راههای کلیدی برای کنترل حالت خشم (بخش دوم )

روش های کلیدی برای کنترل حالت خشم (بخش دوم )

حالت خشم یکی از هیجانات منفی است که اگر کنترل نشود می تواند عواقب شدید و غیر قابل جبرانی را به بار بیاورد. یکی از عواقب وجود حالت خشم مکرر و طولانی مدت بالا رفتن خطر بیماریهای قلبی- عروقی می باشد. حالت خشم زمانی که کنترل نشود می تواند به صورت حالت پرخاشگری در آید. در حالت پرخاشگری شخص سخنان و یا اعمالی را انجام می دهد که با آسیب رسیدن فیزیکی و روانشناختی شخص دیگر همراه است. در بخش اول این مقاله سه راه موثر را درکنترل حالت خشم توضیح دادم در این بخش به چند راه دیگر برای کنترل حالت خشم اشاره می نمایم.

1-آشنایی و مقابله با برخی از اعتقادات نادرست در مورد فواید نشان دادن حالت خشم

در بین مردم اعتقادات نادرستی (مانند این اعتقاد که نشان دادن حالت خشم سبب حساب بردن دیگران از میزان توانایی و قدرت شخص می شود ) در مورد فواید ابراز حالت خشم وجود دارد. باور داشتن به این باورها می تواند عامل مهمی در افزایش میزان ظاهر شدن حالت خشم در موقعیتهای مختلف باشد. عوامل مختلفی می تواند سبب ایجاد اعتقادات نادرست در مورد فواید ابراز حالت خشم در اشخاص گردد . یکی از این عوامل به نوع روش های فرزند پروری والدین مربوط است. شناخت درمانگران وجود این اعتقادات نادرست را یکی از عوامل مهم در ارتباط با افزایش میزان حالت خشم می دانند و برای مقابله با این اعتقادات نادرست روش هایی را پیشنهاد می نمایند یکی از روش هایی که انها پیشنهاد می نمایند روش به زیر سوال بردن درستی این اعتقادات است. برای اجرای این روش به اشخاصی که اعتقادات نادرستی در مورد فواید نشان دادن حالت خشم دارند آموزش داده می شود که سوالاتی مانند سوالات زیر را برای خود مطرح نموده و تلاش نمایند که به آنها پاسخ دهند.

-آیا مدارک و شواهد کافی وجود دارد که حالت ابراز خشم من در بالا بردن میزان سطح سازگاری و افزایش میزان ارتباطم با دیگران مفید بوده است.

-آیا اعضای خانواده و یا دوستانم به مشاهده ی حالت خشم مکرر من رغبتی را نشان می دهند.

-آیا غیر از حالت ابراز خشم که برای بیان اعتراضی که به سخنان و رفتارهای نامناسب دیگران انجام می دهم راه دیگری را در اختیار ندارم.

-آیا حالت خشم مکرر من سبب بهبود وضعیت کلی زندگیم شده است.

به نظر درمانگرانی که از تکنیک های شناختی- رفتاری استفاده می نمایند مطرح نمودن سوالات فوق از خود و تلاش برای پاسخ دادن به آنها سبب افزایش احتمال آگاهی اشخاص از نادرست بودن برخی از اعتقادات در مورد حالت خشم می شود.

2- آموزش روش گفتگوی درونی

یکی از روش های موثر برای کاهش تعداد دفعات  و میزان شدت تجربه ی حالت خشم استفاده از روش گفتگوی درونی می باشد. در جریان اجرای روش گفتگوی درونی شخصی که در کنترل حالت خشم با مشکلاتی روبرو می باشد موقعیتی را که در آن حالت خشم را تجربه نموده است تجسم می کند و در مورد ابعاد مختلف آن موقعیت مانند شیوه ی واکنش به محرک تحریک کننده ی حالت خشم ، انواع احساسات و هیجانات منفی به وجود آمده در اثر روبرو شدن با محرک تحریک کننده ی حالت خشم و افکار مختلفی که در آن موقعیت در ذهنش وجود داشته است با خود گفتگو می نماید.

استفاده ی شخصی که در کنترل حالت خشم خود با مشکلاتی روبرو می شود از روش گفتگوی درونی سبب می شود که فرصتی برای وی فراهم شود تا وی بتواند در مورد عوامل احتمالی ایجاد کننده و یا نگهداری کننده ی حالت خشمش ارزیابی بهتری را به عمل آورد. همچینن استفاده ی مکرر از روش گفتگوی درونی سبب می شود میزان توانایی شخص در کنترل رفتار و گفتار خود افزایش یابد.

