مروری بر ویژگیهای درمان حل مساله
با صعنتی شدن جوامع میزان اختلالات و مشکلات روانشناختی نیز افزایش یافته است . امروزه برای درمان اختلالات و مشکلات روانشناختی از روشهای درمان دارویی و روشهای مختلف روان درمانی استفاده می شود. هدف عمده از استفاده از روش های مختلف روان درمانی بوجود آوردن تغییراتی در زمینه های هیجانی ، شناختی و رفتاری مراجعان می باشد .تفاوت مهمی که انواع روان درمانی ها با یکدیگر دارند در مورد میزان تاکیدی است که به تغییر در هر یک از عوامل شناختی ، هیجانی و رفتاری می نمایند. برای نمونه روان درمانی های شناختی – رفتاری بر لزوم ایجاد تغییرات شناختی اهمیت زیادتری می دهند اما روان درمان های روان تحلیلی بر لزوم تغییرات هیجانی تاکید زیادتری می نمایند. یکی از انواع روان درمانیهایی که در سالیان اخیر بر لزوم استفاده از آن تاکید زیادی شده است درمان حل مساله می باشد . این نوع مداخله ی درمانی می تواند به صورت نوعی تکنیک رفتاری – شناختی درجریان اجرای روان درمانی شناختی – رفتاری مورد استفاده قرار گیرد و یا به عنوان نوعی مداخله ی درمانی مستقل برای درمان برخی از اختلالات روانشناختی (مانند درمان اختلالات افسردگی) بکار رود. زمانی که این مداخله ی درمانی به صورت یک نوع تکنیک درجریان درمان شناختی- رفتاری بکار می رود درمانگر شناختی – رفتاری مراحل حل مساله را که شامل آموزش شش مرحله ی فرعی زیراست را به مراجعان خود آموزش می دهد:
-تعریف دقیق و واضح از مساله
-تعیین اهداف حل مساله
-به ذهن آوردن انواع راه حلهای احتمالی
-به ذهن آوردن موارد له و علیه راه حلهای احتمالی که به ذهن آورده شده ،
-اجرای راه حل انتخاب شده
-بررسی میزان اثربخشی اجرای راه حل اجرا شده
هدف از تالیف این مقاله آشنانمودن خوانندگان با ویژگیهای درمان حل مساله است و لذا در طول این مقاله توضیحاتی در مورد ویژگیها و روش های اجرای درمان حل مساله ارایه خواهم داد.
درمان حل مساله نوعی مداخله ی روانی – اجتماعی است که به کمک آن به اشخاص آموزش داده می شود که به چه صورت با مسایل زندگی خود به صورت بهتری کنار بیایند . همچینن به کمک اجرای درمان حل مساله ، مراجعان به میزان کارآمدی حل مسایل خود نگرش مثبت تری پیدا می نمایند و طرحهای مناسب تری را برای حل مسایل خود می ریزند. در نظریه ی زیربنایی درمان حل مساله که روش درمان حل مساله بر روی آن استوار است فرض می شود که هدف از اجرای این نوع درمان تنها کاهش دادن آسیب های روانشناختی که مراجعان آنها را به علل مختلف تجربه می نمایند نمی باشد بلکه هدف عمده از اجرای این مداخله ی درمانی افزایش میزان کنشهای مثبت روانشناختی و جلوگیری از رشد مسایل ناراحت کننده ی جدیدی است که امکان دارد مراجعان با آن روبرو شوند است.تاریخچه نظریه ی زیر بنایی درمان حل مساله به نظریه ی دیزرایلا و گلدفرد بر می گردد. این دو پژوهشگر بر اساس نتایج تحقیقاتی که در زمینه های آسیب روانشناختی ،علوم شناختی وعلوم عصبی انجام داده بودند مدل درمانی حل مساله را معرفی نمودند .براساس این مدل علل ابتلا به اختلالات روانشناختی ناشی از دخالت عوامل زیستی ، روانشناختی و اجتماعی است .ابداع کنندگان این نوع درمان اعتقاد دارند که درمان حل مساله شامل آموزش دادن مردم برای کنار آمدن مناسب با استرسورها یا محرکهای استرس زای زندگی می باشد . به نظرابداع کنندگان روش درمان حل مساله روبرو شدن با محرکهای استرس زا عاملی مهم در به خطر انداختن سلامت روان شناختی اشخاص می باشد. از نظر آنان از انواع مختلف محرک های استرس زای زندگی می توان به روبرو شدن با رویدادهای ناراحت کننده ی زندگی ( مانند مرگ عزیزان ،ابتلا به یک بیماری مزمن و یا از دست دادن شغل ) و روبرو شدن با مشکلات جاری ( برای مثال تجربه ی تنش مداوم با همکاران ، کاهش میزان درآمد و مشکلات زناشویی ) اشاره نمود
در طول درمان حل مساله تمرکز عمده ی درمانگر درمان حل مساله ، بر روی افزایش دادن احتمال انتخاب انواعی از پاسخهای رفتاری از سوی مراجع کننده است که بالاترین قدرت بالقوه را برای مقابله با یک موقعیت ناراحت کننده داشته باشند است
درمان حل مساله می تواند به صورت فردی و یا گروهی اجرا شود و میزان جلسات آن بین 4 الی 12 جلسه می باشد.
