هفت راه کلیدی برای کنترل حالت خشم

 

خشم نوعی پاسخ هیجانی می باشد که در اثر تاثیر رخ دادن برخی  از رویدادها ، انجام برخی رفتارها و یا فعال شدن برخی از افکار ظاهر می شود. زمانی که حالت خشم شدید و مکرر باشد آن را می توان به نوعی دشمن درونی تشبیه نمود که در کنار سایر دشمنان درونی مانند اضطراب زیاد و نگرانی شدید سلامت روانی ما را به خطر می اندازد. عدم توانایی در کنترل حالت خشم با عوارض مختلفی مانند آسیب رساندن به ارتباطات متقابل ، مختل نمودن قوه ی تصمیم گیری همراه می باشد. همچینن در طولانی مدت حالت خشم با افزایش خطر ابتلا به برخی از بیماریهای جسمانی خطرناک ( مانند بیماریهای قلبی – عروقی ) همراه است .

 عوامل مختلفی درتعیین میزان کنترل حالت خشم و تعیین نوع پاسخ های احتمالی به ظاهر شدن این حالت هیجانی نقش دارند . یکی از این عوامل عامل یاد گیری می باشد. نظریه های مختلف یادگیری ( مانند نظریه های یادگیری شرطی و نظریه ی یادگیری مشاهده ای) توانستند علل رخ دادن حالتهای خشم شدید  و یا خشونت را توضیح دهند. بر اساس این نظریه ها حالتهای خشم شدید و یا حالت خشونت زمانی ظاهر می شود که انجام رفتارهای خشونت آمیز در محیط زندگی نه تنها مورد بازداری قرار نمی گیرند بلکه در مواقعی به شیوه های مختلف مورد تقویت قرار می گیرند. عامل ژنتیک یکی دیگر از عواملی است که در ظاهر شدن حالتهای خشم شدید و مکرر نقش دارد. عامل ژنتیک عاملی است که در تعیین بسیاری از خصوصیات رفتاری و شخصیتی انسانها نقش دارد .خصوصیات سرشتی که عواملی ژنتیک هستند خصوصیاتی هستند که از هنگام تولد وجود دارند . این خصوصیات قلمرو گسترده ای دارند ( مانند حالت تحریک پذیری و وجودحالت درونگرا و بروان گرا یی ) . نتایج پژوهشهایی که در حوزه ی روانشناسی رشد انجام شده است نشان می دهد که تاثیر خصوصیات سرشتی در تعیین نوع رفتارها و ویژگیهای روانشناختی بخصوص در اوایل دوران کودکی ( تولد تا 5  سالگی ) زیاد است اما به تدریج با تاثیر عوامل محیطی تاثیر این خصوصیات بر روی رفتارها کاهش می یابد.

کنترل حالت خشم در  سه مرحله ی تفکر ، گفتار و عمل رخ می دهد . بهترین مرحله کنترل حالت خشم در مرحله تفکر می باشد . در این مرحله شخصی که در برابر هجوم محرک های تحریک کننده حالت خشم قرار گرفته است می تواند با شناسایی و مقابله با افکار ی که تحریک کننده حالت خشم هستند با محرک ها ی ایجاد کننده ی حالت خشم مقابله کند. مرحله دوم کنترل حالت خشم مرحله گفتار می باشد. تلاش برای ساکت ماندن و تلاش بر ای عدم کامل نمودن جملات تحریک کننده حالت خشم نمونه هایی از روش هایی است که در مرحله ی مقابله ی گفتاری با حالت خشم می توانند مورد استفاده قرار گیرند. به نظر محققانی که در زمینه ی راههای مدیریت حالت خشم پژوهش می نمایند مدیریت حالت خشم در مرحله سوم یعنی مرحله ی عمل بسیار مشکل می باشد و تنها عده ی معدودی از اشخاص قادر به کنترل حالت خشم در این مرحله می باشند . تلاش برای ترک موقعیت ایجاد کننده حالت خشم و یا انجام اعمال متفاوت با اعمالی که حالت هیجان خشم  رخ می دهند ( مانند  ساکت ماندن و گوش نمودن به سخنان شخصی که تحریک کننده حالت خشم می باشد ) نمونه هایی از روش های کنترل در مرحله سوم می باشند.