روش گفتگوی درونی را می توان هم در موقعیت بعد از تجربه ی حالت خشم و هم در موقعی که احساس می شود حالت خشم در حال ظاهر شدن است بکار برد. دو هدف اصلی کاربرد روش گفتگوی درونی جلوگیری از ظاهر شدن حالت خشم و کاهش میزان شدت واکنش به محرک های تحریک کننده ی حالت خشم می باشد.

هر شخصی می تواند در موقعیتی که احساس می کند حالت خشمش در حال ظاهر شدن است با بیان جملاتی مانند جملات زیر گفتگوی درونی خود را آغاز نماید:

-اگرچه شخصی که در مقابل من قرار دارد خشمگین می باشد اما من تلاش خواهم نمود که آراش خود را در این لحظه حفظ نمایم

-من اکث اوقات توانستم خونسردی خود را حفظ نمایم

-من بر اساس انتظارات خود وانتظارات دیگران باید زندگی کنم.

-من باید به قدرتهای درونی ام اعتقاد داشته باشم

-در اکثر مواقع آنچه موجب احساس ناراحتی من می شود سخنان و یا رفتارهای دیگران نمی باشد بلکه طرز نگرش و نوع افکاری که در  آن لحظه دارم عامل اصلی ایجاد احساس ناراحتی می باشد.

-ایجاد حالت خشم  پیامی به من است که نیاز بیشتری به گفتگوهای درونی با خود و بالا بردن احساس آرامش دارم.

3-فراگیری روش های افزایش دهنده ی میزان مهارتهای اجتماعی

در برخی از مواقع علت تجربه ی حالت های خشم مکرر و شدید عدم وجود مهارتهای ا=لازم برای روبرو شدن با موقعیتهای ناراحت کننده و یا ناتوایی در انجام برخی از مهارتهای اجتماعی ( مانند مهارت جرات مندی ) است. مهارتهای اجتماعی مهارتهایی اکتسابی می باشند و فراگیری آنها از زمان بعد از تولد آغاز می گردند. در تعیین میزان رشد مهارتهای اجتماعی عوامل محیطی بسیاری از جمله نوع روش های فرزند پروری که والدین از آنها استفاده می کنند و محیط فرهنگی و اجتماعی که شخص در آن رشد نموده است موثر می باشد.

شخصی که میزان سطح مهارتهای اجتماعی وی در مقایسه با سایر اشخاص پائین می باشد در خطر بیشتری برای تجربه ی مکرر حالت های خشم شدید قرار دارد.اگرچه در حال حاضر علل دقیق وجود ارتباط بین میزان پائین بودن سطح مهارتهای اجتماعی و تجربه ی حالت های خشم شدید و مکرر کاملا روشن نمی باشد اما در این زمینه نظریه های مطرح شده است بر اساس یکی از این نظریه ها پائین بودن میزان مهارتهای اجتماعی به صورت مستقیمی سبب برانگیخته شدن حالت خشم نمی شود بلکه پائین بودن میزان سطح مهارتهای اجتماعی میزان سطح احساس ناکامی ر ا افزایش داده  و بالا رفتن سطح ناکامی سبب افزایش میزان سطح برانگیختگی و کاهش میزان سطح تحمل در برابر محرک های تحریک کننده ی حالت خشم می شود.بر اساس یکی دیگر از نظریه هایی که در این زمینه بیان شده است پائین بودن میزان نهارتهای اجتماعی سبب افزایش تمایل شخص به کناره گیری از اجتماع و افزایش میزان احساس ناتوایی وی در برابر حل مسایل مختلف زندگی می شود و این اتفاق میزان آستانه ی تحمل وی  در برابر محرک های تحریک کننده ی حالت خشم را کاهش می دهد.

زمانی که میزان مهارتهای اجتماعی شخصی پائین می باشد شرکت وی در دوره های آموزش مهارتهای اجتماعی می تواند در افزایش میزان توانایی او در مقابله با محرک های تحریک کننده ی حالت خشم مفید باشد. در جریان آموزش مهارتهای اجتماعی موضوعاتی مانند روش های برقراری ارتباط مناسب با دیگران ، روش های کنترل حالت خشم و روش های مناسب ابراز ناراحتی و رنجش به سخنان و رفتارهای نامناسب دیگران آموزش داده می شود . بسیاری از روانشناسان ترجیح می دهند دوره های آموزش مهارتهای اجتماعی را به صورت گروهی و معمولا به صورت گروههای 6 تا 8 نفری برگزار نمایند. برگزاری این دوره ها به صورت گروهی سبب می شود اشخاص شرکت کننده در این دوره ها از تجارب سایر اعضای گروه در زمینه ی مقابله با مشکلات مختلف ( مانند مشکل کنترل حالت خشم ) آگاه شوند . همچینن اشخاص شرکت کننده در این گروه ها احساس می کنند که دیگران نیز مشکلات مشابه با مشکلات آنان در زندگی دارند.

