامل بیان جملات مثبتی در مورد خود باشد. ارایه ی پاداش های درونی کارآمدتر از ارایه ی پاداشها ی بیرونی در افزایش میزان انجام فعالیتها است و این موضوع بیشتر به این خاطر است که ارایه ی پاداش های درونی می تواند میزان اعتماد به نفس شخص را بالاتر برده و یک حس موفقیت شخصی را ایجاد نماید.
3 تکنیک حل مساله
تکنیک حل مساله یکی از تگنیکهای موثر در کاهش علایم افسردگی می باشد. در درمان شناختی- رفتاری از تکنیک حل مسال به عنوان یکی از تکنیک های اصلی برای درمان انواع اختلالات روان شناختی بخصوص اختلال افسردگی استفاده می شود
اجرای تکنیک حل مساله شامل اجرای شش مرحله ی فرعی زیر است:
1-مرحله ی تعریف دقیق مساله
در این مرحله مراجع باید تلاش نماید مساله ای که برای او رخ داده است را به صورت کاملا دقیق و با عبارات واضح برای خود تعریف کند.
2-مرحله ی تعیین اهداف حل مساله
در مرحله ی تعیین اهداف حل مساله مراجع باید بتواند اهدافی قابل دسترس برای حل مساله ای که با آن روبرو شده است را برای خود تعیین کند و مراحل رسیدن به آن اهداف رادر ذهنش به تصویر بکشد. برای مثال زمانی که مراجعی مشکل خود را نداشتن دوستان صمیمی در زندگیش می داند هدف قابل دسترس وی برای حل این مساله رساندن دوستان صمیمی خود به عدد دو و یا سه باشد.
3-مرحله ی به ذهن آوردن انواع راه حلهای احتمالی
در این مرحله مراجع تلاش می کند که انواع راه حلهای احتمالی برای حل مساله ای که با آن روبرو شده را به ذهنش بیاورد و راه حلهای احتمالی که به ذهنش می آید را در صفحه ای یادداشت می کند . همچینن در این مرحله مراجع سعی می کند که هر چه درتوان دارد راه حل های بیشتری را به ذهنش بیاورد بدون آنکه به کار آمد و یا ناکارآمد بودن آن راه حلها توجه نماید. به عبارت دیگر هدف از اجرای این مرحله رسیدن به بیشترین راه حلهای احتمالی است.
4-انتخاب راه حل مناسب از بین راه حل های احتمالی
در این مرحله مراجع راه حل مناسبی که اتنخاب آن بیشترین مزیت و کمترین ضرر را نسبت به انتخاب سایر راه حل های احتمالی دارد را به عنوان راه حل مناسب برای حل مساله ای که با آن روبرو شده است انتخاب می کند.
5- اجرای راه حل انتخاب شده
در مرحله ی اجرای راه حل انتخاب شده ، مراجع ابتدا مقدمات لازم را برای امکان پذیر شدن اجرای راه حل انتخاب شده فراهم می کند و سپس راه حل انتخاب شده را اجرا می نماید.
6-بازخورد (Feedback)
مرحله ی بازخورد آخرین مرحله ی فرعی اجرای تکنیک حل مساله است . در این مرحله مراجع نتایج بدست آمده از اجرای راه حل انتخاب شده را مورد بررسی قرار می دهد و اگر به این نتیجه برسد که راه حل بکار برده شده سبب حل مساله ای که وی با آن روبرو بود گردیده است اجرای تکنیک حل مساله خاتمه می یابد و مراجع می تواند از این راه حل درموقعیتهای مشابه ای که در آینده ممکن است پیش آید نیز استفاده کند اما اگر مراجع به این نتیجه برسد که استفاده از راه حل انتخاب شده با موفقیت همراه نبوده است وی می تواند به مرحله ی چهارم یعنی مرحله ی انتخاب راه حل مناسب از بین راه حلهای احتمالی برگردد و راه حل مناسبی دیگری که اجرای آنها مزیت زیاد و ضرر کمتری داشته باشد را انتخاب نماید.
4-تکنیک های مدیریت استرس
افزایش میزان شدت محرک های استرس زا و ناتوایی در مدیریت آنها می تواند با افزایش خطر ابتلا به بیماریهای جسمانی ( مانند بیماریهای قلبی – عروقی و گوارشی ) و اختلالات روانپزشکی ( مانند اختلالات افسردگی و اضطرابی ) همراه باشد. نتایج پژوهش های مختلف نشان می دهد که تجربه محرک های استرس زا بخصوص محرکها های استرس زای شدید نقش مهمی در ابتلا به اختلال افسردگی دارد . برای مدیریت استرس از تکنیکهای مختلفی استفاده می شود و بکار بردن این تکنیک ها به مبارزه موثر با محرک های استرس زا کمک می کند.آموزش تکنیکهای مدیریت استرس با افزایش میزان توانایی مقابله با حالتهای هیجانی منفی ( مانند هیجان خشم و یا هیجان غمگینی ) همراه است.در اغلب مواقع مدیریت استرس با استفاده از آموزش یک سلسله تکنیکهای شناختی و رفتاری انجام می گیرد . از جمله تکنیکهایی که در مدیریت استرس از آنها استفاده می شود می توان به تکنیک های آرمیدگی (Relaxation) و بازسازی شناختی اشاره نمود.
منابع
Ingram.R.(2009). The international encyclopedia of depression. New York: Springe
Leahy.R.Holland .S. &. McGin.L.Treatment plan and intervention for depression and anxiety
disorders . New York: Guilford press
Power .M.(2013).The wily handbook of mood disorders .New
York:Wiley –Blackwell Inc
Reinecke.M.& Davison .M.(2002). Comparative treatments of depression . New York
Springer publishing company
نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا (متخصص روانشناسی بالینی)
استفاده از مطالب نوشته شده در این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است
آدرس دفتر روانشناسی دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روان شناسی بالینی ): تبریز ، خیابان 17 شهریور جدید ، حدفاصل خیابانهای طالقانی و ارتش ، ساختمان سینا ، طبقه ی هفتم
شماره تلفن: 04135559866
1402/2/29
بازدیدها: 192
نظرات