روش های مختلفی برای کنترل حالت خشم وجود دارند و عمل به این روش ها می تواند درکنترل حالت موثر باشد. به نظر می رسد از بین روش های مختلف برای کنترل حالت خشم استفاده از هفت روش زیر موثرتر می باشد.

روش اول : بکار بردن روش حل مساله

در بسیاری از مواقع یکی از علل مهم ظاهر شدن حالت خشم عدم وجود مهارت های لازم برای حل مسائل و مشکلاتی است که اشخاص در زندگی روزمره ی خود با آنها روبرو می شوند است. این موضوع اثبات شده است که احساس ناتوایی در حل مسائل زندگی می تواند با ظاهر شدن احساس ناکامی همراه باشد و احساس ناکامی نیز در ایجاد حالت خشم نقش مهمی را بر عهده دارد. بکار بردن روش حل مساله می تواند یکی از روش های مفید برای کاهش میزان شدت هیجانات ناخوشایند ( مانند هیجان خشم ) باشد. اجرای روش جل مساله بسیار ساده بوده و برای اجرای این روش کافی است شش مرحله ی فرعی زیر اجرا شود:

1-تعریف دقیق مساله : در این مرحله شخص مساله ای که با آن روبرو شده است  را به صورت دقیق و با توجه به ابعاد مختلف آن برای خود تعریف می کند و کوشش می نماید  آن مساله را به صورتی برای خود تعریف کند که بتواند با استفاده از روش حل مساله راه حل مناسبی برای آن پیدا نماید

2-تعیین اهداف حل مساله:در این مرحله شخص اهداف مورد نظر برای حل مساله ای که با آن روبرو شده است  را با توجه به توانانیها و امکانات موجود خود تعیین نموده و کوشش می کند اهدافی برای حل آن مساله تعیین نماید که منطقی و قابل دسترس باشند.

3-به ذهن آوردن راه حلهای مختلف برای حل مساله: در این مرحله شخص کوشش می نماید انواع راه حلهای احتمالی برای حل مساله ای که با آن روبرو شده است را به ذهنش بیاورد. نکته مهم در اجرای این مرحله عدم توجه به موثر یا غیرموثر بودن این راه حلها می باشد . به عبارت دیگر در این مرحله شخص باید تلاش کند هر چه می تواند راه حلهای زیادتری را به ذهنش بیاورد بدون آنکه به کیفیت یا کار آمد بودن این راه حلها توجه نماید

4- انتخاب بهترین راه حل از بین راه حلهای پیشنهادی : دراین مرحله شخص میزان مزیت ها و معایب هر یک از راه حلهایی که درمرحله قبل به ذهنش آورده است را مورد بررسی قرار می دهد  و کوشش می کند  راه حلی که بیشترین مزیت و کمترین عیب را داشته باشد برای حل مساله خود انتخاب نماید.

5-برنامه ریزی و اجرای راه حل انتخاب شده: در این مرحله شخص برنامه ریزی لازم را برای اجرای راه حل انتخاب شده به عمل آورده و کوشش می کند که راه حل اتتخاب شده را اجرا نماید.

