سه اختلال روانشناختی شایع در دوران کودکی
کودکان نیز مانند بزرگسالان در خطر ابتلا به انواع اختلالات روانشناختی قرار دارند. میزان شیوع برخی از این اختلالات روانشناختی(مانند اختلال پرفعالیتی همراه با نقص توجه ) در سطح بالا یی می باشد و میزان شیوع برخی دیگر از این اختلالات ( مانند اختلال افسردگی ) در سطح پائین قرار دارد . در طول این مقاله سه اختلال شایع روانشناختی کودکان را توضیح خواهم داد.
در جدیدترین طبقه بندی اختلالات روانشناختی که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا(DSM-V) ارایه شده است طبقه ای که تحت عنوان طبقه ی اختلالاتی که معمولا در دوران نوزادی ، کودکی و نوجوانی تشخیص داده می شوند معروف بود حذف شده است و طبقه ای به نام طبقه ی اختلالات عصبی – رشدی (Neuro developmental disorder ) جایگزین آن شده است . به نظر می رسد اقدام این انجمن برای چینن عملی می تواند نشانگر این موضوع باشد که به نظر این انجمن نقش عامل اختلالات عصبی (Neurological disorder ) در بالا بردن خطر ابتلای کودکان به اختلالات روان شناختی مهم است .
1-اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه(Hyperactive-inattenional disorder )
اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه امروزه به عنوان نوعی اختلال عصبی-رشدی به شمار می آید . به نظر متخصصان علوم اعصاب در مبتلایان به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه شاهد اختلالات بسیار ریز یا میکروی مغز هستیم . به نظر آنان مهمترین این اختلالات به صورت وجود تاخیر رشدی در برخی از مناطق قشر مغز بخصوص منطقه ی قشر پیشانی می باشد.
برخی از علایم اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه عبارتند از :
حالت فعالیت زیاد: اگرچه کودکان در مقایسه با بزرگسالان میزان فعالیت زیادتری را انجام می دهند اما زمانی که میزان فعالیت آنان در مقایسه با همسالان خود بسیار زیاد باشد در آن صورت می توان گفت که این کودکان یکی از علایم تشخیصی اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه را دارند. کودکانی که حالت فعالیت زیادی دارند دایما در حال دویدن هستند. آنان حالت جنب و جوش بسیار زیادی را از خود نشان می دهند و زمانی که در حالت محدودیت حرکتی (مانند زمانی که در کلاس درس هستند و یا والدین آنها را از دویدن منع نموده اند ) قرار می گیرند امکان دارد قادر به نشستن در سر جای خود نباشند و در صورت مورد اجبار قرار گرفتن برای انجام چینن کاری اقدام به تکان دادن مکرر دستها و پاهای خود می نمایند.
حالت نقص توجه: از جمله علایم نقص توجه که در کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه مشاهده می گردد می توان به ناتوایی آنان در توجه به جزئیات انجام تکالیف درسی و مرتکب شدن اشتباهات فراوان در انجام تکالیف تحصیلی اشاره نمود. از جمله علایم دیگر نقص توجه می توان به فراموشی در انجام تکالیف و انجام برخی از دستورالعملهایی که والدین می دهند اشاره نمود .
وجود حالت تکانه ای (Implusive): از علایم عمده دیگر اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه وجود حالت تکانه ای است . وجود حالت تکانه ای سبب ناتوایی در منتظر بودن ، پاسخ خشم فوری و قطع نمودن مکرر سخنان دیگران می شود.
برای تشخیص اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه لازم است که علایم فوق حداقل در دو محل ( برای مثال در خانه و مدرسه ) وجود داشته باشد. همچینن برای تشخیص این اختلال لازم است که قبل از سن 12 سالگی چند علامت مربوط به این اختلال نیز وجود داشته باشد.
میزان شیوع اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه حدود 5 ذرصد در بین کودکان و در بین بزرگسالان حدود 2/5 درصد برآورد شده است . همچینن میزان شیوع این اختلال در بین پسران حدود دو برابر دختران می باشد . اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه معمولا در بین دانش آموران دوره ی ابتدایی بیشتر مشاهده می شود و احتمال دارد علایم آن در دوره ی نوجوانی به صورت ثابتی باقی بماند. اگرچه در دوره ی نوجوانی میزان فعالیتهای حرکتی کودکان مبتلا به اختلال بیش قعالی همراه با نقص توجه کاهش می یابد اما احتمال دارد در علایم مربوط به نقص توجه در آنان کاهشی مشاهده نشود .
در ابتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه عوامل وراثتی نقش مهمی را بازی می کنند . همچینن مشکلاتی که امکان دارد در حین تولد( مانند نرسیدن اکسیژن کافی به مغز ) ایجاد شود نیز امکان دارد در ابتلا به این اختلال نقش داشته باشند. نتایج برخی از پژوهشها نشان دهنده ی تاثیر مخرب تجربه ی محرک های استرس زا ی حین بارداری در افزایش خطر ابتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه می باشد.
امروزه اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه در طبقه ی اختلالات عصبی- رشدی قرار گرفته است .ویژگی اختلالاتی که در این طبقه قرار می گیرند احتمال نقش وجود آسیب های جزیی در سیستم عصبی مرکزی در بالا بردن خطر ابتلا به این اختلالات می باشد . نتایج پژوهشهای مختلف که در زمینه ی عملکرد مغز بیماران مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه انجام گرفته است نشان داده است که میزان فعالیت مغز این بیماران در بخش قشر پیشانی (Frontal lobe ) مغز کمتر از حد معمول می باشد. با توجه به این موضوع که بخش قشر پیشانی مغز یکی از بخش های مهمی است که کنترل حرکتهای ارادی را بر عهده دارد می توان فعالیتهای حزکتی زیاد این بیماران را به کاهش توانایی بخش قشر پیشانی مغز در کنترل حرکات نسبت داد. همچینن نتایج برخی از پژوهش ها نشان می دهد که در مغز بیماران مبتلا به بیش فعالی همراه با نقص توجه میزان ناقل عصبی سروتونین کمنری آزاد می شود . کاهش آزاد سازی ناقل عصبی سروتونین می تواند یکی از عوامل بالا بودن میزان تجربه ی حالت خشم در مبتلایان به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه باشد.
اگرچه ابتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه در دوران کودکی است اما این اختلال امکان دارد در دوره ی کودکی و یا نوجوانی درمان نگردد و علایم آن در دوره ی بزرگسالی نیز ادامه یابد. نتایج برخی از پژوهش ها نشان می دهد که در میان حدود 60 درصد از مبتلایان به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه علایم این اختلال از در دوره ی کودکی به دوره ی بزرگسالی انتقال می یابد. درمان اصلی اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه استفاده از داروهای محرک زا (Stimulus Drugs) است. این داروها می توانند سبب فعال شدن بخشهایی از قشر مغز بخصوص قشر پیشانی مغز گردند. اگرچه استفاده از داروهای محرک در بین بزرگسالان که بیشتر برای مقابله با حالت افسردگی و افزایش میزان هشیاری صورت می گیرد می تواند همراه با عوارض زیادی بخصوص ظاهر شدن حالت وابستگی روانشناختی باشد اما در کودکان و نوجوانانی که مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه هستند استفاده از داروهای محرک زا عوارض زیادی از جمله وابستگی روانشناختی را ایجاد نمی کند . در کنار درمان دارویی برای درمان اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه می توان از درمانهای دیگری نیز استفاده نمود. یکی از مهمترین این درمانها رفتار درمانی است. رفتار درمانی تکنیک های مختلفی برای تغییر رفتار ارایه می دهد و برخی از این تکنکیک ها مانند تکنیک مدیریت رفتار می توانند نتایج مثبتی را به بار بیاورند. از دیگر روش های مداخله ای که در درمان مبتلایان به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه می تواند مورد استفاده قرار بگیرد مداخله ی آموزش والدین است. در این روش والدین در ضمن آنکه در مورد ویژگیها و خصوصیات کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه نکات مفیدی را می آموزند نحوه ی اجرای برخی از تکنیک های رفتاری برای تغییر دادن برخی از رفتارهای کودکانشان را آموزش می ببیند.
2-ترسهای غیر عادی (فوبیا)
تزس یک نوع هیجان طبیعی است که برای ادامه ی بقای انسان تجربه ی آن لازم می باشد. همچینن ترس را می توان واکنشی فوری مغز به محرکیدانست که به عنوان محرکی تهدید آور محسوب می گردد . ترس ها یکی از نخستین هیجاناتی می باشد که در کودکان آن را از حدود سه یا چهار ماهگی تجربه می نمایند . یکی از عواملی که در تعیین نوع ترس هایی که کودکان در سنین مختلف تجربه می کنند نقش دارد عامل رشد شناختی می باشد. برای نمونه کودکانی که در سن زیر دو سالگی قرار دارند ترس هایی مانند ترس از تاریکی ، ترس از حیوانات را بیشتر نشان می دهند و این در حالی است که کودکانی که در اواسط دوره ی کودکی می باشند ترس هایی مانند ترس از گرفتن نمره ی کم و یا ترس از تنها بودن را بیشتر نشان می دهند. زمانی که واکنش کودکان نسبت به محرک های ایجاد کننده ی ترس شدید است حالت ترس غیرعادی یا فوبیا بوجود می آید. کودکانی که حالت ترس غیرعادی دارند سعی فراوان می نمایند که از محرک ترس زا فرار نمایند و با در صورت اجبار برای روبرو شدن با محرک ترس زا با ناراحتی زیاد آن را تحمل می کنند. ترس های غیر عادی شامل ترس های خاص ، ترس اجتماعی و ترس از فضاهای باز و یا فضای بسته می باشد. ترس های غیرعادی خاص شامل ترس از انواع زیادی از محرک های ترس زا مانند ترس از تاریکی ، ترس از بلندی ، ترس از دیدن خون و ترس از حیوانات می باشد . ترس غیر عادی اجتماعی عبارت است از ترس از حضور در موقعیت های جدید و ترس از عدم انجام مناسب فعالیت ها بنحوی که سبب احساس شرمندگی آنان گردد می باشد . ترس اجتماعی بیشتر در دوران نوجوانی شایع است .