4-شناسایی و مقابله با عوامل عمده ی تحریک کننده ی حالت خشم

نقش عوامل تجریک کننده ی حالت خشم در ایجاد این حالت هیجانی مانند نقش جرقه در ایجاد حالت آتش سوزی می باشد. همچنانکه ایجاد جرقه در یک انبار حامل مواد آتش ا می تواند سبب ایجاد آتش سوزی شود وجود عوامل تحریک کننده ی حالت خشم نیز در شخصی که برخی از خصوصیات مستعد کننده در این زمینه را دارد می تواند حلت خشم را در وی ایجاد کند. یکی از مهمترین عوامل تحریک کننده ی حالت خشم روبرو شدن با رویدادها و موقعیتهایی است که در راه رسیدن شخص به اهدافش موانعی را ایجاد می کنند.

هر شخص با پرسیدن سوالاتی مانند سوالات زیر می تواند با عوامل تحریک کننده ی حالت خشم آشنایی بیشتری پیدا کند.

-در به وقوع پیوستن رویدادها و یا موقعیت هایی که سبب ظاهر شدن حالت خشم من می شوند چه عواملی نقش دارند.

-اغلب در مقابل رویدادها یا موقعیتهای تحریک کننده ی حالت خشم چه احساساتی را تجربه می نمایم

-اغلب چه رویدادها و یا موقعیتهایی سبب اجاد حالت خشم من می شوند.

در ظاهر شدن حالت خشم عوامل تحریک کننده ی فراوانی نقش دارند. بر اساس نتایج یکی از تحقیقاتی که در زمینه ی عوامل تحریک کننده ی حالت خشم انجام گرفته است حدود 900 عامل می تواند به نوعی در ایجاد حالت خشم نقش داشته باشند. برخی از روانشناسانی که در زمینه ی موضوع حالت خشم پژوهش می نمایند موفق شده اند از طریق روش های آماری بخصوص روش آماری تحلیل عاملی عوامل تحریک کننده ی حالت خشم را در پنج گروه زیر قرار دهند.

-احساس محرومیت و ناکامی

-مورد توهین قرار گرفتن از سوی دیگران

-روبرو شدن با حالت عدم صداقت دیگران

-مورد بی توجهی قرار گرفتن از سوی دیگران

-مورد حمله ی فیزیکی و یا کلامی قرار گرفتن از سوی دیگران

علاوه بر عوامل فوق که در تحریک حالت خشم نقش دارند عوامل دیگری نیز وجود دارند که می توانند تحریک کننده ی حالت خشم باشند از جمله ی این عوامل می توان به موارد زیر اشاره نمود.

-احساس رنجش : احساس رنجش از دیگران می تواند روند ظاهر شدن حالت خشم را شتاب بخشد .

-میزان سطح انتظارات از خود و دیگران : زمانی که میزان سطح انتظارات از خود و دیگران فاصله ی زیادی با واقعیت ها داشته باشد احتمال دارد حالت خشم به عنوان یکی از هیجانات منفی ظاهر گردد. همچینن وجود فاصله ی زیاد بین میزان سطح انتظارات از خود و دیگران سبب کاهش میزان آستانه ی تحمل در برابر موقعیتها و رویدادهای تحریک کننده ی حالت خشم شده و خطر تجربه ی حالت های خشم شدید و مکرر را بالا می برد.                                                                                                                                                                    

                                                                                                                                                                                پایان بخش دوم

نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی ) 

استفاده از این مقاله به شرط اشاره به نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است.

96/4/2

آدرس دفتر روانشناسی دکتر حسین لطفی نیا (متخصص وانشناسی بالینی) : تبریز، خیابان17 شهریور خدید، بالاترتقاطع از خیابان طالقانی،برج سینا، طبقه ی هفتم

تلفن:04135559866 و09144015140

منابع

Gupta. M . & Malh.P(2010). How to control anger .Pustak mahal press                                                                                                                                                                                                                                                                                                                    Gentry . W . (2010). Anger Management for Dummies . New York : John

                                                                                                                                                                                                                     wiley & sons Inc.

 

Nay. W. (2012). Taking change of anger . New York : Guilford press

.Potter-Efron. T . (2007 ). Range .New Harbinger In

  

Stearns.C(1986).Anger.Chicoa: University of chicoa pres 

بازدیدها: 443

نظرات