6-ارزیابی میزان کارآیی و یا عدم کار آیی راه حل اجرا شده: زمان اجرای این مرحله بعد از اجرای راه حل انتخاب شده می باشد و در این مرحله میزان کارآیی و یا عدم کارآیی راه حل اجرا شده مورد بررسی قرار می گیرد. اگر نتایج این بررسی نشان بدهد که میزان کارآیی راه حل اجرا شده در سطح بالایی قرار دارد مراحل روش حل مساله به پایان می رسد و راه حل اجرا شده می تواند در موقعیتهای مشابه دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد اما اگر نتایج بررسیها نشان دهنده ی عدم کار آیی راه حل اجرا شده باشد در آن صورت شخص باید به مرحله شماره سه روش حل مساله یعنی مرحله به ذهن آوردن راه حلهای مختلف برای حل مساله برگشته و از بین راه حلهای پیشنهادی راه حل مناسب دیگری را انتخاب نمود.

روش شماره دوم : فراگیری روش های ایجاد کننده ی حالت آرمیدگی

حالت آرمیدگی حالتی کاملا متفاوت با حالت خشم می باشد . روانشناسان اعتقاد دارند رسیدن به حالت آرمیدگی عاملی مهم در کنترل حالت خشم است. برای رسیدن به حالت آرمیدگی روش های مختلفی وجود دارد. برخی از این روش ها عبارتند از :

الف :روش آرمیدگی عضلانی : این روش یکی از روشهایی است که در رفتار درمانی مورد استفاده زیاد قرارمی گیرد. کاربرد اصلی روش آرمیدگی عضلانی برای مقابله با مشکلات مختلف روانشناختی بخصوص ترس های غیرعادی و اضطرابهای شدید می باشد. همچینن از روش آرمیدگی عضلانی برای مقابله با حالتهای خشم شدید و مکرر نیز استفاده می شود. فرضیه ی اصلی کارآمد بودن روش آرمیدگی عضلانی برای مفابله با هیجانات ناخوشایند ( مانند هیجان خشم یا هیجان غمگینی ) بر روی این اصل استوار می باشد که حالت سفت بودن عضلات با ایجاد حالتهای هیجانی منفی  و حالت شل بودن عضلات با حالتهای هیجانی منفی همراه می باشد پس می توان با بکار بردن روش آرمیدگی عضلانی به شخص آموزش داد که عضلات خود را در حالت شل بودن قرار دهد و درنتیجه با غلایم هیجانی منفی مانند حالت ناراحتی و تنش به صورت بهتری مقابله نماید.

در فرایند اجرای روش آرمیدگی عضلانی به شخصی که در کنترل برخی از هیجانات منفی (مانند هیجان خشم ) با مشکلاتی روبرو می باشد آموزش داده می شود که عضلات اساسی بدن خود را ابتدا برای چند ثانیه در حالت سفت بودن کامل و سپس برای چند ثانیه دیگر در حالت شل بودن کامل قرار دهد و به احساس های متفاوت خود در حالتهای اول و دوم توجه نماید.

بکار بردن مرتب روش آرمیدگی عضلانی به شخصی که در کنترل حالت خشم خود با مشکلاتی روبرو می باشد کمک می نماید تا میزان تنشها و  ناراحتیهای خود را که به صورت بالقوه می توانند منبع مهم ایجاد و یا تداوم حالت خشم باشند را کاهش دهد و در نهایت به صورت بهتری بتواند با محرک های تحریک کننده حالت خشم مقابله نماید.

ب : روش آرمیدگی تنفسی : این روش یکی دیگر از روش های ایجاد کننده حالت آرمیدگی می باشد .اجرای روش آرمیدگی تنفسی بسیار آسان بوده و تنها کافی است که شخص بر روی یک صندلی راحت قرار گرفته و بعد از احساس راحتی عمل دم را با تلاش برای فرو بردن هر چه بیشتر هوای محیط به داخل شش ها آغاز کند سپس هوای وارد شده به شش ها را برای مدت 5 الی 10 ثانیه نگه دارد. بعد از گذشت زمان فوق هوای موجود در درون شش ها را به آرامی از طریق بینی خارج نموده و در هنگام خارج شدن هوا به احساس راحتی و آرامشی که در آن لحظه تجربه می کند توجه نماید.

