علایم تشخیصی اختلال وسواسی- اجباری و روش های درمان آن

اختلال وسواسی- اجباری (Obsessive- compulsive disorder ) که با اسم اختصاری OCD مشخص می شود یکی از اختلالات شایع مهم روانشناختی است که در سراسر جهان مردم زیادی به آن مبتلا می باشند . در یکی از طبقه بندیهای  مربوط به اختلالات روانشناختی که اصطلاحا به نام طبقه بندی DSM نامیده می شود  و در سال 2013 میلادی انتشار یافته است اختلال وسواسی- اجباری به خاطر میزان شیوع زیاد و به خاطر اهمیتی که تشخیص و درمان این اختلال دارد در طبقه ی مستقلی قرار گرفته است در حالی که در طبقه بندیهای قبلی این اختلال در طبقه ی اختلالات اضطرابی قرار گرفته بود.

علامت اصلی ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری وجود یک سلسله افکار ، حالتهای تکانه ای و تصاویر ذهنی ناراحت کننده و مداوم است که موجب اضطراب و نگرانی قابل توجهی در شخص مبتلا می شود. از سوی دیگر در کنار علامت فوق در شخص مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری یک  سلسله رفتارها یا اعمال روان شناختی تکراری که هدف از انجام آنها جلوگیری و یا کاهش میزان اضطراب و ناراحتی است نیز دیده می شود. نتایج بسیاری از پژوهشها نشان می دهد که در بین حدود 98 درصد از مبتلایان به اختلال وسواسی – اجباری تجربه ی افکار و اعمال وسواسی را در کنار هم  وجود دارد و فقط در 2 درصد از مبتلایان به اختلال وسواسی –اجباری علامت ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری تجربه ی تنها افکار وسواسی و یا تنها تجربه ی اعمال وسواسی به صورت تنها علامت مهم ابتلا می باشد .

اکثر رفتار درمانگران اعتقاد دارند که اعمال وسواسی در پی تجربه ی افکار وسواسی ظاهر می شوند و هدف عمده از انجام اعمال وسواسی کاهش دادن میزان ناراحتی های تجربه شدهخ در اثر هجوم افکار وسواسی می باشد . براساس نتایج تحقیقاتی که در زمینه ی ارتباط بین افکار و اعمال وسواسی انجام گردیده است مشخص شده است که حدود 90 درصد از بیماران مبتلا به اختلال وسواس هدف از انجام اعمال وسواسی را کاهش دادن ناراحتی ایجاد شده که ناش از حضور  افکار وسواسی است می دانند

چند نکته ی  در مورد اختلال وسواسی- اجباری

-اعمال وسواسی تنها به صورت اعمال رفتاری مانند عمل شتشو  و یا عمل  چک نمودن نمی باشند بلکه اعمال وسواسی می توانند به صورت اعمال وسواسی روانشناختی نیز باشند . از جمله اعمال وسواسی روانشناختی می توان به عمل شمردن اشاره نمود که در موقعیتهای مختلف می تواند رخ دهد.

-نتایج بسیاری از پژوهشهای جدید نشان می دهد بر خلاف نظریات قبلی تمام مبتلایان به اختلال وسواسی – اجباری این اعتقاد را ندارند که افکار وسواسی و یا اعمال وسواسی آنان بی معنا و پوچ است و تاکید عمده ی آنان بر روی این نکته است که  افکار و یا اعمال وسواسی درست و یا صحیح است .

-آن دسته از مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری که تشخیص نمی دهند افکار و یا اعمال وسواسی آنان بی معنا است در دسته ی مبتلایان به تشخیص اختلال وسواسی- اجباری با سطح بینش صغیف قرار می گیرند . نتایج پژوهشهایی که بر روی مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری که میزان سطح بینش ضعیفی دارند انجام گرفته است نشان می دهد که میزان احتمال بهبودی این دسته از مبتلابان به اختلال وسواسی- اجباری در مقایسه با مبتلایانی که از سطح بینش قوی برخوردار هستند به صورت معناداری پائین تر می باشد .

