حالت بیخوابی و روشهای درمان آن

حالت بیخوابی یکی از مشکلات مرتبط با خواب است که در مقایسه با سایر مشکلات خواب میزان شیوع زیادتری دارد. زمانی که میزان شدت حالت بیخوابی زیاد است و در کارکردهای شخص در زمینه های مختلف مانند زمینه های ارتباطی ، شغلی و یا تحصیلی آسیب فراوان ایجاد می نماید حالت بیخوابی تبدیل به اختلال بیخوابی می شود. حالت بیخوابی با مشکلاتی در آغاز و تداوم حالت خواب همراه است. همچینن عدم رضایت از کیفیت خواب از دیگر علایم حالت بیخوابی می باشد. میزان شیوع حالت بیخوابی زیاد می باشد و این حالت مانند حالت سرما خوردگی می تواند تمام اشخاص را در برخی از اوقات زندگی شان گرفتار نماید. حالت بیخوابی بخصوص در مواقع روبرو شدن با محرک های استرس زا مانند نزدیک شدن به برگزاری مصاحبه ی شغلی و یا امتحانات نهایی امکان دارد حالت بیخوابی تجربه شود . همچینن مواجهه با رویداد های هیجان برانگیز می تواند احتمال ظاهر شدن حالت بیخوابی را بالا ببرد.

نتایج برخی از برآوردها نشان می دهد حدود 35 درصد اشخاص بزرگسال از حالت بیخوابی موقت شکایت می نمایند و حدود 10 درصد از بزرگسالان نیز حالت بیخوابی مزمن را تجربه می نمایند. زمانی که حالت بیخوابی به صورت حالتی مزمن در می آید با عوارض کوتاه و بلند مدتی زیادی همراه می گردد . از جمله عوارض حالت بیخوابی مزمن احساس خستگی روزانه است . از دیگر عوارض حالت بیخوابی مزمن کاهش میزان سطح حالت خلقی می باشد . کاهش سطح حالت خلقی می تواند با علایم مختلف اختلال افسردگی مانند عدم رضایت از انجام فعالیتها ، احساس ناامیدی ، عدم توانایی در تمرکز و تصمیم گیری ، بی اشتهایی و یا پر اشتهایی و افکاری در مرگ و یا اقدام به خودکشی نیز همراه باشد. از جمله عوارض بلند مدت حالت بیخوابی افزایش خطر ابتلا به انواع اختلالات جسمانی و روانشناختی و افزایش خطر سومصرف داروها و الکل می باشد.