مراحل مختلف اجرای درمان حل مساله عبارتند از :
-مرحله ی اول: مرحله ی ارزیابی و طرح ریزی درمان،
مرحله دوم:شناسایی مشکلات جاری
مرحله ی سوم :آموزش جعبه ی ابزار شماره ی یک
-مرحله ی چهارم :آموزش جعبه ی ابزار شماره دو
-مرحله ی پنجم :آموزش جعبه ی ابزار شماره ی سه
-مرحله ی ششم :آموزش جعبه ی ابزار شماره چهار
در مرحله ی اول درمان حل مساله که مرحله ی ارزیابی نامیده می شود میزان توانانیهای مراجع برای حل مساله و نوع سبک حل مساله ی وی مشخص می گردد. در مرحله ی دوم درمان حل مساله مشکلات جاری مراجع شناسایی می گردد . در مرحله ی سوم درمان حل مساله که مرحله ی آموزش ابزار شماره یک نامیده می شود برخی از تکالیف مانند نوشتن مشکلات بر روی کاغذ ،روش های ساده سازی مشکلات وروش های تصور نمودن مشکلات به مراجع آموزش داده می شود .در مرحله ی چهارم درمان حل مساله که به آموزش جعبه ی ابزار شماره دو معروف است آموزش هایی به مراجع برای تنظیم مناسب هیجانات ارایه می شود . قسمت عمده ی این آموزش ها شامل آموزش متوقف نمودن فرایندهای ذهنی و آموزش مهارت هایی برای آگاهی بهتر و توجه بیشتر به تجربیات هیجانی می باشد . در مرحله ی پنجم جعبه ی ابزار شماره سه آموزش داده می شود که این مرحله شامل آموزش توانایی برای تفکر مثبت تر و توانایی برای تصورات مثبت تر است . هدف عمده از آموزش این نوع جعبه ابزار آن است که مراجع بتواند با شناختهای ناکارآمد خود ( مانند افکار منفی ) که به فرایند درست حل مساله آسیب می زنند مقابله نماید و بالاخره جعبه ابزار شماره چهارم که در مرحله ی ششم به مراجعان آموزش داده می شود به نام جعبه ی ابزار حل مساله به کمک طرح و برنامه است و این ابزار شامل آموزش چهار مهارت حل مساله که شامل:
– تعریف مناسب و رفتاری از مساله ی ایجاد شده به نحوی که جزئیات مساله آشکار شود
– لیست نمودن راه حل های بالقوه ( ایجاد راه حلهای متفاوت )
-تصمیم گیری برای انتخاب بهترین راه حل از بین راه حلهای ایجاد شده در ذهن( سنجش معایب و مزایای هر یک از راه حلهای به ذهن آورده شده)
-اقدام برای ایجاد یک طرح فعال برای اجرای راه حل انتخاب شده
– اجرای راه حل انتخاب شده و بررسی نتایج اجرا
منابع
Eski.M.(2013).Problem solving therapy In clinical practice.NewYork:Elsevier Inc
Hayes.S.&.Hofmann.S.(2018).Process based
CBT.Oakland.Context press
Nezu.A.(2013). Problem- solving therapy. NewYork:Springer publishing company.
نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا( متخصص روانشناسی بالینی)
استفاده از مطالب این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است.
آدرس دفتر روانشناسی و مشاوره ی دکتر حسین لطفی نیا( متخصص روانشناسی بالینی): تبریز ، خیابان 17 شهریورجدید، حدفاصل خیابانهای طالقانی و ارتش ، ساختمان سینا ، طبقه ی هفتم
تلفن :04135559866
بازدیدها: 318
نظرات