بخش مربوط به تازه های روان شناسی : تحولات جدید در روان درمانیها
امروزه ابتلا به اختلالات روان شناختی و یا روبرو شدن با مشکلات روان شناختی همراه با ایجاد ناراحتیهای زیاد برای خود شخص و خانواده ی وی می باشد. در بسیاری از مواقع اشخاص برای درمان اختلالات روان شناختی مراجعه نمی نمایند و یا به صورت مناسبی قادر به حل مشکلات روان شناختی خود نمی باشند. علل مختلفی می تواند سبب شود که شخص برای درمان اختلال روان شناختی که به آن مبتلا می باشد مراجعه نکند و یا نتواند مشکلات روان شناختی خود را به صورت مناسبی حل نکند .از جمله این دلایل می توان به عدم نتیجه گیری از مراحعات قبلی برای درمان اشاره نمود.
به طورکلی می توان گفت استفاده از روان درمانیها برای کمک به درمان بهتر اختلالات روان شناختی صورت می گیرد . امروزه رشد روان درمانیها بسیار سریع می باشد به نحوی که امکان دارد هر چند وقتی یک بار یک نوع روان درمانی جدید از سوی متخصصان علوم روان شناختی پیشنهاد گردد . در اغلب مواقع ابداع روان درمانیها به این شکل صورت می گیرد که ابداع کننده ی روان درمانی نظریه ای در زمینه های مختلف علوم روان شناختی بخصوص در زمینه ی رشد شخصیت ارایه می نماید و سپس بر اساس این نظریه روش ها و یا تکنیکهایی را برای درمان اختلالات روان شناختی پیشنهاد می کند. به نظر می رسد یکی از مهمترین تخولاتی که در زمینه ی رشد روان درمانیها رخ داده است رشد سریع روان درمانیهای شناختی- رفتاری باشد. متخصصان علوم رفتاری- شناختی اعتقاد دارند رشد درمانهای شناختی- رفتاری در طی سه موج رخ داده است به نظر آنان موج اول به صورت ایجاد رفتار درمانی بوده است که در این دوره توسط دانشمندانی مانند ایوان پالوف و جان واتسون روان درمانی رفتار درمانی را ابداع نمودند . هدف اصلی رفتار درمانی آن بود که اجرای آن بر اساس اصول برخی از یادگیریها ( مانند یادگیری شرطی کلاسیک و یادگیری کنشی ) بتواند تغییراتی در رفتار ها بوجود آورد . یکی از ویژگیهای اصلی رفتار درمانی حالت تجربی آن است به عبارت دیگر در در رفتار گرایی قوانین و روشهای از پیش تعیین شده ای برای تغییر رفتار بوجود آمده است و اگر روان درمانگران به این قوانین و روشها به درستی عمل نمایند و آنها را رعایت کنند می تواتند نتایج تقربیا یکسانی را از اجرای روان درمانی بگیرند. ویژگی دیگر روان درمانی رفتارگرایی رادیکال عدم توجه به موضوع شناخت است . رفتارگرایان افراطی مانند اسکینر حتی تفکر را باور نداشتند و آن را صبحت درونی تعریف می نمودند. اجرای روان درمانی رفتارگرایی کارآیی خوبی در مقابله با برخی از اختلالات روان شناختی مانند اختلال ترسهای مرضی (فوبیا ) دارد و همچینن این نوع روان درمانی در درمان برخی از اختلالات رفتاری کودکان مانند اختلال سلوک (Conduct disorder ) و اختلال مخالفت جویی (Oppostional disorder ) کارآمد می باشد. از سال 1970 به بعد که پژوهشهای زیادی روی موضوع شناخت انجام شد برخی از روان درمانیها به نقش شناخت و تغییر شناخت هادر فرایند درمان اختلالات روان شنختی توجه نمودند .