اختلال مخالفت جویی و روشهای درمان آن
اختلال مخالفت جویی (Oppositional Disorder ) که با اسم اختصاری ODD مشخص می گردد یکی از اختلالاتی است که معمولا در دوران کودکی و نوجوانی مشاهده می گردد. این اختلال بوسیله ی علایمی مانند رفتارهای متضاد با درخواستهای والدین ، عدم اطاعت ، خشم و حالت خلق تحریک پذیر (Irritable ) مشخص می گردد. در جدیدترین طبقه بندی تشخیصی اختلالات روانشناختی که اصطلاحا بهنام DSM-V معروف است از بین علایم تشخیصی اختلال مخالفت جویی به علامت تحریک پذیری توجه زیادتری شده است و از نظر طبقه بندی تشخیصی DSM-V علامت تحریک پذیری در پی وجود حالت شدید عدم تنظیم خلق (Severe mood dysregulation) ظاهر می شود. امروزه معلوم شده است که حالت عدم تنظیم خلق با علایم دیگری مانند حالت دلتنگی (Dysphoric ) ، مشکلات خواب ، حالت پرفعالیتی ، حالت حواس پرتی (Distractibility ) و حالت فشار برای صبحت نمودن می تواند همراه باشد.
میزان شیوع اختلال مخالفت جویی
میزان شیوع اختلال مخالفت جویی با توجه به عوامل مختلفی مانند جنسیت و سن متفاوت می باشد. بر اساس برآوردهایی که اخیرا انجام شده است میزان شیوع این اختلال بین 3 الی 6 درصد می باشد (Boylan .2007 ) . بر اساس برآورد دیگری که در این زمینه انجام گرفته است میزان شیوع اختلال مخالفت جویی در19 تحقیق انجام گرفته در بین دختران و پسرانی که در سنین میانه ی دوران کودکی تا اواخر دوران نوجوانی هستند حدود 5/5 درصد می باشد . میزان شیوع اختلال مخالفت جویی در بین پسران به صورت معناداری بیشتر از دختران می باشد و بر طبق برخی از برآوردهایی که در زمینه ی فوق انجام گرفته است میزان ابتلا به اختلال مخالفت جویی در بین پسران حدود سه برابر دختران می باشد.
اگرچه اختلالات مخالفت جویی حتی می تواند در سنین زیر دو سال نیز تشخیص داده شود اما برآورد شده است که بیشترین موارد تشخیص این اختلال مربوط به دوران اواسط کودکی می باشد.
دخترانی که مبتلا به اختلال مخالفت جویی می باشند در خطر بالاتری برای ابتلا به اختلالاتی مانند اختلال اضطراب منتشر (Generalized anxiety disorder ) ، افسردگی و شکایتهای جسمانی قرار دارند. همچینن دخترانی که مبتلا به اختلال مخالفت جویی قرار دارند در خطر بیشتری برای ابتلا به اختلال افسردگی در آینده قرار دارند. از سوی دیگر پسرانی که مبتلا به اختلال مخالفت جویی می باشند در خطر بیشتری برای انجام رفتارههای پرخاشگرانه بخصوص در محیط مدارس قرار دارند.
رشد اختلال مخالفت جویی
اختلال مخالفت جویی اختلالی است که در دوران کودکی ظاهر می شود . علایم این اختلال با شدتهای مختلفی همراه است و در برخی از مواقع امکان دارد شدت آن به حدی خفیف باشد که والدین متوجه ابتلای کودک خود به این اختلال نشوند. همچینن این اختلال می تواند شروعی تدریجی و یا حالتی گذرا داشته باشد.
استفاده از ملاکهای تشخیصی مربوط به طبقه بندیهای تشخیصی اختلالات روانشناختی (مانند DSM و ICD) می تواند وسیله ای مناسب بر ای تشخیص این اختلال حتی از زمان قبل از رفتن به مدرسه (یعنی سن 3 الی 6 سال) باشد. بر اساس برخی از نتایج پژوهشهایی ( مانند keenan و همکاران 2011) که در ارتباط با احتمال تداوم علایم اختلال مخالفت جویی در کودکانی که در سنین پیش دبستانی ( سه الی شش سالگی ) مبتلا به اختلال مخالفت جویی می شوند انجام گرفته است معلوم شده است که در حدود 73 درصد این کودکان علایم اختلال مخالفت جویی را تا یک سال و در 52 درصد آنان علایم این اختلال را تا سه سال دارند.