ج :انجام حرکات ورزشی روزانه : یکی از راههای رسیدن به حالت آرمیدگی انجام منظم حرکات ورزشی می باشد. انجام منظم حرکات ورزشی علاوه بر نقش مثبتی که در حفظ سلامت جسمانی دارد در بهبود سلامت روانشناختی نیز موثر است . انجام منظم حرکات ورزشی با افزایش میزان آستانه ی تحمل در برابر محرک های تحریک کننده حالت خشم  ارتباط مستقیمی دارد. همچینن نتایج برخی از پژوهشها نشان می دهد که انجام حرکات ورزشی روزانه با افزایش آزاد سازی میزان آزاد سازی برخی از ناقلهای عصبی بخصوص ناقل عصبی سروتونین در مغز همراه است و افزایش میزان آزاد سازی این ناقل های عصبی بخصوص ناقل عصبی سروتونین در کاهش میزان حالت پرخاشگری و خشونت نقش مهمی دارد .

انجام حرکات ورزشی روزانه با کاهش میزان سطح غمگینی و افزایش میزان سطح  امیدواری به زندگی نیز ارتباط دارد . همچینن انجام حرکات ورزشی روزانه با کاهش میزان احساس های منفی مانند احساس شکست و ناکامی ارتباط دارد و از این طریق یعنی کاهش دادن میزان سطح احساسات منفی می تواند سطح حالت خشم را کاهش دهد . نتایج پژوهش ها نقش مثبت انجام حرکات ورزشی روزانه را در کاهش میزان دریافت استرس ها و کاهش میزان فعالیت افکار مزاحم را در ذهن اثبات نموده اند.

د : انجام تمرینات برای رسیدن به حالت آرمیدگی ذهنی

توانایی قرار دادن خود در حالت آرمیدگی ذهنی یکی از راههای بسیار موثر برای مقابله ی بهتر با افزایش میزان هیجانات منفی مانند هیجان خشم و اضطراب می باشد. برای رسیدن به حالت آرمیدگی ذهنی کافی است که بر روی یک صندلی راحت قرار گرفته و در حالی که چشم ها بسته است سعی نمود تمام اعضای بدن را در حالت آرمیدگی قرار داد و سپس کوشش نمود ذهن را با تجسمات خوشایندی مانند تجسم در مورد موفقیتهای قبلی در زندگی پر کرد.

 در برخی از مواقع  به علت وجود اضطراب و نگرانی شدید قرار دادن ذهن در حالت آرامش بسیار مشکل است . در چینن مواقعی انجام تمرینات ذهنی می تواند وسیله ی خوبی برای رسیدن به حالت آرمیدگی ذهنی باشد .همچینن انجام مرتب تمرینات ذهنی برای رسیدن به حالت آرمیدگی ذهنی مانع مهمی در برابر هجوم افکار غیرمنطقی به ذهن می باشد. افکار غیر منطقی امکان دارد در اثر روبرو شدن با محرکهای بیرونی ناخوشایند ایجاد شده باشند و یا آنان امکان دارد در نتیجه ی فعالیت محرکهای درونی آزار دهنده بوجود آمده باشند. برخی از روانشناسان ( مانند ویت کنز (Watkins ) و نلون هاکسما (Nalionhaksmia )نشخوار ذهنی را مهمترین محرک درونی آزار دهنده که منجر به ایجاد افکار غیر منطقی می شود می دانند. به نظر آنان حالت نشخوار ذهنی بیشتر زمانی ظاهر می شود که میزان سطح حالت خلقی شخص به دلایل گوناگون کاهش می یابد . آنان برای مقابله با حالت نشخوار ذهنی توصیه می کنند که اشخاص باید سعی کنند از صرف وقت زیاد برای کنترل یا مقابله ی مستقیم با این افکار خودداری شده و  به جای آن اجازه  دهند این افکار در ذهن جریان یابند.