یکی از اشخاصی که به نقش شناخت و تغییر شناخت در روان درمانی توجه زیادی نمود یک روان پزشک آمریکایی به نام آرئون بک بود . وی در ابتدا برای درمان اختلالات روان شناختی بخصوص اختلال افسردگی از روش روانکاوی استفاده می نمود اما عدم نتیجه مناسب از بکار بردن این روش درمانی سبب شد که به همراه برخی از همکارانش مانند جفری یانگ (Young )نوعی روان درمانی به نام درمان شناختی- رفتاری را پدید آورند. از نظر صاحب نظران درمانهای شناختی- رفتاری روان درمانی که بک و همکارانش ابداع نمودند به نام موج دوم درمانهای شناختی- رفتاری معروف هست. همچینن در برخی از مواقع این نوع درمان به نام درمان شناختی- رفتاری کلاسیک نیز نامیده می شود . ویژگی اصلی درمان شناختی- رفتاری کلاسیک ترکیب تکنیک های شناختی و رفتاری می باشد .البته بک و همکاران او اعتقاد دارند که استفاده از تکنیکهای رفتاری به منظور کمک به اجرای تکنیکهای شناختی است تا به کمک اجرای آنها بیماران بتوانند خطاهای شناختی خود را به کمک آنها بر طرف نمایند یکی از اهداف مهم در درمان شناختی- رفتاری کلاسیک تغییر محتوای شناختهای منفی است و این کار به کمک روش هایی مانند روش بازسازی شناختی انجام می گیرد . بعد از آنکه روان درمانی شناختی- رفتاری کلاسیک گسترش یافت عدم موفقیتهایی در درمان برخی از اختلالات روان شناختی داشت و این موضوع سبب شد که برخی از نظریه پردازان این حوزه اقدام به ابداع روان درمانیهایی نموده اند که از بسیاری جهات از جمله توجه به تغییر شناخت ها و رفتارها مشابه با درمان شناختی- رفتاری کلاسیک بود . این نوع روان درمانیها به درمانهای موج سوم رفتاری معروف شدند و از معروف ترین آنها می توان به درمان هایی مانند درمان پذیرش- تعهد (Acceptance-commitment therapy) یا درمان ACT، درمان فراشناختی (Meta cognititve therapy ) یا درمان MCT، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (Mindfullness basic cognitive therapy ) یا درمان MBCT و رفتار درمانی دیالیتیک (Dialectical behavioral therapy ) یا درمان DBT اشاره نمود . همه ی روان درمانیهای فوق در زیر مجموعه ی درمانهای شناختی- رفتاری قرار می گیرند و آنها در ضمن آنکه ویژگیهای مشترکی با هم و با درمان شناختی- رفتاری کلاسیک دارند تفاوتهایی هم با آنها دارند . از جمله شباهتهای روان درمانیهایی که در دسته درمانهای موج سوم قرار گرفته اند با هم دارند آن است که اکثر این نوع روان درمانیها به موضوع پذیرش و موضوع ذهن آگاهی (MIndfullness ) اهمیت می دهند . و شباهت دوم درمانهای موج سوم با یکدیگر و با درمان شناختی- رفتاری کلاسیک آن است که در اکثر این روشهای روان درمانی از تکنیکهای شناختی و رفتاری در فرایند درمان استفاده می شود. یکی از تفاوت های روان درمانیهای موج سوم رفتاری با روان درمانی شناختی- رفتاری کلاسیک آن است که در روان درمانیهای موج سوم هدف عمده ی درمان شناسایی و تغییر افکار خودکار منفی و طرحواره های منفی نمی باشد بلکه هدف مهم در این نوع روان درمانیها تاکید بر روی تغییر دادن نحوه ی توجه بیماران به افکار منفی خود می باشد. همچینن یکی از تفاوتهای دیگر روان درمانهای موج سوم رفتاری با درمان شناختی – رفتاری کلاسیک آن است در این نوع روان درمانیها به موضوعاتی مانند رسیدن به حالت پذیرش و رسیدن به حالت ذهن آگاهی توجه بیشتری درمقایسه به درمان شناختی- رفتاری کلاسیک می گردد.
نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی )
آدرس دفتر روان درمانی و مشاوره دکتر حسین لطفی نیا (متخصص روانشناسی بالینی) : تبریز، خیابان17 شهریور جدید، بالاتر از تقاطع خیابان های طالقانی و ارتش ،برج سینا، طبقه ی هفتم
تلفن: 04135559866
1403/2/6
بازدیدها: 64