بررسی ویژگیهای مشترک اختلالات بی اشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی با اختلال وسواسی- جبری

دو اختلال مهم غذا خوردن (Eating disorders ) اختلال بی اشتهایی عصبی (Anorexia ) و اختلال پراشتهایی عصبی (Bulimia) می باشد.  ویزگی عمده ی احتلال بی اشتهایی عصبی تلاش شخص مبتلا برای نگه داشتن میزان وزن خود در حد کمتر از وزن حد متوسط نسبت به سن وسال خود است. همچینن در مبتلایان به اختلال بی اشتهایی عصبی علایمی از وجود حالت سو تغدیه قابل مشاهده می باشد. از سوی دیگر علامت عمده ی ابتلا به اختلال پر اشتهایی عصبی وجود دوره هایی از حالت پر خوری و در پی آن تلاش برای انجام برخی از رفتارهای جبرانی ( مانند استفاده از برخی داروهای ملینی (Laxative drugs ) ، تحریک خود خواسته ی استفراغ و یا انجام حالتهای ورزشی شدید یا حالت ورزش پاتولوژیک ) است.

اختلال وسواسی-جبری نوعی اختلال مستقل است که در طبقه بندیهای قبلی انجمن روانپزشکی آمریکا یا DSM در بخش مربوط به اختلالات اضطرابی قرار گرفته بود اما در آخرین طبقه بندی DSM که به نام طبقه بندی DSM-V معروف است و در سال 2013 انتشار یافته به علت اهمیت زیاد و میزان شیوع نسبتنا زیاد آن به عنوان نوعی طبقه ی مستقل در نظر گرفته شده است. اختلال وسواسی- جبری که اصطلاحا OCD  نیز نامیده می شود شامل وجود یک سلسله افکار ، تصورات و یا تکانه هایی (Impulsive ) است که به صورت مکرر و سزیع و در موقعیتهای مختلف به ذهن شخص می آیند و سبب ناراختی وی می گردند. این حالت اصطلاحا به نام افکار وسواسی یا حالت Obsession نامیده می شود. از سوی دیگر علامت دیگر ابتلا به اختلال وسواسی- جبری انجام یک سلسله اعمال تکراری و همراه با آداب خاص (Ru ital ) است که در پی تجربه ی افکار وسواسی شخص مبتلا ، آنها را انجام می دهد. حدود 90 درصد از مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری هر دو حالت افکار وسواسی و اعمال وسواسی را تجربه می نمایند اما ده درصد مبتلایان به اختلال وسواسی – جبری تنها امکان دارد افکار وسواسی یا تنها اعمال وسواسی را تجربه نمایند.

نوع افکار یا اعمال وسواسی که مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری تجربه می نمایند متفاوت می باشد و علایم مربوط به این اختلال حتی در خود شخص مبتلا به اختلال وسواسی- جبری نیز در طول زمان تغییرمی یابد. برای نمونه افکار وسواسی می تواند به افکار وسواسی از نوع پرخاشگرانه و یا از نوع آلودگی و اعمال وسواسی به انواعی مانند نوع شتشو و یا نوع چک نمودن طبقه بندی شود.

میزان شیوع اختلال وسواسی- جبری در بین مبتلایان به اختلالات غذا خوردن

اگرچه میزان شیوع اختلال وسواسی – جبری در بین مردم عادی حدود 2 الی 3 درصد می باشد اما در بین مبتلایان به اختلال بی اشتهایی عصبی و اختلال پراشتهایی عصبی میزان ابتلا به اختلال وسواسی- جبری زیاد بوده به حدود 35 درصد می رسد. دو نوع عمل وسواسی شایع در بین مبتلایان به اختلال بی اشتهایی عصبی و اختلال پراشتهایی عصبی وسواس نظم و ترتیب (Ordering) و وسواس تقارن است.

در بین بیماران مبتلا به اختلال بی اشتهایی عصبی میزان ابتلا به اختلالات شخصیتی دسته ی C  که شامل اختلالات شخصیتی اجتنابی (Avoidance personality disorder ) ، وسواسی – جبری (Obsessive- complusive personality disorder ) و اختلال شخصیتی وابسته (Dependent personality disorder ) می باشد شایعتر است. همچینن در بین مبتلایان به اختلال شخصیتی پرخوری عصبی علاوه بر احتمال افزایش ابتلا به اختلالات شخصیتی دسته ی C احتمال ابتلا به اختلالات شخصیتی دسته ی B شخصیتی که شامل اختلالات شخصیتی مرزی (Borderline personality disorder ) ، ضد اجتماعی (Antisocial personality disorder ) ، نمایشی (Histrionic personality disorder )  و اختلال شخصیتی خود شیفته (Narcissistic personality disorder ) است شایع تر می باشد .

نتایج برخی از پژوهشها نشان می دهد که میزان شیوع اختلال شخصیتی وسواسی – جبری در اشخاص مبتلا به اختلال بی اشتهایی عصبی حدود 11 الی 15 درصد است.

در بین مبتلایان به اختلال بی اشتهایی عصبی و پر خوری عصبی میزان ابتلا به برخی از اختلالات اضطرابی مانند اختلال فوبیای خاص و اختلال اضطراب منتشر نیز زیاد می باشد.