اگرچه اختلال مخالفت جویی اختلالی است که در دوران کودکی آغاز می شود و معمولا تا اواخر دوران نوجوانی تشخیص داده می شود اما تشخیص آن تنها محدود به دوران کودکی و نوجوانی نمی باشد و در دوران بزرگسالی نیز ممکن است علایم آن قابل تشخیص باشد. نتایج چندین پژوهش نشان می دهد که علایم اختلال مخالفت جویی در دوران بزرگسالی بین زنان و مردان تا اندازه ای متفاوت می باشد. همچینن نتایج یک پژوهش که در زمینه ی انواع علایم تشخیصی اختلال مخالفت جویی در دوران بزرگسالی انجام گرفته است نشان داده که در دوره ی بزرگسالی امکان دارد برخی از علایم این اختلال مانند علامت تحریک پذیری (Irritability ) در مبتلایان به اختلال مخالفت جویی تداوم یابد و برخی دیگر از علایم این اختلال مانند علایم رفتاری همچون ایجاد رنجش عمدی در دیگران ، نافرمانی ، مقصر جلوه دادن دیگران و آزار دیگران کاهش یافته و یا متوقف گردد.
از سوی دیگر زمانی که در دوران نوجوانی اختلال مخالفت جویی بهبود نمی یابد و علایم آن در دوران بزرگسالی ادامه پیدا می کند برخی از کارکردهای شخص مبتلا به این اختلال دچار آسیب های مهمی می شود و از جمله کارکردهایی که در اثر ابتلا به اختلال مخالفت جویی در دوران بزرگسالی آسیب می بینند می توان به ی این آسیبها می توان به کارکردهای شغلی و ارتباطی اشاره نمود.
اختلالات همراه با اختلالات مخالفت جویی
اختلال عمده ی همراه با اختلال مخالفت جویی اختلال سلوک (Conduct disorder) می باشد. اختلال سلوک یکی از اختلالات مهم دوران کودکی و نوجوانی می باشد . علایم این اختلال به صورت های مختلف از جمله حالت پرخاشگری ، عدم توجه به سخنان والدین ، آزار حیوانات و فرار از مدرسه ظاهر می شود. علایم اختلال سلوک امکان دارد در دوران کودکی و یا در دوران نوجوانی آغاز گردد . با توجه به زمان آغاز علایم این اختلال پیش آگهی درمان متفاوت می باشد. بر اساس نتایج برخی از پژوهشهای انجام گرفته علایم اختلال سلوک زمانی که در دوران کودکی آغاز می شود شدیدتر بوده و حالت پیش آگهی درمان نیز بدتر می باشد.
یکی دیگر از اختلالات همراه با اختلال مخالفت جویی اختلال افسردگی می باشد. اختلال افسردگی با علایمی مانند از دست دادن احساس رضایت از انجام فعالیتها ، وجود حالت خلق افسرده ، عدم توانایی در تصمیم گیری ، از دست دادن اشتها به غذا و یا حالت پراشتهایی ، حالت بیخوابی و یا حالت پرخوابی و حالت بدبینی مشخص می گردد. یکی از علایم تشخیصی که برای تشخیص اختلال افسردگی در دوران کودکی و نوجوانی مورد استفاده قرار می گیرد وجود حالت تحریک پذیری (Irritability ) می باشد. نتایج چندین پژوهش انجام گرفته نشان می دهد که یکی از علایم مشترک اختلال مخالفت جویی و اختلال افسردگی وجود حالت تحریک پذیری می باشد . نتایج برخی از پژوهشها نشان می دهد که کودکانی که هم حالت تحریک پذیری (Irritable ) و هم حالت خلق افسرده دارند در خطر بالاتری برای ابتلا به اختلال مخالفت جویی در مقایسه با کودکانی که تنها حالت خلق افسرده دارند قرار دارند. همچینن نتایج پژوهش های فوق نشان می دهد پسرانی که مبتلا به اختلال افسردگی می باشند احتمال بیشتری برای نشان دادن حالت تحریک پذیری در مواقع مختلف دارند.
اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه (ADHD) یکی دیگر از اختلالات شایع همراه با اختلال مخالفت جویی می باشد. بر طبق برخی از برآوردهای انجام گرفته حتی در بین بزرگسالانی که مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه می باشند میزان شیوع اختلال مخالفت جویی بالا بوده و به حدود 43 درصد می رسد. اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه یکی از اختلالات شایع در بین کودکان و نوجوانان می باشد . میزان شیوع این اختلال در بین پسران حدود چهار برابر دختران می باشد و در بین پسرانی که در سطح سنین دبستان ( 7 الی 11 سال ) قرار دارند میزان ابتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه می تواند یه 6 الی 8 درصد برسد. اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه با انجام فعالیت های چرکتی زیاد در مقایسه با سن و دوره ی رشد ی که کودک درآن قرار دارد و همچینن با ناتوایی در توجه نمودن و انجام برخی از اعمال تکانه ای ( Implusive ) مشخص می گردد . در 90 درصد از مبتلایان به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه حالتهای پرفعالیتی همراه با نقص در توجه مشاهده می گردد اما حدود 10 درصد از مبتلایان به این اختلال تنها حالت پرفعالیتی و یا تنها حالت نقص توجه را نشان می دهند. در برخی از مواقع جنسیت مبتلایان به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه نیز می تواند در تعیین نوع غالب علامتی که مبتلایان به این اختلال نشان می دهند تاثیر گذار باشد به نحوی که دختران مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه بیشتر حالت نقص توجه و پسران مبتلا به این اختلال بیشتر حالت پرفعالیتی به همراه انجام فعالیتهای تکانه ای را نشان می دهند. طبق برخی از برآوردهای انجام گرفته حدود 40 از مبتلایان به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه که در دوران کودکی به این اختلال مبتلا شده اند احتمال دارد که بهبود یابند اما علایم این اختلال در کودکانی که اختلال آنان در دوران کودکی بهبود نیافته است به دوران نوجوانی و یا بزرگسالی انتقال می یابد.
