اصول اساسی درمان حل مساله
درمان حل مساله یکی از انواع روان درمانیها می باشد که در سال 1971 میلادی توسط دیزلا (DZurila) ، ماروین (Marvin ) و گلدفرید(Goldfired) برای درمان اختلال افسردگی ، اضطراب و افزایش توانایی برای حل مسایل بخصوص زمانی که اشخاص تحت تاثیر محرک های استرس زا قرار دارند. دیزلا و همکارانش فعالیتهای خود را برای تکمیل و رشد اصول درمان حل مساله ادامه دادند و توانستند با همکاری بسیاری از پژوهشگران تحقیقات زیادی ئر مورد میزان کار آمد بودن این درمان بر روی مشکلات روانشناختی انجام دهند.
امروزه روش درمان حل مساله از روش آموزش مهارت حل مساله جدا شده است. یکی از تفاوتهای مهم درمان حل مساله با روش آموزش مهارت حل مساله آن است که اجرای درمان حل مساله به جلسات بیشتری نیاز دارد و در درمان حل مساله از ابزارهای درمانی مختلف برای مقابله با حالت بدتنظیمی هیجانات و مقابله با افکار خودکار منفی استفاده می شود . به نظر ابداع کنندگان درمان حل مساله آموزش مهارت حل مساله تنها بخشی از درمان حل مساله را شامل می شود و بهتر است که این آموزش زمانی مورد استفاده قرار گیرد که بر اساس نتایج بدست آمده از ارزیابیهای انجام گرفته مشخص شود که سطح مشکلات تجربه شده در حالتی است که نیاز به اجرای کامل درمان حل مساله نمی باشد .
آموزش مهارت حل مساله شامل آموزش اجرای شش مرحله ی فرعی زیر است:
1-تعریف واضح و روشن از مساله: اولین مرحله ی آموزش مهارت حل مساله تعریف واضح و روشن از مساله ای است که با آن روبرو شده ایم . در بسیاری از مواقع علت آنکه نمی توانیم راه حل مساله ای که با آن با روبرو شده ایم را پیدا نماییم نداشتن تعریف واضح و روشن از آن مساله است.
2- تعیین اهداف مناسب برای حل مساله: در این مرحله باید سعی نماییم اهداف مناسبی برای حل مساله ای که با آن روبرو شده ایم را تعیین نماییم . به عبارت دیگر در این مرحله باید تلاش کنیم که اهداف قابل دسترس را برای حل مساله ی خود در نظر بگیریم .برای نمونه اگر مساله ای که با آن روبرو شده ایم این باشد که از احساس تنهایی رنج می بریم و هیچ دوست نزدیکی نداریم هدف مناسب و قابل دسترس برای حل این مساله می تواند این مورد باشد که بعد از اجرای روش حل مساله بتوانیم یک یا دو دوست نزدیک را داشته باشیم.
3- به ذهن آوردن راه حل های احتمالی: در این مرحله باید تلاش نماییم انواع راه حلهایی که در مورد حل مساله ی که با آن روبرو شده ایم را به ذهن مان بیاوریم . تلاش ما در این مرحله باید آن باشد که هر چه بتوانیم راه حل های بیشتری را به ذهن مان بیاوریم به عبارت دیگر در این مرحله نباید به کیفیت راه حل های احتمالی توجه داشته باشیم بلکه به کمیت راه حلهای احتمالی باید توجه کنیم . همچینن در این مرحله باید در مورد کار آمد و یا ناکار آمد بودن راه حل های به ذهن آورده شده قضاوتی را انجام ندهیم.
4- مرحله ی انتخاب بهترین راه حل از بین راه حلهای احتمالی : در این مرحله از بین راه حل های احتمالی راه حلی که از نظر مزیت ها بیشترین مزیت و از نظر نقایص کمترین نقص را داشته باشد به عنوان راه حل مناسب برای حل مساله ای که با آن روبرو شده ایم انتخاب می کنیم
5-مرحله ی اجرا: در این مرحله ابتدا مقدمات اجرای راه حلی که به عنوان بهترین راه حل انتخاب نموده ایم را فراهم می کنیم و سپس آن راه حل را اجرا می کنیم
6-مرحله ی ارزیابی یا مرحله ی بازخورد : در این مرحله میزان کارآمد بودن راه حل اجرا شده را بررسی می نماییم و اگر راه حل اجرا شده کارآمدی خوبی داشته باشد به عنوان راه حل مناسب می توانیم در موقعیتهای مشابه دیگر نیز از آن راه حل استفاده کنیم. اما اگر نتوانستیم به کمک راه حل انتخاب شده مساله ی خود را حل کنیم به مرحله ی انتخاب بهترین راه حل بر می گردیم و راه حل دیگری را به جای آن راه حل انتخاب می کنیم.
