ترسهای کودکان و روشهای مقابله با آن
ترس نوعی حالت هیجانی است که موجب می شود ما جان خود را از خطرات مختلف دور نمائیم. زمانی که با محرکهای خطرزا روبرو می شویم واکنش فوری جسم ما به این خطرات حالت ترس می باشد. حالت ترس با یک سلسله از علایم همراه می باشد از جمله ی این علایم می توان به ظاهر شدن یک سلسله تغییرات فیزیولوژیک ( مانند افزایش میزان ضربان قلب ، تند شدن میزان آهنگ تنفس و وارد شدن خون بیشتر به عضلات بدن ) و یک سلسله تغییرات روانشناختی ( مانند احساس تنش و افکاری در مورد مرگ ) اشاره نمود.
در بسیاری از مواقع واژه ی اضطراب و ترس به صورت یکسان بکار می رود اما باید به این نکته توجه نمود که این دو حالت یکسان نیستند اگرچه شباهتها و تفاوتهایی با یکدیگر هم دارند. از جمله مهمترین شباهت اضطراب و ترس آن است که هر دو این حالتها در طبقه ی هیجانات منفی قرار گرفته اند و علایم فیزیولوژیکی مشابهی با هم دارند . از سوی دیگر یکی از تفاوتهای حالت اضطراب با حالت ترس آن است که در حالت اضطراب عامل ایجاد کننده ی آن روشن نمی باشد و یا عاملی مبهم است اما در حالت ترس عامل ایجاد کننده کاملا مشخص می باشد. تفاوت مهم دیگر این دو حالت هیجانی آن است که حالت ترس واکنش فوری ذهن برای دور نمودن جسم از حالت خطر می باشد اما در حالت اضطراب چینن واکنش فوری وجود ندارد و لذا علایم فیزیولوژیکی ایجاد شده در حالت اضطراب بسیار کمتر از علایم فیزیولوژیکی ایجاد شده در حالت ترس است.
روند رشد ترس کودکان
نوزادانی که متولد می شوند واکنش کلی به صورت نوعی حالت برانگیختگی به محرکهای ایجاد کننده ترس نشان می دهند . با افزایش میزان سن و افزایش قدرت شناختی کودکان انواع مختلف ترسها در آنان ظاهر می شود. دو عامل مهم در ظاهر شدن حالت ترس در کودکان عامل سن و عامل رشد شناختی می باشد. برای نمونه کودکانی که در مابین سنین 3 تا 5 سالگی قرار دارند بیشتر از ترسهایی مانند ترس از تاریکی و یا ترس از روبرو شدن با حیوانات رنج می برند در حالی که کودکانی که در سنین 11 یا 12 سالگی قرار دارند از ترسهایی مانند ترس از امتحان دادن و ترس از آسیب جسمانی رنج می برند . به طور کلی می توان گفت با افزایش میزان سن کودکان ترسهای آنان از حالت عینی ( مانند ترس از بلندی و ترس از اشخاص غربیه ) به ترسهای انتزاعی ( مانند ترس از امتحان ) تبدیل می گردد.
عوامل موثر در ظاهر شدن ترسها در کودکان
اگرچه نظریه های مختلفی در مورد عوامل ایجاد کننده ی ترس ها در کودکان ارایه شده است اما هنوز پاسخ کاملا روشنی به این موضوع از سوی پژوهشگران حوزه ی روانشناسی رشد کودک ارایه نشده است.
یکی از معروف ترین نظریه ها در مورد عوامل ایجاد کننده ی ترسها توسط رایچمن (Rachman )بیان شده است . بر اساس نظریه ی رایچمن ترسها از سه طریق زیر ایجاد می شوند.