 نقاط مشترک سبب شناسی ابتلا به اختلال وسواسی-جبری و اختلالات بی اشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی

اختلالات بی اشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی نقاط مشترکی از نظر سبب شناسی با اختلال وسواسی- جبری دارند. نتایج پژوهشهای مختلف نشان می دهد سیستم عصبی اشخاصی که مبتلا به اختلال بی اشتهایی عصبی و اختلال پراشتهایی عصبی می باشند مانند مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری در فعالیت سیستم عصبی  مربوط به ناقل عصبی سروتونین اختلالاتی را نشان می دهند و این اختلال چه به هنگام زمانی که شخص مبتلا به این اختلالات و چه به هنگام زمانی که اختلالات فوق بهبود یافته است قابل مشاهده می باشد.

هنوز این موضوع که چرا در اختلالات بی اشتهایی عصبی و پر اشتهایی عصبی و اختلال وسواسی – جبری سیستم مربوط به ناقل عصبی سروتونین آسیب می بیند کاملا روشن نشده است اما نتایج برخی از پژوهشها نشان می دهد که در همه ی اختلالات فوق ژن مربوط به فعال سازی ناقل عصبی سروتونین امکان دارد مشکلاتی  در آزاد سازی ناقل عصبی سروتونین را داشته باشد.

بررسیهایی که به کمک تصویر برداری مغزی انجام گرفته است نشان می دهد که در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری در اثر ابتلا به اختلال وسواسی- جبری تغییراتی در بخش جلویی قشر فرونتال که به نام بخش جلویی فرونتال (Orbitofrontal ) نامیده می شود ایجاد می گردد. همچینن در اثر ابتلا به اختلال وسواسی -جبری در بخش های هسته های دمی (Caudate )و تالاموس مغز نیز تغییراتی ایجاد می گردد. نتایج بررسیهایی که به کمک تصویر برداری مغزی در بیماران مبتلا به اختلال بی اشتهایی عصبی و اختلال پراشتهایی عصبی انجام گرفته است نشان می دهد که بر خلاف مبتلایان به اختلال وسواسی – جبری که در بخشهای قشر چلویی فرونتال ، هسته های دمی و تالاموس مغز آنان تغییرات ایجاد گردیده در بخشهای فوق الذکر مغز این بیماران تغییرات خاصی ایجاد نمی گردد و تنها در بیمارانی که به مدتهای طولانی مبتلا به اختلال بی اشتهایی عصبی و اختلال پراشتهایی عصبی هستند حالتی از چروک شدن (Shrinking) بافت بخش هایی از مغز و تغییراتی در ناحیه ی سیستم کناره ای (Limbic system ) مغز بوجود می آید. بوجود آمدن تغییرات در کارکرد سیستم کناره ای مغز مبتلایان به اختلال بی اشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی می تواند با ایجاد مشکلاتی در کنترل هیجانات و کنترل تکانه ها (Impluivse control ) همراه باشد.

بطور خلاصه می توان  در مقایسه ی عملکرد مغز مبتلایان به اختلال بی اشتهایی عصبی و پراشتهایی عصبی با عملکرد مغز بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- جبری مهمترین نقطه ی مشترک را کاهش میزان آزاد سازی ناقل عصبی سروتونین را ذکر نمود .

بیماران مبتلا به اختلال بی اشتهایی عصبی و اختلال پراشتهایی عصبی تمایل چندانی برای آغاز درمان ندارند. یکی از علل عدم تمایل این بیماران به آغاز درمان آن است که وزن کمتر از حد نرمال خود را انکار می کنند و افزایش وزن را مهمترین علت ناراحتیهای خود می دانند . نتایج چند پژوهش انجام گرفته در زمینه ی درمان مبتلایان به اختلال بی اشتهایی عصبی و اختلال پراشتهایی عصبی نشان می دهد که استفاده از برخی از داروهای بازداری کننده بازجذب سروتونین و استفاده از برخی داروهایی که در دسته ی داروهای نورولپیتک قرار دارندمی تواند در درمان این اختلالات مفید واقع شود. همچینن نتایج پژوهشهای فوق نشان می دهد در مواقعی که شدت اختلال بی اشتهایی عصبی و اختلال پراشتهایی عصبی در حد خفیف تا متوسط است استفاده از درمان شناختی -رفتاری (Cognitive- behavioral therapy ) نیز می تواند موثر واقع شود.

منابع

                                     Gowevs.S.&. Green.L.( 2009 ). Eating disorders .New York : Routledge press

        Hollander.E. & etal . (2011). Obsessive- compulsive spectrum disorder.Washgtion : American

                                                                                                                           psychiatric association

Smolak.L.& Levine. M.(2015). The wiley handbook of eating disorders.New York : Wiley Blackwell press

نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی )

استفاده از مطالب این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است

97/3/30

آدرس دفتر روانشناسی دکتر حسین لطفی نیا (متخصص روانشناسی بالینی) : تبریز، خیابان17 شهریور جدید، بالاترتقاطع از خیابان طالقانی،برج سینا، طبقه ی هفتم

تلفن:04135559866

بازدیدها: 1009

نظرات