در نتایج تحقیقی مختلف میزان همراه بودن اختلال ADHD با اختلال مخالفت جویی بر اساس نوع جنسیت آزمودنیها و بر اساس نمونه های تحقیقی که انتخاب شده اند متفاوت گزارش شده اند چنانکه در پسران این میزان به 62 الی 69 درصد و در دختران به میزان 29 الی 71 درصد گزارش شده است. نتایج برخی از پژوهشها نشان می دهد که ابتلای کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه به اختلال مخالفت جویی می تواند سبب آسیب بیشتر در برقراری ارتباط با همسالان شود و وجود حالت فوق در دوران بزرگسالی نیز می تواند با درجات بالایی از آسیب های ارتباطی و شغلی همراه باشد.
مشکلات عصبی – زیستی در مبتلایان به اختلال مخالفت جویی
نتایج برخی از پژوهشها وجود تفاوتهای جزیی درعملکرد برخی از ساختارهای مغزی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات سلوک و مخالفت جویی را با کودکان و نوجوانایی که به این اختلالات مبتلا نمی باشند را آشکار نموده است. احتمال این تفاوتها بخصوص در عملکرد ساختارهای مغزی ناحیه ی قشری فرونتال و تامپورال مغز مورد بررسی قرار گرفته است. همچینن نتایج برخی از پژوهشها تغییراتی در عملکرد بخشی از مغز که به نام بخش کناره ای مغز یا بخش سیستم لیمبیک (Limbic system ) نامیده می شود را در مبتلایان به اختلال سلوک و اختلال مخالفت جویی را نشان داده اند. بخش سیستم کناره ای شامل نواحی مختلفی مانند مانند ناحیه ی هیپوکامپ (Hippocampus ) و ناحیه ی آمیگدال (Amgadale ) است. نواحی هیپوکامپ و آمیگدال مراکزی هستند که در نشان دادن واکنشهای هیجانی مانند حالت خشم و پرخاشگری نقش دارند.
روشهای درمان اختلال مخالفت جویی
از بین درمانهای پیشنهاد شده برای درمان اختلال مخالفت جویی رفتار درمانی از اعتبار بیشتری برخوردار می باشد. رفتار درمانی از نظریه های یادگیری مختلف مانند نظریه ی یادگیری شرطی کلاسیک و نظزیه ی یادگیری کنشی سرچشمه گرفته است. نظریه ی شرطی کلاسیک توسط ایوان پاولف ارایه شد و بر اساس این نظریه همراه شدن محرک شرطی با محرک طبیعی سبب می شود که محرک شرطی خصوصیات محرک طبیعی را پیدا نماید. نظریه ی شرطی سازی کنشی توسط بی اف اسکینر ارایه شده است و بر اساس این نظریه انسانها برای رسیدن به اهداف خود ، کارهای مختلفی را انجام می دهند و آن دسته از کارهایی که منجر به دریافت پاداش می گردند بیشتر فرا گرفته شده و احتمال دارد در آینده نیز بیشتر انجام شوند . در جریان درمان اختلال مخالفت جویی از تکنیکیهای مختلف رفتاری مانند تکنیک مدیریت مشروط (Contingecy management ) ، شکل دادن رفتار (Shaping ) و جریمه ی پاسخ استفاده می شود.
منابع
Hersen.M.& Gross.A.(2008). Handbook of clinical psychology. Hoboken: John wiley & sons inc
Klykylo.M.& Kay.J. (2005). Clinical child psychiatry. Hoboken: John wiley & sons inc
Lochman .J.& Matthys.W.(2018). The wiley handbook of disruptive and impulse – control disorder. Hoboken : John wiley & sons inc
تالیف دکتر حسین لطفی نیا (متخصص روانشناسی بالینی )
استفاده از مطالب این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است
98/5/23
آدرس دفتر روانشناسی دکتر حسین لطفی نیا (متخصص روانشناسی بالینی) : تبریز، خیابان17 شهریور جدید، بالاترتقاطع از خیابان طالقانی،برج سینا، طبقه ی هفتم
تلفن:04135559866
بازدیدها: 1215
نظرات