اجرای درمان حل مساله در مقایسه با آموزش مهارت حل مساله پیچیده تر است و اجرای آن نیاز به زمان طولانی تری دارد. چندین هدف از اجرای درمان حل مساله دنبال میشود . از جمله ی این هدفها می توان به افزایش میزان انگیزه برای توجه به مسایلی که در موقعیتهای مختلف بخصوص موقعیتهای استرس زا با آنها روبرو می شویم ،کاستن استفاده از الگوی حل مساله به صورت تکانه ای و بدون منطق ، کاستن استفاده از الگوی حل مساله به شیوه ی اجتنابی ، افزایش میزان توانایی برای مهارت در یافتن راه حلهای مناسب برای مسایلی که با آنها روبرو می شویم و برداشتن موانعی که بر سر راه یافتن راه حل های مناسب برای حل مسایلی که با آنها روبرو می شویم وجود دارد اشاره نمود .این درمان می تواند به شیوه های مختلفی مانند روش درمان فردی ، گروهی ، به عنوان بخشی از یک روش درمانی دیگر و روش مشاوره ی تلفنی ارایه شوذ. درمان حل مساله برای درمان اختلال افسردگی ، کاهش میزان اضطراب ، و کاهش میزان ناراحتی های روانشناختی بیمارانی که مبتلا به اختلالات جسمانی صعب العلاج هستند ( مانند بیماران مبتلا به بیماری سرطان و بیماران مبتلا به دیابت ) کارآمدی مناسبی دارد.
برای اجرای درمان حل مساله ابتدا لازم است میزان توانایی قبلی و جاری شخص در ارتباط با میزان توانایی برای حل مساله ارزیابی لازم به عمل آید. بعد از آنکه انجام ارزیابی نشان داد که درمان حل مساله درمان مناسبی برای شخص می باشد مرحله ی درمان آغاز می گردد .
فعالیتهای درمانگر در طول درمان برای رسیدن به چهار هدف زیر است :
1- کمک به شخص برای کاهش میزان فشار های وارده بر روی سیسم شناختی
2- کمک به تنظیم هیجانی و جلوگیری از بد تنظیمی هیجانی
3- اصلاح سوگیرهای بوجو د آمده در فرایند شناختی ، 4- مقابله با افکار خوذکار منفی
5- مقابله با احساس درماندگی .
درمانگران روش حل مساله در فرایند درمان از چهار ابزار درمانی استفاده می کنند. این ابزار عبارتند از :
1- استفاده از سه روش برای کمک به کاستن فشار وارده بر روی سیستم شناختی
2-استفاده از روش SSTA زمانی که شخص تخت استرس قرار دارد برای غلبه بر حالت به هم ریختگی با نامنظمی هیجانی ،
3-اصلاح تفکرات و تشویق برای به افدام به تجسمات مثبت .
4-اقدام به حل مساله از طریق برنامه ریزی مناسب
ابزار شماره یک : استفاده از روش هایی برای کمک به کاستن فشار وارده بر روی سیستم شناختی
ذهن ما زمانی که محرکی را از محیط دریافت می نماید ابتدا آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و نهایت به کمک سایر اطلاعاتی که در ذهن وجود دارد آن را مورد شناسایی قرار می دهد .بعد از شناسایی محرک دریافتی این محرک در بخشی از مغز نگهداری می شود و در مواقعی که لازم است عمل بازیابی آن نیز صورت می گیرد. در برخی از مواقع ذهن در حالتی قرار می گیرد که مجبور است در یک لحظه چند تجزیه و تحلیل های را بر روی محرک های محیطی که دریافت داشته است انجام دهد . در چینن حالتی امکان دارد ما مشکلاتی در ارتباط با حل مسایل را تجربه کنیم . استفاده از سه روش برون سازی (Externaliztion ) و تصویر سازی (Visualiztion) و ساده سازی (Simpleztion ) به ما کمک می کند تا بتوانیم فشار وارده بر روی سیستم شناختی را کاهش دهیم و مسایل خود را به شیوه ی بهتری حل کنیم . در روش برون سازی ما از وسایل مختلفی استفاده می کنیم تا بتوانیم مسایلی که در ذهن مان وجود دارد را از ذهن مان خارج کنیم و در نتیجه از فشار وارده به ذهن مان جلوگیری کنیم. انوع مختلفی از روش برون سازی وجود دارد یکی از این روش ها آن است برای حل مساله ای که با آن روبرو شده ایم انواع راه حل های احتمالی را بر روی یک صفحه کاغذ بتویسیم و یا طرح های مختلف را برای رسیدن به اهدافمان بر روی یک صفحه کاغذ رسم نمائیم . روش دیگر برای کاستن فشار وارده به ذهن روش تصویر سازی ذهنی است .در روش تصویر سازی ذهنی ما راه حلها ی احتمالی در مورد مساله ای که با آن مواجهه شده ایم را در ذهن مان تجسم می کنیم و به کمک تجسم سازی چگونگی رسیدن به راه حل را در ذهن مان مرور می کنیم . روش سوم برای کاستن فشار وارده بر روی ذهن روش ساده سازی است . در روش ساده سعی می کنیم مساله ای که با آن روبرو شده ایم را از نظر ابعاد مختلف بررسی کنیم و در صورت امکان آن مساله را به بخش های کوچکتر و قابل حل تقسیم می نماییم . استفاده از این روش عمل سبب می شوذ که ذهن بتواند از ظرفیت خود برای حل مسایلی که با آن روبرو شده است بهتر استفاده نماید.
