مدلهای شناختی – رفتاری معاصر در مورد سبب شناسی ابتلا به اختلال وسواسی -اجباری (Obsessive-compulsive disorder)

اختلال وسواسی -اجباری (Obsessive-compulsive disorder ) یکی از اختلالات نسبتا شایع روانشناختی است. در طبقه بندیهای قبلی مربوط به انواع اختلالات روانشناختی که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا ارایه شده بود و تحت عنوان DSM معروف بود اختلال وسواسی – اجباری در طبقه ی مربوط به اختلالات اضطرابی قرار گرفته بود و این اختلال به همراه دیگر اختلالات اضطرابی مانند اختلال پانیک ، اختلال اضطراب منتشر و فوبیا در یک طبقه قرار داشت اما در آخرین طبقه بندی اختلالات روانشناختی ( یعنی DSM-V)که توسط انجمن فوق الذکر در سال 2015ارایه شد اختلال وسواسی- اجباری در طبقه ای مستقل به نام طبقه ی اختلال وسواسی و اختلالات مرتبط با آن قرار گرفت . علت عمده ی تغییر طبقه ی اختلال وسواسی – اجباری را باید به تفاوتهایی که اختلال وسواسی- اجباری در مقایسه با سایر اختلالات اضطرابی از نظر نوع علایم دارد نسبت داد. همچینن یکی از علل جدا شدن اختلال وسواسی -اجباری از طبقه ی مربوط به سایر اختلالات اضطرابی در اهمیت زیاد این اختلال و باز شدن راه برای انجام پژوهشهای بیشتر در زمینه ی سبب شناسی و راههای بهتر درمان این اختلال باید دانست.

اختلال وسواس- اجباری شامل دو علامت مهم افکار وسواسی (Obsession) و اعمال وسواسی (Complusion) است . افکار وسواسی شامل مجموعه ای از افکار ، تصاویر ذهنی و حالتهای تکانه ای (Impulsive ) هستند که خود بخود و به صورت مکرر  به ذهن شخص می آیند وسبب ناراحتی وی می گردند. این افکار می تواند در طبقه های مختلفی (مانند طبقه ی مربوط به انجام اعمال پرخاشگرانه ) قزار گیرند . یکی از ویژگیهای افکار وسواسی آن است که در اغلب مواقع شخصی که این افکار را تجربه می کند به حالت مزاحم و یا پوچ بودن این افکار اعتقاد دارد. علامت دوم اختلال وسواسی- اجباری حالت اعمال وسواسی است. اعمال وسواسی شامل انجام اعمال تکراری و پی در پی است . ویژگی مهم حالت اعمال وسواسی انجام اعمال به صورت سلسله وار و با با آداب خاص است. اکثریت بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری (یعنی بیشتر از 90 درصد ) هر دو علامت این اختلال یعنی افکار و اعمال وسواسی را تجربه می کنند اما اقلیتی از آنان تنها یکی از دو علامت فوق را تجربه می کنند.

مدل های فراوانی در زمینه ی سبب ساز ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری ارایه شده است . از بین این مدل ها مدل هایی که به مدل شناختی – رفتاری معروف هستند تلاش نموده اند که از پژوهش های تجربی استفاده بیشتری نمایند.  در این مقاله کوشش دارم تا معروف ترین مدلهای شناختی – رفتاری را در مورد عوامل سبب ساز ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری را توضیح دهم.