در ظاهر شدن ترس های غیرعادی عامل یادگیری مهمترین نقش را بر عهده دارد. ترس های غیرعادی از سه روش شرطی شدن ، تجربه ی مستقیم رویدادهای ترس آور و یادگیری از طریق مشاهده فرا گرفته می شوند. در ظاهر شدن ترس ها علاوه بر یادگیری عامل ژنتیک نیز نقش دارد . تاثیر عامل ژنتیک بیشتر به کمک عاملی که سرشت (Temperament ) نامیده می شود انجام می گیرد. عامل سرشت عاملی است که از زمان تولد در نوزادان وجود دارد و به تدریج عامل محیط بر روی آن اثر می گذارد.
رفتار درمانی یکی از بهترین روش های درمانی ترس های غیرعادی کودکان است . از تکنیک های مختلف رفتار درمانی مانند تکنیک مواجهه (Exposure) ، تکنیک الگو سازی (Modeling ) و مدیریت مشروط (Contingency Management) برای درمان ترس های غیر عادی کودکان استفاده می شود . در تکنیک مواجهه کودک ابتدا در حالت آرامش قرار می گیرد و چشمان خود را بسته و روبرو شدن با محرک ترس آور را در ذهنش تصور می کند . بعد از مدتی اگر کودک آمادگی لازم را داشته باشد به صورت واقعی به محرک ترس آور نزدیک می شود و این عمل را برای بارها انجام می دهد . روش دیگر برای درمان ترس های غیر عادی کودکان روش الگو سازی است . در این روش ترس کودک با مشاهده ی رفتارهای شخص دیگری که به راحتی با محرک های ترس آور روبرو می شود کاهش می یابد . در روش الگو سازی از شخصی به نام الگو استفاده می شود . در این روش شخصی که نقش الگو را ایفا می نماید باید چندین خصوصیت داشته باشد از جمله او باید مورد علاقه ی کودک باشد ، براحتی بتواند با محرک ترس آور روبرو شود و اختلاف سنی زیادی با کودک نداشته باشد. در روش مدیریت مشروط از برنامه های تقویتی استفاده می شود به نحوی که در مقابل روبرو شدن با محرک ترس آور به کودک تقویت های اولیه ( مانند جایزه ) و یا تقویت کننده های ثانویه ( مانند زدن بر چسب های مثبت به کودک ) ارایه می شود و این فرایند تا زمان کاهش کامل ترس کودک ادامه می یابد.