برای درمان حالت بیخوابی از دارو درمانی و روان درمانی استفاده می گردد. در درمان دارویی حالت بیخوابی از دسته های گوناگون دارویی بخصوص دسته های داروهای خواب آور (Hypnotic ) ،  ضد اضطراب و ضد افسردگی استفاده می شود. شایعترین داروهایی که برای درمان حالت بیخوابی مورد استفاده قرار می گیرند در دسته ی داروهای بنزودیازپینی (Benzodazpine) قرار دارند و شامل داروهایی مانند دیازپام ، کلونازپام و آلپرزالام هستند . برطبق برآوردهای انجام گرفته در حدود 50 درصد از اشخاصی که حالت بیخوابی دارند برای مقابله با حالت بیخوابی خود از داروهای مختلف مانند داروهای خواب آور ، ضد اضطراب و یا داروهای ضد افسردگی استفاده می نمایند . اگرچه امکان دارد استفاده از داروهای مختلف برای مقابله با حالت بیخوابی با کاهش موقت حالت بیخوابی همراه باشد اما استفاده ی بلند مدت از داروها برای مقابله با حالت بیخوابی می تواند با عوارض مختلفی مانند ایجاد حالت تحمل دارویی (Tolerance ) ، حالت وابستگی دارویی (Dependence ) ، بوجود آمدن مشکلات خفیف شناختی و مسمومیت های دارویی همراه باشد. یکی از مهمترین عوارض احتمالی استفاده از داروها برای مقابله با حالت بیخوابی ایجاد حالت وابستگی دارویی می باشد. حالت وابستگی دارویی عبارت است از کاهش تدریجی میزان اثرات درمانی همزمان با ادامه ی مصرف داروها می باشد . ایجاد حالت وابستگی دارویی می تواند سبب گردد شخصی که از حالت بیخوابی رنج می برد اقدام به افزایش میزان مصرف داروهایی که برای مقابله با حالت بیخوابی از آنها استفاده می کند نماید. ایجاد حالت وابستگی دارویی می تواند با افزایش خطر روبرو شدن با مسمومیت های دارویی همراه باشد . یکی دیگر از عوارض داروهایی است که برای درمان حالت بیخوابی از آنها استفاده می شود ایجاد حالت تحمل دارویی است . حالت تحمل دارویی بخصوص در مواقعی که شخص مبتلا به حالت بیخوابی از داروهایی که در دسته ی داروهای بنزودیازینی برای مقابله با حالت بیخوابی خود استفاده می کند می تواند بیشتر باشد . در اثر ایجاد حالت تحمل دارویی شخصی که برای مدتی ( معمولا سه ماه یا بیشتر ) از برخی داروها بخصوص داروهایی که در دسته ی داروهای بنزودیازپنی برای مقابله با حالت بیخوابی استفاده نموده است زمانی که میزان مصرف این داروها را کاهش می دهد و یا به علت عدم دسترسی به این داروها نمی تواند از آنها استفاده کند ناراحتی های مختلفی مانند افزایش میزان بیخوابی ، کاهش حالت خلقی ، اضطراب ، نگرانی و بیقراری و تمایل فراوان برای مصرف این داروها را تجربه می کند . از دیگر عوارض مصرف داروهایی که برای مقابله با حالت بیخوابی از آنها استفاده می شود افزایش خطر مسمومیت های دارویی می باشد . افزایش خطر مسمومیت های دارویی بخصوص در اشخاصی که در سنین سالمندی قرار دارند بیشتر است . حالت خواب آلودگی و یا کاهش خفیف هشیاری یکی دیگر از عوارض داروهایی که برای مقابله با حالت بیخوابی از استفاده می گردد است . افزایش حالت خواب آلودگی و یا کاهش خفیف حالت هشیاری می تواند احتمال روبرو شدن شخص را با خطرات مختلف مانند تصادفات رانندگی و یا خطر سقوط از بلندی را افزایش دهد . علاوه بر عوارض فوق الذکر مصرف داروهایی که از آنها برای مقابله با حالت بیخوابی استفاده می گردد  می تواند عوارض زیر را به همراه داشته باشد .

الف-ایجاد مشکلات شناختی خفیف

مشکلات شناختی خفیف می تواند یکی از عوارض مصرف داروهایی که در دسته ی داروهای بنزودیازپنی ( مانند دیازپام  یا اگزازپام ) باشد که برای درمان حالت بیخوابی مورد استفاده قرار می گیرند . این مشکلات می تواند یه صورت مشکل درحالت تمرکز و یا کاهش جزیی میزان توانایی حافظه باشد.

ب-مشاهده ی خواب های وحشتناک

یکی از عوارض داروهایی که در دسته ی داروهای بنزودیازپنی قرار دارند افزایش احتمال مشاهده ی خوابهای وحشتناک است. علت این موضوع تاکنون اثبات نشده است اما بنظر می رسد تغییراتی که مصرف داروهای دسته ی بنزودیازپنی در مراحل خواب ایجاد می کنند امکان دارد با افزایش میزان مشاهده ی خواب های وحشتناک ارتباط داشته باشد.

علل بوجود آمدن حالت بیخوابی

در برخی از مواقع حالت بیخوابی به عنوان یک علامت مطرح است . این نوع از حالت بیخوابی می تواند با ابتلا به نوعی از اختلالات جسمانی و روانشناختی ( مانند اختلالات اضطرابی ) ارتباط داشته باشد  . در چینن حالتی برای برطرف شدن حالت بیخوابی لازم است که اقدامات لازم برای درمان اختلالات جسمانی و یا روانشناختی انجام گیرد.