 مدل های شرطی سازی اولین مدل های مربوط به سبب شناسی ابتلا به اختلال وسواسی -اجباری هستند . مدل های شرطی سازی از نظریه های مهم مربوط به یادگیری که به نام یادگیریهای شرطی سازی کلاسیک(Classic condition )  و شرطی سازی کنشی ( Operational condition ) الهام گرفته اند. بر اساس مدل شرطی سازی کلاسیک پیوند دو محرک می تواند سبب ایجاد حالت یادگیری گردد . به عبارت دیگر زمانی که یک محرک شرطی ( محرکی که خود خاصیت ایجاد پاسخ را ندارد مانند صدای زنگ ) برای چندین بار همراه با محرک غیرشرطی ( محرکی که خود بخود خاصیت پاسخدهی دارد مانند غذا) ارایه می شود این محرک می تواند خاصیت پاسخدهی داشته باشد. همچینن بر اساس مدل شرطی سازی کنشی عامل تقویت علت اصلی ادامه ی انجام رفتارها می باشد. به عبارت دیگر در این نظریه فرض می گیرد یادگیرنده برای رسدن به هدف خود فعالیت های مختلفی را انجام می دهد و زمانی که یکی از این فعالیتها سبب رسیدن به هدف می گردد وی یاد می گیرد که آن فعالیت را در مراحل بعدی برای رسیدن به هدف خود انجام دهد. به عبارت دیگر انجام آن فعالیت نقش تقویت کننده را بازی می کند . بر اساس مدل های شرطی سازی مربوط به سبب شناسی ابتلا به اختلال وسواسی -اجباری افکار وسواسی (Obsession) بوسیله ی حالت شرطی سازی کلاسیک ایجاد شده و به کمک شرطی سازی کنشی ادامه می یابند. برای نمونه افکار وسواسی که موضوع آن مربوط به احتمال ابتلا به  بیماریهای عفونی از طریق دست دادن با یک شخص مبتلا به این بیماریها می باشد امکان دارد از طریق مشاهده ی ابتلا ی  یکی از خویشاوندان یا دوستان به یکی از انواع این بیماریها ایجاد شده باشد و این افکار  و به کمک حالت تقویت منفی که در طی آن شخص از دست زدن به محل هایی که احتمال ابتلا در آنها بالا است خودداری می کند و یا با شتشوی مکرر دستها به دنبال تماس با چینن مکانهایی  سعی می کند از میزان افکار وسواسی خود بکاهد . ارایه ی مدل های شرطی منجر به کشف دو روش درمانی مواجهه (Exposure ) و جلوگیری از پاسخ (Response prevention) برای درمان اختلال وسواسی – اجباری گردید. در روش مواجهه شخص به صورت برنامه ریزی شده و تدریجی با محرک های تحریک کننده ی اضطراب و ترس روبرو می شود در حالی که تلاش می کند از انجام رفتارهای تکراری و همراه با آئین خاص (Ritual ) خود داری نماید . در روش جلوگیری از پاسخ شخص در برابر به اجرا در آوردن افکار وسواسی خود مقاومت می کند . یکی از اشکالات مهم مدلهای شرطی سازی که در مورد سبب شناسی ابتلا به اختلال وسواسی – اجباری ارایه شده است آن است که در بسیاری از بیماران مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری تاریخچه ای از تجربه ی شرطی شدن که بتوان آن را به عنوان عاملی برای ظاهر شدن افکار وسواسی تصور نمود مشاهده نمی شود.. یکی دیگر از نقایص دیگر این مدل ها آن است که این مدلها نمی توانند توضیح دهند که چرا  افکار وسواسی  مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری مربوط به موضوعات مختلف است . چنانکه در این زمینه معلوم شده است که در اختلال وسواس- اجباری بیشتر از 35 نوع افکار وسواسی و بیشتر از 8 مورد اعمال وسواسی امکان دارد وجود داشته باشد.و  موضوعات افکار وسواسی می توانند در زمینه های پرخاشگری ، آلودگی باشند  ) . همچینن مدل های شرطی مربوط به عوامل سبب ساز ابتلا به اختلال وسواسی – اجباری نمی توانند پاسخ مناسبی به این سوال بدهند که چرا در طول زمان موضوعات مربوط به افکار وسواسی مبتلایان به اختلال وسواسی – اجباری تغییر می نماید . از سوی دیگر  مدلهای شرطی سازی نمی توانند توضیح دهند که چرا مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری از دامنه ی وسیعی از سطح بینش به بیماری خود برخوردار هستند و افکار و اعمال وسواسی را حالت هایی از افکار پوچ و یا اعمالی اضافه می دانند.