روش سوم : آموزش روش های افزایش دهنده ی میزان احساس همدلی و همدردی

احساس همدلی و همدردی مانند احساس آرمیدگی حالتی متفاوت با حالت خشم می باشد .بین میزان حالت خشم و میزان احساس همدلی و همدردی ارتباط معکوسی وجود دارد. به عبارت دیگر با افزایش میزان احساس همدلی و همدردی شدت حالت خشم کاهش و بر عکس با کاهش میزان احساس همدلی و همدردی میزان حالت خشم افزایش می یابد. روانشناسان اعتقاد دارند احساس همدلی و همدردی و حالت خشم بر روی یکدیگر اثر بازداری متقابل بجا می گذارند . به عبارت دیگر  وجود یکی از این عوامل سبب عدم وجود عامل دیگر می گردد . روانشناسان همچینن افزایش میزان احساس همدلی و همدردی را سلاحی موثر برای مقابله با خطاهای شناختی می دانند . خطاهای شناختی اصطلاحی است که برای نخستین بار آرئون بک  (Aran bck)ابداع نمود .  وی که ابداع کننده ی درمان شناختی – رفتاری است اعتقاد دارد خطاهای شناختی از افکار و اعتقادات منفی سرچشمه می گیرند و نقش مهمی در ایجاد و یا تداوم اختلالات روانشناختی مانند اختلالات افسردگی و اضطرابی دارند.

افزایش میزان افکار و اعتقادات منفی علاوه بر آنکه موجب ایجاد خطاهای شناختی می شوند سبب افزایش میزان هیجانهای منفی مانند هیجان اضطراب ، غمگینی و خشم نیز می گردند .

امروزه در دوره های آموزش مدیریت حالت خشم بر روی لزوم فراگیری راههای افزایش میزان احساس همدلی و همدردی به عنوان راهی موثر برای کنترل حالت خشم تاکید می شود . معمولا در این دوره ها برای افزایش میزان احساس همدلی و همدردی روش های زیر به شرکت کنندگان آموزش داده می شود.

1-روش عدم قضاوت فوری در مورد سخنان و رفتارهای ناراحت کننده دیگران

2-آموزش روش های افزایش دهنده میزان انعطاف پذیری ذهنی

3-آموزش مهارتهای اجتماعی

4-آموزش روش های کاهش دهنده ی حالت انزوای اجتماعی

روش چهارم : آشنایی و مقابله با برخی اعتقادات نادرست در مورد فواید نشان دادن حالت خشم

در بین برخی از مردم امکان دارد اعتقادات نادرستی در مورد فواید نشان دادن حالت خشم وجود داشته باشد. یکی از این اعتقادات نادرست آن است که نشان دادن حالت خشم مکرر سبب حساب بردن دیگران از تواناییها و قدرت های ما می شود . داشتن اعتقاداتی مانند اعتقاد فوق می تواند عاملی مهم در احتمال افزایش میزان ظاهر شدن حالت خشم در موقعیتهای مختلف گردد. نظریه های مختلفی پیرامون علل ایجاد  اعتقادات نادرست در مورد فواید نشان دادن حالت خشم ابراز شده است .بر اساس یکی از این نظریه ها نوع روش های فرزند پروری که والدین در تربیت فرزندان خود از آنها استفاده می نمایند مهمترین نقش را در بوجود آمدن این اعتقادات بازی می کنند و بر اساس نظریه ی دیگر عوامل فرهنگی و اجتماعی در این زمینه نقش مهمتری دارند.