3-کودکان با رفتارهای درهم گسیخته ی شدید ( Disruptive)
کودکانی که رفتارهای در هم گسیخته ی شدید دارند کودکانی هستند که مبتلا به اختلال ارتباطی (Conduct disorder) و اختلال مخالفت جویی (Opposition disorder ) هستند . علایم اختلال ارتباطی به صورت علایمی مانند دروغگویی ، پرخاشگری ، کج دستی ، فرار از مدرسه ، حیوان آزاری ظاهر می شود . زمان ابتلا به اختلال ارتباطی می تواند در دوران کودکی و یا نوجوانی باشد . برای مقابله با علایم اختلال ارتباطی باید مداخلات درمانی انجام شود . ابتلا به اختلال ارتباطی با عوارض زیادی مانند اخراج از مدرسه و یا ترک تحصیل همراه است همچینن در کودکان و نوجوانانی که مبتلا به اختلال ارتباطی هستند خطر ابتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی در دوره ی بزرگسالی به صورت معنا داری بیشتر از سایر کودکان و یا نوجوانان می باشد. اختلال شخصیتی ضد اجتماعی یکی از اختلالات شخصیتی شدید است که با علایمی مانند عدم احترام گذاشتن به حقوق دیگران ، عدم مسئولیت پذیری ، دورغگویی و احتمال اعتیاد به مواد مخدر همراه است. برای درمان اختلال ارتباطی می توان از تکنیک های مختلف رفتار درمانی مانند تکنیک مدیریت مشروط ،تکنیک شکل دادن (Shaping) رفتار و تکنیک های انزجاری(Aversion) مانند تکنیک جریمه نمودن رفتار ، تکنیک تنبیه کلامی و تکنیک برداشتن از محیط تقویت کننده استفاده نمود. در تکنیک جریمه نمودن رفتار ، زمانی که کودک رفتارهای نامناسبی مانند پرخاشگری را انجام می دهد والدین وی را مجبور می کنند فعالیتهای اضافی مانند تمیز نمودن اتاق ها یا شستن لباس های خود را انجام دهد. در روش تنبیه کلامی ، والدین در مقابل رفتارهای نامناسب کودک تصمیم می گیرند که از سخن گفتن با کودک به مدت کوتاه ( مانند 15 الی 20 دقیقه ) خودداری نمایند و بعد از گذشت این زمان علت انجام این عمل خود را به کودک توضیح می دهند. در تکنیک برداشتن از محیط تقویت کننده کودک از محیط راحت زندگی خود برداشته می شود و حدود 20 دقیقه در محیطی که خالی از هر گونه محرک تقویت کننده است قرار می گیرد و بعد به او گفته می گردد که دلیل انجام این عمل رفتارهای نامناسب وی بوده است. از روش آموزش والدین نیز برای درمان اختلال ارتباطی کودکان و نوجوانان استفاده می شود . در این روش شیوه های مناسب تربیتی کودک به والدین آموزش داده می شود و روش های اجرای برخی از تکنیک های رفتاری برای کاهش میزان علایم اختلال ارتباطی به آنان آموزش داده می شود.
در اختلال مخالفت جویی کودک در مقابل اکثر دستورات و یا پیشنهادات والدین شدیدا مقاومت می کند و این موضوع می تواند سبب ایجاد تعارضات شدید ی بین والدین و کودک گردد . در اختلال مخالفت جویی بر خلاف اختلال ارتباطی که در آن انجام رفتارهایی مانند رفتارهای پرخاشگرانه ، فرار از مدرسه ، حیوان آزاری و کج دستی زیاد مشاهده می گردد انجام رفتارهای فوق در سطح بسیار پائین تری قرار دارد.
میزان شیوع اختلالات ارتباطی و مخالفت جویی بخصوص در بین پسران زیاد است چنانکه بر اساس نتایج پژوهشها حدود 8 الی 12 درصد پسران یا مبتلا به اختلالات فوق می باشند و یا علایمی از این اختلالات را دارند . این میزان در بین دختران حدود 4 الی 8 درصد است. در مورد سبب شناسی اختلالات ارتباطی و مخالفت جویی بیشترین تاکید بر روی نقش عوامل محیطی بخصوص نقش عامل خانواده است . این اختلالات بخصوص در خانواده هایی که در آن والدین از هم جدا شده اند و خانواده هایی که میزان ارتباطات اعضای آنها با یکدیگر بسیار کم است زیادتر از سایر خانواده ها می باشد . در کنار عوامل محیطی عامل ژنتیک نیز در ایجاد اختلالات فوق نقش دارد. بنظر می رسد نقش عامل ژنتیک بیشتر به کمک عوامل سرشتی (Temperament ) انجام می گیرد. این عوامل می تواند سبب انتقال بسیاری از ویژگیها مانند نحوه ی ارتباط با محیط و نحوه ی واکنش به عوامل محیطی گردد. اگرچه امکان دارد که عوامل محیطی در برخی از مواقع بتوانند تاثیرات مهمی را بر روی عوامل سرشتی داشته باشند اما در بسیاری از مواقع عامل محیط توانایی ایجاد تغییرات اساسی در حالتهای سرشتی را ندارد .
نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی )
استفاده از این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است
آدرس دفتر روانشناسی دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی ):تبریز ،خیابان ،17شهریور جدید ، بالاتر از تقاطع خیابان طالقانی ، برج سینا ، طبقه ی هفتم
تلفن :04135559866و 09144015140
منابع
Craske.M.(2006).Mastering your fears and phobia. Newyork: Oxford university press.
Gozal.D&.Molfese.D(2005).Attentional deficits Hyperactive disorders. New jersey: Humana press
Kearney.C.(2005).Social Anxiety and social phobia in youth .New york: Springer science press.
Mastson.J . & etal.(2009). Treating childhood psychopathology and developmental disability. New york: Springer science press.
بازدیدها: 4097
نظرات