-تنها برخی از مبتلایان به اختلال وسواسی-اجباری احتمال دارد فقط یک نوع عمل وسواسی را نشان دهند و بیشتر آنان دو یا چند عمل وسواسی را نشان می دهند.

-سه نوع عمل وسواسی شایع وجود دارد که شامل عمل وسواسی شستن ، چک نمودن و تقارن می باشد. عمل وسواسی شستن شایعترین نوع عمل وسواسی است. عمل وسواسی شستن معمولا پاسخی به افکار وسواسی در مورد موضوع آلودگی می باشد. علایم عمل وسواسی شستشو می تواند به صورت انجام الگوهای تکراری عمل  شستشو ، استفاده ی زیاد از مواد ضد عفونی کننده و یا تمیز کننده باشد. برخی از مبتلایان به اختلال وسواسی- اجباری که عمل وسواسی شتشو را انجام می دهند ترس زیادی از ابتلا به انواع بیماریها ندارند و علت عمده ی انجام عمل وسواسی خود ناشی از وجود نگرانی شدید از تمیز نبودن اشیا یا موقعیتهایی که با آنها روبرو می شوند می دانند . وسواس چک نمودن یکی دیگر از انواع اعمال وسواسی می باشد. علت عمده ی ایجاد عمل وسواسی چک نمودن وجود افکار وسواسی مختلف در مورد احتمال رخ دادن  رویدادهای وحشت زا ( مانند وقوع آتش سوزی )می باشد . رفتارهای مربوط به چک نمودن می تواند طیف وسیعی از رفتارها مانند چک نمودن قفل ها ، چک نمودن خاموش بودن فیوز های برق و چک نمودن درب خودروها را شامل شود. سومین نوع وسواس عملی که از نظر میزان شیوع  کمتر نوع آن است حالت وسواس تقارن می باشد . در این نوع عمل وسواسی شخص افکار تکراری و ناراحت کننده زیاد در زمینه ی درست چیده شدن وسایل بر روی سطوح مختلف بخصوص سطوح میزها دارد  و زمانی که چینن اتفاقی نمی افتد حالتهایی از پریشانی و ناراحتی را نشان داده و تلاش می کند با صرف وقت زیاد آن وسایل را مرتب نماید.

میزان شیوع اختلال وسواسی – اجباری

اختلال وسواسی – اجباری اختلالی نسبتا شایع است و میزان شیوع اختلال وسواسی- اجباری حدود 2/5 درصد در طول عمر برآورد شده است . همچینن میزان شیوع جاری اختلال وسواسی- اجباری1 الی 1/6 درصد است. نتایج بسیاری از پژوهشها نشان می دهد که در بین بزرگسالان میزان شیوع اختلال وسواسی- اجباری در زنان کمی بیشتر از مردان است اما در بین کودکان میزان ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری در پسران حدود دو برابر دختران می باشد