به نظر پژوهشگران علوم مربوط به خواب ( مانند ویلس و همکاران ،2002 ) حالت خوابیدن از مکانیسم تعادل حیاتی (Homeostatic ) پیروی می کند. این مکانیسم که در اکثر فرایندها (مانند فرایند تنظیم فشار خون و یا فرایند تنظیم درجه ی حرارت بدن ) وجود دارد و یکی از عوامل مهم در امکان ادامه ی زندگی می باشد. روش مداخله ی مکانیسم تعادل حیاتی در فرایند خوابیدن به این شکل است که با افزایش دوره های بیداری مکانیسم تعادل حیاتی فعال شده و موجب فعالیت  مراکزی از مغز که سبب آغاز حالت خواب می شوند می گردد

به نظر می رسد در کنار نقش سیستم تعادل حیاتی و ساعت درونی بدن نقش عوامل محیطی و رفتاری در آغاز خواب و یا در ایجاد حالت بیخوابی نیز مهم است. ساعت درونی بدن ریتم خواب – بیداری را کنترل می کند و زمانی که این ساعت به علل مختلف مانند انجام مسافرتهای طولانی هوایی و یا اشتغال طولانی مدت در شب دچار مشکل می شود احتمال ظاهر شدن برخی از اختلالات خواب بخصوص اختلال بیخوابی افزایش می یابد. برخی از عوامل محیطی و رفتاری نیز در ایجاد حالت بیخوابی نقش دارند . برای نمونه زمانی که شخص در طول روز به مدت زمانی زیادی می خوابد  و یا به مدت زیادی از روز در رختخواب خود می ماند در مکانسیم تعادل حیاتی و یا در سیستم ساعت درونی بدن اختلالاتی بوجود می آید و در نتیجه احتمال ایجاد حالت بیخوابی افزایش می یابد. همچینن حالت تداعی ذهنی مکرر کوشش برای خوابیدن و عدم موفقیت در حالت خوابیدن می تواند منجر به ایجاد حالت برانگیختگی (Arousal ) ذهنی شده و موجب مهار فعالیت سیستم های مغزی مربوط به خوابیدن گردد.

تکنیک ها و درمانهای موثر برای مقابله با حالت بیخوابی

 تکنیک های آرمیدگی (Relaxation techniques )

تکنیک های آرمیدگی از انواع مهم تکنیکهای رفتاری است. این تکنیک ها بیشترین کاربرد را در درمان اختلالات اضطرابی دارند . با توجه به این موضوع که یکی از علل مهم ایجاد حالت بیخوابی وجود سطوح بالایی از اضطراب و نگرانی است لذا از این تکنیک ها برای درمان حالت بیخوابی و یا اختلال بیخوابی می توان استفاده نمود. چندین تکنیک برای رسیدن به حالت آرمیدگی وجود دارد . یکی از این تکنیک ها تکنیک آرمیدگی عضلانی پیشرونده (Progressive muscle relation ) می باشد. در جریان این تکنیک مراجع فرا می گیرد تمام عضلات مهم بدن را برای مدت ثانیه در حالت انقباض یا حالت فشار و سپس برای چند ثانیه ی دیگر در حالت انبساط یا حالت آرمیدگی قرار دهد. پایه ی نظری که تکنیک آرمیدگی عضلانی پیشرونده بر روی آن استوار می باشد آن است که به هنگام اضطراب عضلات بدن در حالت انقباض و به هنگام آرامش عضلات بدن در حالت آرمیدگی قرار می گیرند و لذا اگر بتوان عضلات بدن را در حالت آرمیدگی قرار دادحالت اضطراب و نگرانی از بین خواهد رفت. از دیگر تکنیک هایی که در دسته ی تکنیک های آرمیدگی قرار دارند می توان به تکنیک آرمیدگی تنفسی ، تکنیک آرمیدگی تجسمی و انجام حرکات ورزشی اشاره نمود.

 تکنیک کنترل محرک (Stimulus control)

تکنیک کنترل محرک یکی از تکنیک های رفتاری است که توسط ریچارد بودزن (Richard bootizin ) در سال 1972 به عنوان تکنیکی برای مقابله با حالت بیخوابی ارایه شد. بر اساس نظریه ای که تکنیک کنترل محرک بر روی آن استوار است حالت بیخوابی به سبب برانگیختگی ذهنی رخ می دهد و با بوجود آوردن برخی از تغییرات رفتاری می توان میزان برانگیختگی ذهنی را کاهش داد و در نهایت حالت بیخوابی را از بین برد. در تکنیک کنترل محرک برای مقابله با حالت بیخوابی دستورالعمل زیر به شخصی که حالت بیخوابی را تجربه می نماید ارایه می شود:

1-رفتن به رختخواب تنها زمانی که حالت خواب آلودگی احساس می گردد

2-در نظر گرفتن زمان  ثابت برای خوابیدن و بیدار شدن

3-خارج شدن از رختخواب زمانی که تلاش برای خوابیدن در 15 تا 20 ثمربخش نبوده است

4-اجتناب از تماشای تلویزیون ،

5-عدم تفکر به مسایل روزمره

6-اجتناب از خوابیدن طولانی مدت به هنگام روز

تکنیک قصد متضاد(Paradoxical intentin )

در این تکنیک به اشخاصی که حالت بیخوابی دارند آموزش داده می شود که به هنگام رفتن در رختخواب تلاش نمایند تا حد امکان حالت بیداری خود را حفظ نمایند. بر اساس نظریه ی که تکنیک رفتاری قصد متضاد بر روی آن استوار است تلاش برای بیدار ماندن در رختخواب سبب می شود که افکار نگران کننده ای که اغلب در مورد اثرات زیان بخش حالت بیخوابی است در ذهن گسترش پیدا نکند و در نتیجه سطح اضطراب و نگرانی شخصی که مشکل بیخوابی دارد کاهش یافته و روند آغاز خواب سریعتر شود.

درمان محدود نمودن خواب (Sleep restriction therapy )

درمان محدود نمودن خواب نوعی درمان رفتاری است که برای مقابله با اختلال بیخوابی و یا حالت بیخوابی بکار می رود . در طول این درمان تلاش می شود که فاصله ی بین رفتن به رختخواب و زمان بخواب رفتن کاهش یابد . به عبارت دیگر در درمان محدود نمودن خواب هدف اصلی آن است که نیاز واقعی شخص به خواب برآورد گردد و شخص بتواند بعد از گذشت زمانی کوتاهی که در رختخواب قرار داشته به خواب رود. در درمان محدود نمودن خواب شخصی که حالت بیخوابی را تجربه می کند برای مدت دو الی سه هفته میزان متوسط زمانی که خوابیده است را ثبت می کند و در پی آن سعی می کند که زمان خواب خود را طوری تنظیم نماید که بر اساس میزان متوسط  نیاز او به خواب است.

شناخت درمانی

یکی از درمانهای مهمی که برای درمان اختلال بیخوابی و یا حالت بیخوابی مورد استفاده قرار می گیرد شناخت درمانی است . امروزه شناخت درمانی برای مقابله با بسیاری از اختلالات روانشناختی مانند اختلالات اضطرابی ، افسردگی ،  وسواس و برخی از اختلالات مرتبط با خواب کاربرد دارد. در جریان اجرای شناخت درمانی افکار منفی ، نگرش ها و اعتقادات منفی شخصی که حالت بیخوابی را تجربه می نماید با استفاده از تکنیک های مختلف مورد شناسایی قرار می گیرد و سپس با کمک برخی دیگر از تکنیک ها به جای آنها  افکار ، نگرش ها و یا اعتقادات متفاوت و بهتری جایگزین می شود. به کمک شناخت درمانی شخص می تواند با برخی از اعتقادات نادرست خود در مورد حالت خواب (مانند این اعتقاد که هرشخص باید 8 ساعت در طول شبانه و روز بخوابد در غیر این صورت به اختلالات مختلف جسمانی و یا روانشناختی مبتلا خواهد شد) مقابله نماید.

نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی )

استفاده از مطالب این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است

 

آدرس دفتر روانشناسی دکتر حسین لطفی نیا (متخصص روانشناسی بالینی) : تبریز، خیابان17 شهریور خدید، بالاترتقاطع از خیابان طالقانی،برج سینا، طبقه ی هفتم

تلفن:04135559866 و09144015140

                منابع

Freeman.A.(2005). Encyclopedia of cognitive behavior therapy .New York :Springer press

                        Hersen.M (2002). Encyclopedia of psychotherapy .New York: Elsevier science

        O”Donohue.W. & Fisher.J (2012 ). Cognitive behavior therapy . New York : John wiley & Sons Inc

بازدیدها: 731

نظرات