بر خلاف رویکردها ی شرطی سازی که در مورد سبب شناسی ابتلا به اختلال وسواسی – اجباری پیشنهاد شده است و این رویکردها بر روی نقش یادگیری ( بخصوص یادگیری شرطی سازی کلاسیک و شرطی سازی کنشی )در زمینه ی سبب شناسی ابتلا به اختلال وسواسی -اجباری تاکید نموده اند  نظریه های معاصر شناختی – رفتاری که در ارتباط با سبب شناسی اختلال وسواسی -اجباری ارایه شده اند بر روی نقش مشکلات سیستم پردازش اطلاعات در این زمینه اصرار می ورزند. در نظریه های شناختی – رفتاری معاصر که در مورد سبب شناسی اختلال وسواسی – اجباری بیان شده است بر این نکته تاکید شده است که اشخاص مبتلا به اختلال وسواسی -اجباری در مقایسه با اشخاص دیگر توجه زیادتری به منابع تهدید و یا نگرانی دارند و رخ دادن برخی از وقایع ناراحت کننده به میزان بیشتری سبب به خاطر آوردن رویدادهای ناراحت کننده در آنان می شود . همچینن  تا اینجا 96/629درمبتلایان به اختلال توانایی کمتری در جلوگیری یا به تاخیر انداختن پاسخ های فوری به رویدادهای هیجانی دارند. در نظریه های شناختی – رفتاری معاصر پیرامون سبب شناسی اختلال وسواسی- اجباری فرض بر آن است که در ذهن مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری اطلاعاتی که کرتبط با نگرانی و اضطراب هستند به صورت درستی مورد پردازش قرار نمی گیرند . در برخی از مدل های شناختی – رفتاری که در مورد سبب شناسی اختلال وسواسی – اجباری ارایه شده است بر روی نقش اعتقادات ناکار آمد در ابتلا به این اختلال تاکید شده است .بر اساس نظر این مدل ها هر نوع از اختلالات روانشناختی بر اثر نوع یا انواع خاصی از اعتقادات ناکارآمد می توانند بوجود آیند .برای مثال علایم اختلال افسردگی اساسی می تواند با رشد این اعتقاد در شخص که منابع مختلف حمایت کننده را از دست داده و یا در تمام یا اکثر امور زندگی دچار شکست شده است بوجود آید و یا علایم اختلال اضطراب اجتماعی و یا فوبیای اجتماعی می تواند با رشد این اعتقاد بوجود آید که او در اکثر زمانها مورد ریشخند دیگران قرار می گیرد و یا توسط مردم یا اطرافیان طرد شده است ظاهر شود. بر اساس نظر این مدل شناختی – رفتاری که سبب ابتلا به اختلال وسواسی – اجباری را ناشی از رشد اعتقادات ناکار آمد می داند ظاهر شدن و رشد افکار و اعمال وسواسی در پی رشد برخی از اعتقادات ناکار آمد ( مانند من قادر به کنترل رفتارها و سخنان خودم نخواهم بود و یا من به بیماریهای خطرناک مبتلا خواهم شد ) رخ می دهد.

منابع

Abramowitz.J.& Houts.A.(2005 ). Concepts and controversies in obsessive compulsive disorder. New York: Springer              science

           .

                     Antony.M.& etal.(2007). Obsessive- compulsive disorder.New York: American psychological Association.

          Gross-Iseroff.R.& Weizman.A.(2006). Obsessive- compulsive disorder.New York: Nova science publishers. Inc.

                                                                     Maj.h.(2002). Obsessive- compulsive disorder .New York:John wiley & sons.

.

نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی )

استفاده از مطالب این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلا مانع است.

96/6/29

آدرس دفتر روانشناسی دکتر حسین لطفی نیا (متخصص وانشناسی بالینی) : تبریز، خیابان17 شهریور خدید، بالاترتقاطع از خیابان طالقانی،برج سینا، طبقه ی هفتم

تلفن:04135559866 و09144015140

بازدیدها: 1580

نظرات