عوامل ژنتیک و محیطی در ابتلا به اختلال وسواسی -اجباری نقش دارند . نتایج پژوهشهایی که در بین دو قلوها انجام گرفته است نشان می دهد که در بین دوقلوهای یکسان احتمال همایندی یعنی آنکه هر دو ی قلوها به اختلال وسواسی -اجباری مبتلا شوند به صورت معنا داری بالاتر از میزان همایندی در دوقلوهای غیر یکسان می باشد. به نظر پژوهشگران با توجه به این موضوع که دوقلوهای یکسان از نظر  ژنتیک کاملا به هم شیبه هستند لذا وجود چینن تفاوتی می تواند نشانگر نقش ژنتیک در افزایش خطر ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری باشد.اکثر نظزیه هایی که در موزرد سبب شناسی ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری ارایه شده اند بر نقش عوامل مخیطی در افزایش خطر ابتلا به اختلال وسواسی -اجباری تاکید زیادی نموده اند . از بین نظریه های فوق نظریه های رفتاری و شناختی از جهت تنوع و دقت بر نظریه های دیگر برتری دارند. یکی از نظریه های مهم رفتاری که در مورد سبب شناسی ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری پیشنهاد شده است توسط دو نفر از رفتار درمانگران معروف به نامهای دالارد و میلر عنوان شده است . بر اساس این نظریه ی رفتاری افکار وسواسی در پی  ایجاد حالت شرطی کلاسیک ( پیوند یافتن محرک خنثی با محرک طبیعی آزار دهنده به علت تجربه ی  محرک خنثی و در پی آن تجربه ی محرک طبیعی آزار دهنده ) بوجود می آیند . بر اساس نظریه های شناختی ریشه ی افکار مزاحم را باید در سیستم شناختی شخص جستجو نمود و افکار مزاحم زمانی شروع به افزایش می نمایند که میزان احساس مسئولیت افراطی شخص در حوزه های گسترده ای از زندگی و میزان احساس براورد خطر به صورت معناداری افزایش می یابند  .همچینن در نظریه های شناختی فرض می شود افزایش میزان افکار مزاحم می تواند به رشد یک سلسله از افکار منفی منجر شود و این افکار که محتوای منفی دارند و به صورت پی در پی به ذهن شخص هجوم می آورند می توانند سطح اضطراب و ناراحتی شخص را به صورت قابل توجهی افزایش دهند . از سوی دیگر در نظریه های شناختی فرض می شود انجام اعمال وسواسی ( چه اعمال وسواسی رفتاری و چه اعمال وسواسی شناختی ) در اثر پدیده ای به نام تقویت منفی رشد می نمایند . به عبارت دیگر زمانی که ذهن شخص مورد هجوم افکار وسواسی قرار می گیرد انجام برخی از اعمال می تواند شدت هجوم این افکار را کاهش دهد و در نتیجه شخص سعی می کند این رفتارها را به صورت مرتب انجام دهد تا میزان شدت ناراحتی وی که در اثر هجوم افکار وسواسی ایجاد شده است کاهش یابد.

در نظریه های شناختی فرض می شود اشخاص مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری از نظر شناختی خصوصیاتی دارند که آنان را از دیگر اشخاص متمایز می نمایند و وجود این خصوصیات می تواند یکی از عوامل ایجاد کننده و تشدید کننده ی ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری باشند. از نظر این نظریه پردازان برخی از خصوصیات فوق عبارتند از :

1-در اشخاص مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری احتمال دارد فکر نمودن به یک عمل ناخوشایند مساوی با عمل نمودن به آن در نظر گرفته شود.

2-در اشخاص مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری اعتقاد بر آن است که برای کنترل افکار ناراحت کننده ی لازم است تمرینات مکرر از سوی آنان انجام گردد.

3-اشخاص مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری اعتقاد دارند  زمانی که افکار و اندیشه های وسواسی به ذهن آنان هجوم می آورند آنان قادر نسیتند که از انجام اعمال وسواسی خودداری نمایند.

بطور کلی در نظریه های شناختی که در مورد عوامل سبب ساز در ابتلا به اختلال وسواسی- اجباری بیان شده است بر روی نقش دو عامل احساس مسئولیت افراطی درحوزه های گسترده ی زندگی ( مانند حوزه ی تربیت فرزندان ) و افزایش برآورد میزان احتمال خطر  در ظاهر شدن افکار وسواسی تاکید شده است.