ابزار شماره دو: استفاده از روش SSTA برای کمک به حل مسایل : روش SSTA می تواند وسیله ی مناسبی برای تنظیم هیجانات زمانی که ما تحت استرس های مختلفی قرار می گیریم باشد. مراحل اجرای روش SSTA شامل مرحله ایست (Stop) ، کند نمودن (Slow down) ، تفکر (Think) و عمل (Act) است . در مرحله ی ایست به کمک روش هایی مانند روش توجه آگاهی توانایی برای آگاهی به آغاز تغییرات هیجانی پیدا می نماید .درمرحله ی کند نمودن به کمک اجرای روش هایی مانند روش آرمیدگی تنفسی ، توجه آگاهی و آرمیدگی عضلانی تلاش می کند تا از گسترش هیجانات منفی جلوگیری نماید .در مرحله ی فکر شخص با استفاده از روش هایی سعی می کند تا به کمک تغییراتی در افکار خود با هیجانات منفی خود مقابله نماید. آخرین مرحله ی روش SSTA مرحله ی عمل است . در این شخص تلالش می کند با استفاده از ذوش هایی تغییراتی در اعمال و فعالیتهای خود ایجاد کند.
ابزار شماره سه :بکار بردن روش هایی برای ایجاد تفکر سالم و استفاده از روش تجسم سازی برای مقابله با احساس درماندگی : درمانگران حل مساله اعتقاد دارند با کمک به شخص برای رشد تفکر سالم و مثبت می توان با بسیاری از افکار منفی و طرحواره های منفی مقابله نمود. برای رسیدن به تفکر سالم یکی راز روش های مهم روش ABC است . این روش یکی از روش هایی است که شناخت درمانگرانی مانند آلبرت الیس از آن استفاده نموده اند . به نظر شناخت درمانگران روش ABC روشی کارآمد برای مقابله با افکار خودکار منفی می باشد . در روش درمانی ABC شخصی که با رویداد یا موقعیت استرس زا روبرو شده است و به دنبال آن در برابرهجوم افکارخودکار منفی قرار گرفته است فرا می گیرد که این رویداد یا قرار گرفتن وی در موقعیتی ناخوشایند عامل اصلی ایجاد ناراحتی وی نمی باشد بلکه اعتقاد و یا نگرشی که وی به این رویداد یا موقعیت قرار گرفته دارد عامل اصلی ایجاد ناراحتی در وی می باشد.
ابزار شماره چهار: طرح ریزی شیوه ای مناسب برای رسیدن به راه حل مسایل: استفاده از چهار مرحله ی زیر شیوه ی مناسب برای برای رسیدن به راه حل مسایل است . بکار بردن چهار مرحله زیر می تواند شخص را به رسیدن به راه حل مناسبی نزدیک نماید.
مرحله ی اول : شناسایی مشکل
در این مرحله تلاش برای آگاهی به ویژگیها یا طبیعت مشکل ، تعیین اهداف مناسب برای حل مساله ،تلاش برای شناسایی موانع پیشگیری کننده در راه رسیدن به اهداف است.
مرحله دوم: ایجاد راه حلهای متفاوت
در این مرحله باید سعی کنیم به دامنه ای از راه حل ها که امکان دارد منجر به حل مسایل شوند فکر کنیم .
مرحله ی سوم: تصمیم گیری
در مرحله ی تصمیم گیری نقاط قوت و ضعف هر یک از زاه حل ها مورد بررسی قرار می گیرد و در مورد انتخاب مناسب ترین راه حل تصمیم گیری می شود.
مرحله ی چهارم : اجرای راه حل و بررسی میزان کارآیی آن :
هدف عمده از اجذای این مرحله اجرا و ارزیابی راه حل اجرا شده است.
نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی )
استفاده از مطالب مقاله ی فوق به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است.
منابع
Dzurilla.T.& Nezu.A(2003).Problem solving therapies in Dobson: Handbook of cognitive –behavioral therapy .(211-245).newyork:Guilford press.
Eskin.M.(2013). Problem solving in the clinical practice .Newyork: Elsever Inc
Nezu.A& etal.(2013). Problem-solving therapy .Newyork :Springer publishing company
آدرس دفتر روانشناسی دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی ):تبریز ،خیابان ،17شهریور جدید ، بالاتر از تقاطع خیابان طالقانی ، برج سینا ، طبقه ی هفتم
تلفن :04135559866و 09144015140
بازدیدها: 1173
نظرات