شناخت درمانگران برای مقابله با اعتقادات نادرستی که پیرامون فواید نشان دادن حالت خشم وجود دارد  راههای مختلفی را پیشنهاد نموده اند .یکی از این راهها روش به زیر سوال بردن درستی این اعتقادات می باشد . در زمان اجرای روش فوق به اشخاص آموزش می دهند که سوالاتی مانند سوالات زیر را از خود پرسیده و تلاش کنند که به آنها پاسخ دهند. برخی از این سوالات عبارتند از:

 1-آیا مدارک و شواهد کافی وجود دارد که حالت ابراز خشم من در بالا بردن میزان سازگاری و افزایش میزان ارتباطاتم با دیگران مفید بوده است؟

2-آیا اعضای خانواده و یا دوستانم رغبتی به مشاهده حالت خشم مکرر من نشان می دهند ؟

3-آیا غیرازحالت ابراز خشم راه دیگری برای بیان اعتراضاتم به سخنان و یا رفتارهای دیگران در اختیار ندارم؟

4-آیا حالت خشم مکرر من سبب بهبود وضعیت کلی زندگی ام شده است؟

به نظر شناخت درمانگران با مطرح نمودن سوالاتی مانند سوالات فوق و کوشش برای پاسخ دادن به این سوالات توانایی ما برای مقابله با اعتقادات نادرستی که در مورد فواید نشان دادن حالت خشم داریم  افزایش یافته و به صورت بهتری می توانیم هیجانات متفاوت با هیجان خشم (مانند هیجان شادی و یا همدلی ) را در درون خودمان ایجاد نمائیم

روش پنجم: آموزش روش های مفید برای مقابله با افکار تحریک کننده حالت خشم

در اغلب اوقات فرایند آغاز خشم بسیار سریع می باشد و برای شناسایی افکاری که قبل از ظاهر شدن این حالت هیجانی وجود دارند و احتمالا در ایجاد حالت خشم نقش مهمی را بازی می کنند فرصت کافی در اختیار نمی باشد . اکثر مردم در مورد نقش افکار تحریک کننده ی حالت خشم در ظاهر شدن این حالت هیجانی آگاهی کافی ندارند و معمولا علت اصلی ظاهر شدن حالت خشم شان را به سخنان و رفتارهای نامناسب دیگران نسبت می دهند.

روانشناسان اعتقاد دارند قبل از ظاهر شدن حالت خشم در ذهن انسانها سلسله ای از افکار بوجود می آیند که اصطلاحا به آنها افکار تحریک کننده حالت خشم می گویند. از ویژگیهای مهم این افکار محتوای منفی و راه یابی سریع آنها  به ذهن بدون اراده و خواست خود شخص می باشد. به نظر می رسد یکی از راههای موثر مقابله با حالتهای خشم شدید و مکرر تلاش برای شناسایی افکار تحریک کننده حالت خشم و جایگزین نمودن آنها با افکار متفاوت می باشد . بنظر می رسد زمانی که عمل فوق چندین بار با موفقیت تکرار گردد در آینده واکنش به محرک های ایجاد کننده حالت خشم بسیار مناسب تر و منطقی تر خواهد بود. در اکثر مواقع شناسایی افکار تحریک کننده حالت خشم آسان نمی باشد و نیاز به استفاده از روش های مختلفی مانند روش توجه به تغییرات ایجاد شده در احساسات و رفتارها دارد.

بعد از شناسایی افکار تحریک کننده حالت خشم باید با استفاده از روش های مختلف برای تغییر افکار تحریک کننده حالت خشم اقدام نمود . یکی از روش های مطرح شده برای تغییر افکار تحریک کننده حالت خشم روش بازسازی شناختی می باشد . در این روش به شخصی که در کنترل حالت خشم با مشکلاتی روبرو است وجود ارتباط متقابل بین سه عامل افکار ، احساسات و رفتارها توضیح داده می شود و وی بعد از آگاهی از وجود ارتباط فوق به این نتیجه می رسد که درمورد علل رخ دادن برخی از رویدادها فرضیه های نادرستی در ذهنش شکل گرفته است و شکل گیری این فرضیات نادرست در آغاز و یا شعله ور شدن حالت خشمش نقش مهمی داشته است.

نتایج پژوهش های شناخت درمانگران نشان می دهد که شناسایی افکار تحریک کننده حالت خشم و مقابله با این افکار در کاهش میزان حالتهای خشم شدید و مکرر بسیار موثر است .