روشهای درمان

از بین روشهای مختلفی که برای درمان اختلال وسواسی- اجباری پیشنهاد شده است استفاده از دو  روش درمان دارویی و روش درمانی شناختی – رفتاری گستردگی زیادتری دارد .روش درمان دارویی معمولا زمانی مورد استفاده قرار می گیرد که میزان شدت علایم اختلال وسواسی- اجباری در سطح متوسط یا شدید باشد. میزان شدت اختلال وسواسی- اجباری از چند طریق از آن جمله از طریق انجام مصاحبه های روانشناختی ، اجرای مقیاس ها یا پرسشنامه های مربوط به سنجش شدت اختلال وسواسی- اجباری ( مانند مقیاس یل – براون ) تعیین می شود. در اکثر مواقع برای درمان اختلال وسواسی -اجباری از انواعی از داروهای ضد افسردگی که بر روی گیرنده هایی که ناقلهای عصبی سروتونین آزاد می کنند اثر می گذارند استفاده می شود . این نوع داروها که به نام داروهای اختصاصی بازداری از بازجذب سروتنونین یا داروهای SSRI معروف هستند با جلوگیری از بازجذب ناقل عصبی سروتونین سبب افزایش میزان این ناقل عصبی در مناطقی از مغز شده و در نتیجه میزان شدت علایم اختلال وسواسی – اجباری را کاهش می دهند. از جمله داروهایی که در دسته ی داروهای SSRI قرار دارند و برای درمان اختلال وسواسی- اجباری مورد استفاده قرار می گیرند می توان به  داروهایی مانند فلوگزتین ، فلوکسامین و سرترالین اشاره نمود .از سوی دیگر روان درمانی برای درمان اختلال وسواسی- اجباری معمولا زمانی بکار می رود که میزان شدت اختلال وسواسی- اجباری در سطح خفیف تا متوسط قرار داشته باشد . یکی از شایعترین و کارآمدترین روشهای روان درمانی که برای درمان اختلال وسواسی- اجباری مفید است روش درمان شناختی -رفتاری است. در درمان شناختی – رفتاری مربوط به اختلال وسواسی – اجباری از تکنیکهای مختلف رفتاری و شناختی برای درمان استفاده می شود. از جمله تکنیک های رفتاری که معمولا در درمان اختلال وسواسی- اجباری از آنها استفاده می شود می توان به دو نوع تکنیک مواجهه (Exposure ) و تکنیک پیشگیری از پاسخ (Response prevention ) اشاره نمود. در تکنیک رفتاری مواجهه شخص مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری تشویق می گردد که با محرک های اضطراب زا مانند محرکی که از نظر وی منبع آلودگی است و دائما از روبرو شدن با آن بشدت اجتناب نموده است روبرو شود . همچینن در تکنیک پیشگیری از پاسخ درمانگر تلاش می کند که از اجتناب بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری از روبرو شدن به محرکهای اضطراب  جلوگیری نماید. هدف از اجرای  تکنیک های شناختی کاهش دادن میزان احساس مسئولیت پذیری افراطی و کاهش میزان برآورد احتمال خطر است که از سوی بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری مشاهده می شود . در درمان شناختی – رفتاری برای رسیدن به هدف فوق از مجموعه تکنیک هایی که تکنیک های بازسازی شناختی نام دارند استفاده می شود. هدف اصلی استفاده از تکنیک های فوق  افزایش دادن میزان توانایی بیمار مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری در شناسایی افکار خودکار منفی و مقابله با افکار خودکار منفی است .

    • منابع

      Barlow.D.(2014). Clinical Handbook of psychological disorders:A step by step treatment manual.   New                                                                 York : Guiford publishers                                                                                        Hersen.M.&etal.( 2007). Adult psychopathology and diagnosis.New York : John Wiley Inc

                                                                                                                                                                                Hersen.M. &. Thomas.J. (2006). Comprehensive handbook of personality and psychopathology .New York:  John Wiley Inc

    • نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی )

    • استفاده از مطالب این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و  آدرس سایت بلا مانع است

    • 97/2/2

    • آدرس دفتر روانشناسی دکتر حسین لطفی نیا (متخصص روانشناسی بالینی) : تبریز، خیابان17 شهریور جدید، بالاترتقاطع از خیابان طالقانی،برج سینا، طبقه ی هفتم

      تلفن:04135559866 و09144015140

بازدیدها: 851

نظرات