1- تجربه ی مستقیم رخداد های دردناک
2- یادگیری غیرمستقیم یا یادگیری مشاهده ای
3-یادگیری از طریق انتقال اطلاعات
از نظر رایچمن تجربه ی مستقیم یک رویداد دردآور یکی از شایعترین روش های ایجاد ترس می باشد. به نظر رایچمن زمانی که چینن رویداد دردآوری رخ می دهد و شخص آن را تجربه می نماید نوعی حالت شرطی شدن در وی ایجاد شده و سبب می شود در زمانهای دیگر هر گونه روبرو شدن با چینن محرکی بتواند علایم ترس را در او ظاهر سازد . همچینن از نظر رایچمن بسیاری از ترسها از طریق یادگیری غیر مستقیم یا یادگیری مشاهده ای ایجاد می شوند. در حالت یادگیری غیر مستقیم ترس ها از طریق مشاهده ی شخصی که رویداد درد آور را تجربه می نماید ایجاد می شوند. به عبارت دیگر در این نوع یادگیری ، ترس زمانی ایجاد می شود که کودک شخص دیگری را در حالی که وی رویداد درد آوری تجربه می کند را مشاهده می نماید . از نظر رایچمن انتقال اطلاعات یکی دیگر از روش های ایجاد ترس می باشد. در این روش ترس زمانی ایجاد می شود که شخص از طریق روزنامه ها و یا رادیو و تلویزیون اخباری وحشت آور و ترسناک را دریافت می نماید .
امروزه در مورد عوامل مختلفی که در ظاهر شدن ترسها و ابتلا به اختلال فوبیا نقش دارند اختلاف نظرهایی بین پژوهشگران در این حوزه وجود دارد. اگرچه اکثر پزوهشگرانی که در این زمینه کار می نمایند اعتقاد دارند که روبرو شدن با رویدادهای وحشت زا یکی از علل اصلی ظاهر شدن انواع ترس ها و ابتلا به اختلال فوبیا می باشد اما در عین حال آنان اعتقاد دارند که در ظاهر شدن برخی از انواع ترسها (مانند ترس از عنکبوتها و ترس از آب )روبرو شدن با تجربه ی وحشتناک نقشی ندارد.
به نظر می رسد نقش عامل ژنتیک در ظاهر حالتهای ترس و یا ابتلا به اختلال فوبیا به کمک عواملی که اصطلاحا عوامل سرشتی (Temperament ) نامیده می شوند انجام می گیرد . عوامل سرشتی عوامل مختلف مادرزادی هستند که از هنگام تولد در نوزاد متولد شده وجود دارند و در رشد انواع خصوصیات رفتاری و شخصیتی در آینده دخالت دارند. نقش عوامل سرشتی به مرور زمان بر اثر تاثیرات عوامل محیطی کاهش می یابد.
تفاوتهای حالت فوبیا با حالت ترس
زمانی که میزان شدت حالت ترس افزایش پیدا می کند و میزان واکنش شخص به محرک ترس زا بسیار شدید می گردد می توان گفت حالت ترس تبدیل به اختلال فوبیا شده است . یکی از ویژگیهای مهم اختلال فوبیا تلاش شخص برای اجتناب از روبرو شدن با محرک ترس زا می باشد. اگرچه علایم اختلال فوبیا در کودکان و بزرگسالان بسیار به هم شیبه می باشد اما تفاوتهایی در این زمینه وجود دارد . یکی از تفاوتها آن است که در اکثر بزرگسالان مبتلا به اختلال فوبیا این آگاهی وجود دارد که واکنش آنها به محرکی که حالت ترس را ایجاد نموده واکنشی بسیار شدید است در حالی که کودکان از چینن آگاهی بی بهره می باشند .
در مبتلایان به اختلال فوبیا روبرو شدن با محرک ترس زا می تواند با واکنشهای شدید فیزیولوژیکی و روانشناختی و حتی با حالت حمله ی پانیک همراه باشد. همچینن مبتلایان به اختلال فوبیا تلاش زیادی برای اجتناب از روبرو شدن با محرک ایجاد کننده ترس می نمایند . از دیگر ویژگیهای مبتلایان به اختلال فوبیا کاهش قابل توجه میزان کارکردها در زمینه های شغلی ، تحصیلی و ارتباطات اجتماعی می باشد.