 

روش ششم : آموزش اجرای روش گفتگوی درونی

استفاده مکرر از روش گفتگوی درونی در کاهش میزان شدت و تعداد دفعات تجربه ی حالت خشم مفید می باشد. در جریان اجرای روش گفتگوی درونی شخصی که در کنترل حالت خشمش با مشکلات زیادی روبرو می باشد موقعیتی که در آن حالت خشم را تجربه نموده است تجسم می کند و در مورد ابعاد مختلف آن موقعیت مانند شیوه ی واکنش به محرک تحریک کننده حالت خشم ، انواع احساسات و هیجانات به وجود آمده در اثر روبرو شدن با محرک تحریک کننده حالت خشم و افکارمختلفی که در آن موقعیت در ذهنش وجود داشته است با خود گفتگو می نماید.

استفاده از روش گفتگوی درونی برای شخصی که درکنترل حالت خشمش با مشکلات زیادی روبرو می باشد فرصتی را فراهم می نماید که بتواند ارزیابی بهتری در مورد عوامل احتمالی ایجاد کننده و یا نگهداری کننده ی حالت خشمش بنماید . همچینن استفاده مکرر از این روش احتمال دارد سبب افزایش میزان کنترل شخص بر روی رفتار ها ی خود در موقعیتهای تحریک کننده حالت خشم گردد

روش گفتگوی درونی را می توان هم در موقعیت های بعد از تجربه حالت خشم و هم درمواقعی که احساس می شود حالت خشم درحال ظاهر شدن است بکار برد. هدف اصلی کاربرد روش گفتگوی درونی جلوگیری از ظاهر شدن حالت خشم و یا کاهش شدت واکنش به این حالت هیجانی می باشد.

بیان جملاتی مانند جملات زیر می تواند نوعی حالت گفتگوی درونی برای مقابله با ظاهر شدن حالت خشم باشد :

-اگرچه شخصی که در مقابل من قرار دارد خشمگین می باشد اما من در این لحظه از آرامش کافی برخوردار هستم.

-من اکثر اوقات توانستم خونسردی خود را حفظ نمائیم .

-من شخص مستقلی هستم و نیاز ندارم بر اساس انتظارات دیگران زندگی نمایم

-من باید به قدرتخای درونی خودم اعتقاد داشته باشم

-در اکثر مواقع آنچه موجب احساس ناراحتی من می شود سخنان و یا رفتارهای دیگران نمی باشد بلکه عامل اساسی در این زمینه طرز نگرش و یا نوع افکارم می باشد

-خشم من پیامی است که نشان می دهد که نیاز بیشتری به گفتگو با خود و تلاش برای ایجاد آرامش در درونم دارم.

روش هفتم: فراگیری روش های افزایش دهنده ی میزان مهارتهای اجتماعی

در برخی از مواقع علت ظاهر شدن حالت های خشم مکرر عدم وجود مهارتهای لازم برای روبرو شدن با موقعیت های ناراحت کننده و یا ناتوایی در بکار بردن برخی از مهارتهای اجتماعی  ( مانند مهارت ابراز وجود) می باشد . مهارتهای اجتماعی مهارتهایی اکتسابی می باشند و فرا گیری آنها از زمان تولد آغاز می شود . در تعیین میزان رشد مهارتهای اجتماعی عوامل محیطی از جمله نوع روش هایی که والدین در فرزند پروری از آنها استفاده می کنند ، محیط  اجتماعی که شخص در آن رشد یافته است و عواملی مانند نوع دوستان نقش دارند.

