آشنایی با انواع درمانهای شناختی- رفتاری : بخش دوم : رفتار درمانی دیالیتیک (DBT)

 

در بخش اول این سلسله از مقالات در مورد یکی از اولین درمانهای شناختی – رفتاری به نام درمان شناختی – رفتاری کلاسیک نکاتی ارایه گردید . در بخش دوم این سلسله از مقالات در مورد یکی دیگر از انواع درمانهای شناختی- رفتاری به نام رفتار درمانی دیالیتیک نکانی ارایه خواهد شد . رفتاردرمانی دیالیتیک که به صورت اختصاری درمان DBT نامیده می شود نوعی درمان شناختی- رفتاری می باشد و این نوع درمان در طبقه ی درمانهایی است که به نام روان درمانیهای موج سوم شناختی معروف هستند. روان درمانیهای موج سوم شناختی- رفتاری به مجموعه ای از روان درمانیها گفته می شود که بسیاری از ویژگیهای روان درمانیهای شناختی- رفتاری کلاسیک را دارند و در این مجموعه غیر از رفتار درمانی دیالیتیک انواع مختلفی از روان درمانیها مانند درمان پذیرش- تعهد (ACT) ،درمان فراشناختی (MCT) و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی ( MBCT ) قرار دارند. رفتار درمانی دیالیتیک در دهه ی 1980 میلادی توسط روانشناسی به نام لیهان برای درمان اشخاصی که مبتلا به اختلال شخصیتی مرزی بودند و در خطر بالایی برای اقدام به خودکشی قرار داشتند ابداع شد. پایه و اساس نظریه ای که رفتار درمانی دیالیتیک بر روی آن استوار است بر اساس اصولی است که از نظریه هایی مانند نظریه ی یادگیری اجتماعی ، نظریه ی ذن (Zen) و نظریه ی شاختی- رفتاری کلاسیک به عاریت گرفته شده است. مهمترین اصلی که در درمان رفتار درمانی دیالیتیک وجود دارد آن است که مراجع  در عین حال که تشویق می شود نگرش های خود به دنیا و رفتارهایش را تغییر دهد از طرف دیگر تشویق می شود دردها و ناراحتیهای خود را قبول نماید. یکی دیگر از اصولی که در رفتار درمانی دیالیتیک به آن توجه می شود آن است که محیط زندگی مراجع در شکل گیری علایم اختلالات روان شناختی مهم دانسته می شود. اصل دیگری که در مدل رفتار درمانی دیالیتیک روی آن تاکید می شود کمک به مراجع برای تنظیم هیجاناتش می باشد .

در مدل درمانی رفتار درمانی دیالییتک فرض می شود که اجرای این مدل درمانی می تواند با تاثیر گذاشتن بر روی  رفتارها، فرایندهای شناختی  و عوامل محیطی مراجعان سبب تنظیم هیجانات آنها گردد. همچینن در مدل رفتار درمانی دیالیتیک فرض می شود که علل عدم تنظیم هیجانی می تواند ناشی از دو عامل استعداد ژنتیک و وجود یک محیط اجتماعی نامطلوب و بی اعتبار کننده باشد. یکی از مواردی که در مدل نظری درمان رفتار درمانی دیالیتیک به آن اهمیت داده می شود توجه به نقش پراهمیت آموزش مهارت های ذهن آگاهی (Mindfulness) در جریان فرایند درمان است و از اهداف مهم آموزش مهارتهای ذهن آگاهی به مراحع در رفتار درمانی دیالیتیک افزایش میزان پذیرش رویداهای ناراحت کننده درونی و بیرونی  از سوی مراجع می باشد.