انجمن روانپزشکی آمریکا در آخرین طبقه بندی تشخیصی خود که از انواع اختلالات روانپزشکی به عمل آورده و به نام DSM-V معروف می باشد اختلال فوبیا را به عنوان نوعی اختلال اضطرابی بسیار شایع می داند و انواع فوبیا را در سه طبقه ی فوبیای خاص ، فوبیای اجتماعی و اقورفوبیا یا ترس از فضاهای باز قرار می دهد. از نظر طبقه بندی فوق فوبیا ی خاص شامل انواع مختلفی از فوبیا ( مانند فوبیای حیوانات ، فوبیا ی تاریکی ، فوبیا بلندی و فوبیای خون ) می باشد. فوبیای اجتماعی که در جدیدترین طبقه بندی انجمن روانپزشکی آمریکا به نام اختلال اضطراب اجتماعی نامیده شده است با حالت اجتناب شدید از موقعیتهای اجتماعی که در آن موقعیتها احتمال روبرو شدن باا شخاص نا آشنا وجود دارد مشخص می باشد . اختلال اضطراب اجتماعی بیشتر در دوران نوجوانی و یا اوایل جوانی شایع می باشد . از نظر DSM-V از بین انواع اختلالات فوبیا اختلال اقورفوبیا شدیدترین و در عین حال ناتوان کننده ترین انواع فوبیا می باشد . این اختلال بیشتر در دوران بزرگسالی شایع می باشد. در اختلال اقورفوبیا شخص از حصور درمکانهای شلوغ و مکانهایی مانند پلها و تونلها اجتناب می نماید. همچینن مبتلایان به این نوع اختلال ترس شدید از تنها بودن را نیز دارند.
چند روش برای مقابله با ترسهای کودکان
1-استفاده از روش الگو پذیری برای مقابله با ترسهای کودکان
همانطوریکه بسیاری از ترسها از طریق روش الگوپذیری ایجاد می شوند والدین به کمک روش الگو پذیری نیز می توانند شدت بسیاری از ترسهای کودکان خود را کاهش دهند. روش الگو پذیری نوعی روش یادگیری است که توسط روانشناسی به نام آلبرت بندورا ابداع شده است. نام دیگر روش الگو پذیری روش یادگیری مشاهده ای می باشد. بندورا اعتقاد دارد می توان با استفاده از شخصی که نقش الگو را بازی می نماید ترسهای شدید و یا فوبیای کودکان را درمان نمود. در روش الگو پذیری شخصی که نقش الگو را بازی می کند با حالت راحت و بدون آنکه از محرک ترس زا اجتناب نماید با این محرک به صورت راحت و پی در پی در حالی روبرو می شود که کودک رفتارهای وی را درنظر دارد . در نوعی از روش الگو پذیری شخصی که نقش الگو را باز ی می نماید در حالی که خود با محرک ترس زا روبرو می شود کودک را تشویق می نماید که به محرک ترس زا نزدیک شود.
2-تلاش برای شناسایی عوامل تقویت کننده حالت ترس کودکان
بر اساس نظریه ی یادگیری کنشی یا نظریه ی یادگیری وسیله ای (Operational learning theory ) تقویت رفتارها عامل اصلی تداوم آنها می باشد. برخی از روانشناسانی که در زمینه ی ترس کودکان پژوهش می نمایند اعتقاد دارند یکی از عوامل موثر در ایجاد و تداوم ترسهای کودکان تقویت پاسخ ترس می باشد. از نظر آنان شناسایی عوامل تقویت کننده ی ترس و تلاش برای رفع این عوامل می تواند وسیله ای مناسب برای مقابله با حالت ترس کودکان باشد. پژوهشگران چند عامل از جمله حمایت زیاد والدین از کودکان و مورد تقویت قرار گرفتن رفتارهای اجتنابی کودکان در مقابل محرکهای ترس زا را از عوامل مهم تقویت کننده ی حالت ترس کودکان می دانند.