در شخصی که میزان سطح مهارتهای اجتماعی وی در سطح پائینی قرار داردانتظار می رود  احتمال تجربه ی حالتهای خشم شدید ومکرر در وی به هنگام روبرو شدن با موقعیتهای ناراحت کننده بیشتر از سایرین باشد . اگرچه در حال حاضر علل ارتباط بین میزان پائین بودن میزان مهارتهای اجتماعی و تجربه ی حالتهای خشم شدید و مکرر کاملا روشن نشده است اما در این زمینه نظریه های مختلفی مطرح می باشد. بر اساس یکی از این نظریه ها پائین بودن میزان مهارتهای اجتماعی به صورت مستقیمی سبب برانگیخته شدن حالت خشم نمی شود بلکه پائین بودن میزان مهارتهای اجتماعی میزان سطح احساس ناکامی را بالا برده و بالا رفتن میزان سطح احساس ناکامی می تواند سبب افزایش میزان سطح برانگیختگی و کاهش سطح تحمل شخص در برابر محرک های تحریک کننده حالت خشم شود. بر اساس یکی دیگر از نظریه هایی که در این زمینه بیان شده است پائین بودن میزان مهارتهای اجتماعی سبب افزایش تمایل شخص به کناره گیری از اجتماع و افزایش احساس ناتوایی وی در حل مسائل مختلف زندگی شده و در نتیجه ی حالت فوق میزان آستانه ی تحمل او در برابر محرک های تحریک کننده حالت خشم کاهش می یابد.

زمانی که میزان مهارتهای اجتماعی شخصی پائین باشد شرکت وی در دوره های آموزشی مربوط به افزایش میزان  مهارتهای اجتماعی می تواند در افزایش میزان توانایی وی در مقابله با محرک های تحریک کننده حالت خشم بسیار مفید باشد. در دوره های آموزشی مهارت های اجتماعی معمولا موضوعاتی مانند شیوه های برقراری ارتباط مناسب با دیگران ، روش های کنترل حالت خشم و روش های مناسب ابراز اعتراض به سخنان و رفتارهای نامناسب دیگران آموزش داده می شود. بسیاری از روانشناسان ترجیح می دهند دوره های آموزش مهارتهای اجتماعی را به صورت گروهی و اغلب در گروههای 6 تا 8 نفری برگزار کنند. برگزاری این دوره ها در حالت گروهی سبب می شود اشخاص شرکت کننده از تجارب سایر اعضا گروه در زمینه ی مقابله با مشکلات مختلف زندگی و از جمله مشکل کنترل حالت خشم آگاهی یابند. همچینن با شرکت در این دوره ها اشخاص شرکت کننده احساس می کنند که دیگران نیز مشکلات مشابه با مشکلات آنان دارند.

 منابع

                                                Anderson.N. & Miller. R.(2002).Getting Anger under control. Harvest House Publishers.

                                                                               Bower. S.A & Bower. G . (1991). Asserting  yourself . Reading  press

                                                                               Ellis.A. & Tafrate.K.(1999). How to control anger. Robert Hale Press

Fiore . A .& Novick , A . (2005 ) . Eight Anger control tools to learn before it is too later . Gradient groove  publisher

                                                                      Gupta . M. & Malh.P. (2010 ) . How to control anger . Pustak mahal press

                                                                                                            Karker. J . (2005 ) . Anger Busting. Bayou publishing

                                                             Lewis . M. & Haviland-jones.M. (2008) . Hand book of Emotions . Guilford press

.

                                                                                                  Nay . W . (2012) . Taking change of anger . Guilford press

                                                          Potter-Efron .  T . (2006 ) . Letting go of anger . New harbinger publication  Inc

                                              Tafrate.R.& Kassinove.H.(2009). Anger Management for every one. Impact publishers

نوشته شده دکترحسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی )

استفاده از مطالب این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است

97/1/10

  • آدرس دفتر روانشناسی دکتر حسین لطفی نیا (متخصص روانشناسی بالینی) : تبریز، خیابان17 شهریور جدید، بالاترتقاطع از خیابان طالقانی،برج سینا، طبقه ی هفتم

    تلفن:04135559866 و09144015140

بازدیدها: 817

نظرات