یکی از اصلی ترین کاربردهای درمان رفتار درمانی دیالیتیک در درمان اختلال شخصیتی مرزی (Borderline personality disorder ) می باشد. اختلال شخصیتی مرزی یکی از اختلالات شخصیتی است که برطبق آخرین طبقه بندی اختلالات روان شناختی انجمن روان پزشکی آمریکا که این طبقه بندی به اختصار DSM_V نامیده می شود در دسته ی B اختلالات شخصیتی قرار گرفته است . ویژگی عمده ی دسته ی B اختلالات شخصیتی ابراز هیجانات در سطح بالا می باشد. یکی از ویژگیهای مهم اختلال شخصیتی مرزی عدم ثبات هیجانی ، رفتاری و ارتباطی می باشد . همچینن از دیگر ویژگیهای اختلال شخصیتی مرزی وجود احساس پوچی و داشتن رفتارهای خود آزاری می باشد . در رفتار درمانی دیالیتیک فرض می شود که مهمترین علامت اختلال شخصیتی مرزی عدم تنظیم هیجانی می باشد .همچینن در مدل درمانی رفتار درمانی دیالتیک فرض می شود که مشکلات مربوط به تنظیم هیجانات در سایر اختلالات روان شناختی به صورت های مختلف وجود دارد  برای مثال در اختلال افسردگی خالت عدم تنظیم هیجانی به صورت کاهش قابل توجه در زمینه وجود هیجانات مثبت است و در اختلالات تکانه ای فعالیتهای تکانه ای به عنوان عملکردی مطرح است که انجام آنها موجب اجتناب از روبرو شدن با هیجانات ناراحت کننده می شود و لذا بر اساس نظر این مدل درمانی باید مهمترین هدف روان درمانیها تلاش برای تنظیم هیجانات باشد . به طورکلی استفاده از رفتار درمانی دیالیتیک در درمان مبتلایان به اختلال شخصیتی مرزی منجر می شود که میزان بستری آنها در بیمارستان ها و میزان خطر خودکشی آنها کاهش یافته و حالتهای هیجانی آنان تا حد زیادی تنظیم شود. امروزه از رفتار درمانی دیالیتیک علاوه بر درمان اختلال شخصیتی مرزی در درمان اختلالات روان شناختی دیگری مانند اختلال موکنی ، اختلال پرفعالیتی همراه با نقص توجه و اختلال وابستگی به مواد نیز استفاده می شود.

زمانی که رفتاردرمانی دیالیتیک اجرا می شود در مراجعان تغییراتی مانند تغییرات  زیاد بوجود می آید:

1-  افزایش میزان مهارتهای مختلف مراجعان در زمینه های مختلف

2-افزایش میزان انگیزش مراجعان برای درگیر شدن با مشکلات خود و در نتیجه افزایش احتمال ایجاد تغییرات مهم در زمینه های شناختی ، رفتاری و هیجانی آنان

3-به وجود آمدن این اطمینان که ایجاد تغییر مثبت در یک جبنه از زندگی به جبنه های دیگر از زندگی نیز قابل تعمیم می باشد.

4-افزایش میزان انطباق با محیط زندگی

رفتاردرمانی دیالیتیک می تواند به  روش های مختلف مانند روش های درمان فردی ، گروهی و یا روش آموزش گروهی اجرا شود .جلسات رفتاردرمانی دیالیتیک ساختار یافته است و معنی ساختار یافته بودن جلسات درمان آن است که از قبل فرایندهایی که باید در جلسات درمانی صورت گیرد مشخص می باشد و این فرایندها می تواند مواردی مانند آموزش مهارتهای ذهن آگاهی ، مرور تکالیف خانگی ، آموزش مهارتهای حدید و تمرین این مهارتها در حلسات درمان و واگذاری تکالیف خانگی را شامل گردد. در جریان رفتاردرمانی دیالیتیک از روش ها و راهبردهای مختلفی برای ایجاد تغییرات در مراجعان استفاده می شود از جمله ی این راهبردها و روش ها می توان به راهبردهاب پذیرش ، راهبردهای تغییر و راهبردهای دیالیتیکی اشاره نمود. همچینن در جریان اجرای رفتار درمانی دیالیتیک از یک سلسله تکنیک های رفتاری مانند تکنیک آموزش مهارتها ، تکنیک مواجهه و تکنیک مدیریت مشروط نیز استفاده می شود .

همانطوریکه در بحش قبلی این مقاله اشاره شد یکی از اصلی ترین موارد کاربرد رفتاردرمانی دیالیتیک در ارتباط با درمان اختلال شخصیتی مرزی می باشد زمانی که از این مدل درمانی برای درمان اختلال شخصیتی مرزی استفاده می شود فرض می شود که این بیماران در حوزه ها ی زیر دچار حالت عدم تنظیم هیجانی هستند و این مدل درمانی می تواند حالت عدم تنظیم هیجانی در آن حوزه ها را برطرف نماید:

-عدم تنظیم هیجانی در ارتباطات

-عدم تنظیم هیجانی در زمینه ی رفتاری

-عدم تنظیم هیجانی در زمینه ی شناختی

درمانگران مدل درمانی رفتاردرمانی دیالیتیک در فرایند درمانی خود فعالیتهای مختلفی انجام می دهند . از جمله ی این فعالیتها می توان به آموزش برخی از نقایصی که در زمینه ی انواع مهارتها در مراجعان وجود دارد اشاره نمود. مهارتهای مختلفی در طول درمان رفتاردرمانی دیالیتیک به مراجعان آموزش داده می شود که یکی از مهمترین آنها آموزش مهارت های ذهن آگاهی است . مراجعان با کمک آموزش مهارت های ذهن آگاهی می توانند تجربیات خود را بدون آنکه قضاوتی را در مورد آنها انجام دهند را بپذیرند . مهارت دیگری که مراجعان در جریان اجرای رفتاردرمانی دیالیتیک آنها را فرا می گیرند مهارتهای مربوط به تنظیم هیجانات می باشد. یکی دیگر از انواع مهارتهایی که مراجعان در جریان اجرای رفتاردرمانی دیالیتیک آنها را فرا می گیرند مهارتهای مربوط به نحوه ی مناسب برقراری ارتباطات بین فردی است و مهارت دیگری که در طول اجرای این درمان به مراجعان آموزش داده می شود مهارت افزایش دادن میزان سطح تحمل دربرابر مشکلات و ناراحتیهای زندگی می باشد. یکی از مهمترین مهارتهایی که در جریان درمان رفتاردرمانی دیالیتیک به مراجعان آموزش داده می شود آموزش مهارت حل مساله می باشد. آموزش مهارت حل مساله در جریان اجرای این نوع درمان  منجر می شود که مراجعان راه درست حل مسایلی که در زندگی خود با آنها روبرو می شوند را پیدا نمایند. به طورکلی آموزش مهارت حل مساله به این صورت انجام می گیرد که به مراجعان مراحل درست حل مسایل زندگی را که شامل تعریف دقیق مساله ، تعیین اهداف حل مساله ، به ذهن آوردن راه حل های احتمالی برای حل مساله ، انتخاب راه حل مناسب از بین راه حل های احتمالی ، اجرای راه حل انتخاب شده و بررسی میزان اثربخشی راه حل اجرا شده آموزش داده می شود . یکی دیگر از مهارتهایی که در جریان اجرای درمان رفتاردرمانی دیالیتیک به مراجعان آموزش داده می شود مهارت توجه به نگرشهای متضاد یا مخالفی است که در مورد موضوعات مختلف در درون آنها وجود دارد است و در این نوع درمان بدست آوردن این مهارت به کمک آموزش روش یا راهبرد دیالیتیک انجام می شود . آموزش چینن مهارتی سبب می شود که مراجع به این موضوع پی ببرد که توجه به نگرش های مخالف یا متضادی که در درونش وجود دارد می تواند به کاهش تنش ها و هیجانات منفی اش کمک کند. از سوی دیگر درمانگر رفتاردرمانی دیالیتیک زمانی که در جریان درمان به مراجع خود افزایش میزان تحمل در برابر ناراحتی را آموزش می دهد به این نکته تاکید می کند که وی اگرچه به صورت کاملی نمی تواند از تجربیات هیجانات درد آور اجتناب نماید اما می تواند که شدت هیجانات خود را در یک شیوه ی غیر تخربیی کاهش دهد .

به طور کلی می توان گفت یکی از اصلی ترین اهداف درمان رفتار درمانی دیالیتیک  بخصوص زمانی که از این نوع درمان برای درمان اختلال شخصیتی مرزی استفاده می شود کمک به مراجع برای تنظیم هیجاناتش می باشد و در بخش مختلف این نوع درمانی آموزش هایی به مراجع برای تنظیم هیحانات ارایه می شود و از جمله ی این آموزش ها می توان به چگونگی برچسب زدن به هیجانات و چگونگی تعدیل ئ یا تغییر دادن آنها اشاره نمود

پایان بخش دوم درمانهای شناختی -رفتاری

 

نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی )

استفاده از مطالب این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است

آدرس دفتر روان درمانی و مشاوره دکتر حسین لطفی نیا (متخصص روانشناسی بالینی) : تبریز، خیابان17 شهریور جدید، بالاتر از تقاطع خیابان های  طالقانی و ارتش ،برج سینا، طبقه ی هفتم

تلفن: 04135559866

1403/7/13

 

بازدیدها: 17

نظرات