3-تلاش والدین برای واکنش های مناسب به ترسهای کودکان
برخی از والدین در مقابل ترسهای کودکان واکنشهای نامناسبی نشان می دهند از جمله ی این واکنشها می توان به انتقاد نمودن زیاد ازفرزندشان به خاطر نشان دادن پاسخ ترس و یا بی توجهی و کم توجه به فرزندشان به علت پاسخهای ترس زیاد را اشاره نمود.
4- توجه والدین به رفتارهای جراتمندانه کودکان
توجه والدین به رفتارهای جراتمندانه کودکان می تواند یکی از عوامل موثر در کاهش میزان ترسهای کودکان باشد. رفتارهای جراتمندانه به مجموع رفتارهایی گفته می شود که کودک به کمک آنها در موقعیتهای مختلف سعی می کند خواسته ها و اعتراضات خود را به صورت منطقی و بدون استفاده از حالت خشم و پرخاشگری و یا بدون آنکه تلاش نماید که خواسته های و اعتراضات خود را سرکوب نماید نشان دهد.
5-عدم تشویق کودکان برای اجتناب از محرکهای ترس زا
زمانی که کودکان حالت ترس را تجربه می نمایند روش های اجتناب از محرکهای ترس زا را فرا می گیرند و تلاش می کنند که از این روش ها در موقعیتهای مختلف استفاده نمایند. به نظر روانشناسان اگرچه استفاده از روش های اجتنابی می تواند به صورت موقت میزان اضطراب و ترس کودکان را کاهش دهد اما در طولانی مدت اثری در کاهش میزان ترس و اضطراب آنان ندارد. برخی از روانشناسان اعتقاد دارند که استفاده از روشهای اجتنابی (مانند تلاش برای روبرو نشدن با محرکهای اضطراب زا یا ترس آور ) سبب می شود که ذهن انسان فرصت لازم را برای تجزیه و تحلیل آن محرکها نداشته باشد و لذا حالت ترس و اضطراب برای مدتهای طولانی تداوم داشته باشد.
6-پذیرش ترسهای کودکان
والدین باید حالت ترس کودکان را مورد پذیرش قرار دهند . به عبارت دیگر والدین باید قبول نمایند که در هریک از مراحل رشدی برخی از ترسها دارای شدت کم یا شدت زیاد می باشند. برای نمونه در سن سه تا شش سالگی ترسهایی مانند ترس از تاریکی و ترس از حیوانات در کودکان شایعتر می باشد . همچینن در سن هفت تا نه سالگی ترسهایی مانند ترس از گرفتن نمره های پائین در کودکان شایعتر است. همچینن والدین باید به این موضوع توجه داشته باشند که میزان شدت ترسها در کودکان امکان دارد به علل مختلف از جمله علل سرشتی بسیار متفاوت باشد. پذیرش ترسهای کودکان از سوی والدین سبب می شود که آنان در موقع روبرو شدن با ترسهای کودکان واکنشهای مناسب تری را نشان دهند و تلاش بیشتری برای کسب مهارتهای لازم برای مقابله با ترسها را به کودکان خود نمایند.
منابع
Craske.M.&etal(2006).Mastering your fears and phobia.Oxford:Oxford university press
Doctor.R.(2008). The encyclopedia of phobia fears and anxiety .New York: Fact on file press
Maj.M.& etal.(2004). Phobia.New York: John Wiley & Sons ltd
Muris.P. (2007). Normal and Abnormal fear and anxiety in children and Adolescents.New York: Elserier press
نوشته شده توسط دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی)
استفاده از مطالب این مقاله به شرط ذکر نام نویسنده و آدرس سایت بلامانع است
97/7/15
دفتر روانشناسی دکتر حسین لطفی نیا ( متخصص روانشناسی بالینی ): تبریز ، خیابان 17 شهریور جدید ، بالاتر از تقاطع خیابان طالقانی ، برج سینا ، طبقه ی هفتم ،
تلفن : 04135559866
نظرات